بدون تو
ثانیه ها را توی سطل می ریزم
زمان را مچاله می کنم
بی صدا درد می کشم
فریاد گویا مرهمی موقت است
اما بلد نیستم
بلد نیستم
از این پنجره ها بگذرم
من روزی باد بودم
امروز مردابم...
((پونه ندایی))
برچسب ها: پونه ندایی , شعر مرداب , شعر باد , شعر پنجره
پنجره خوابیده است
آرام باش
پرده ها خوابیده اند
حرف نزن
حتا اگر برف صدا کند
و پرده ها و پنجره پلک هاشان را باز کنند
تو حرف نزن
دنیا خوابیده است
و در رویایی بی پایان انگار
آرام گرفته
آرام بگیر
شاید دنیا دارد رویای ما را می بیند
((شهاب مقربین))
برچسب ها: شهاب مقربین , اشعار شهاب مقربین , شعر پنجره , کافه شعر
پیچــک نگــاهــم
دزدانــه تــا پشــت پنجــره ی
اتــاق تــو بــالا آمــده
بــه کجــا خیــره شــدهای ؟
بــاران کــه بگیــرد
تمــام پنجــره
پــر از پیچــک خــواهــد بــود
((کیکاووس یاکیده))
برچسب ها: شعر پیچک , اشعار کیکاووس یاکیده , شعر پنجره , کافه شعر
پرواز
در ذهنِ شب مُرد
پرنده اما
پنجره ی نگاهش را
به انتظارِ سپیده
رنگین کمان کشید..
🌈🦋((نفس موسوی))🌈🦋
برچسب ها: نفس موسوي , اشعار نفس موسوي , شعر رنگین کمان , شعر پنجره
به ياد دست هايت
چراغي مي كارم
كنار پنجره اي خيس
تا سايه ي نجيب لب هايمان
گره بخورند
بي هيچ بغضي
روي آخرين سايه باني
كه چتر روز
ميان ظهري تشنه پهن مي كند
صدايم كن!
شايد كه دست بكشند از من
زخم هاي خسته كهنه اي
كه تصويرشان
شبيه چشم هاي فرداست
🌈🦋((نفس موسوی))🌈🦋
برچسب ها: نفس موسوی , اشعار نفس موسوی , شعرکده , شعر پنجره
دست هايم
دير به قرارمان رسيد
وقتي كه
عطر پيراهنت
پيچيد ميان شهر
من دقيقه هاي مانده را
بر حرير چشمانم خط مي زنم
خسته ام
قهوه ی خیالت را می نوشم
و سنجاق می كنم
بر نگاه پنجره ي اتاقم
عكس بازيگوشت را
🌈((نفس موسوی))🌈
برچسب ها: نفس موسوي , اشعار نفس موسوي , شاعرانه نفس موسوي , شعر پنجره
بعد از تو پنجره که رابطه ای بود
سخت زنده و روشن.
میانِ ما و پرنده
میانِ ما و نسیم شکست
شکست...!
-
((فروغ فرخزاد))
-
👇👇👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , شعر پنجره , شعر شکستن , شعر نسیم
پشت تمام پنجره ها نشانه ایست
هر در که به سویش قدم میگذارم
اشاره میکند به نبود تو...
در راه آمدنت چه کرده ای ؟!!
که بدون تو یاری نمی کنند دروازه های زنده گی مرا ...
تو رفته ای و عجیب است!
نبض زندگی کند میزند در لحظه های من!
پشت تمام پنجره ها نشانه ایست
و همه چیز بوی غریب عشق میدهد...
به سمت پرتگاه اسارت میروم
و پاهایم میلرزند
در راه آمدنت کدام شعر نانوشته را اواز کرده ای
که همه چیز بوی عشق میدهد!!! اما تو!! تو نیستی و
تمام درها اشاره به نبودنت دارند!!!
بلاتکلیف مانده ام با غول عشق کنار پرتگاهی که
زیبا میکشاندم به سمت اسارت...
((ساحل خدمتگزار))
-
instagram.com/mohammad.shirinzadeh/
-
👇👇👇
برچسب ها: ساحل خدمتگزار , اشعار ساحل خدمتگزار , شعر تنهایی , شعر پنجره
خانه تازه بود
ناگهان
به پنجرهها دل بستیم
و تا مرگ
به آسمان نگاه کردیم
((نیلوفر طاهری))
👇👇👇
برچسب ها: نیلوفر طاهری , شعر خانه , شعر پنجره , شعرکده
امروز
در بیشه ی آسمان
از میان بوته ی خشک ابرها
کودک باران پابرهنه
به زیر چتر باز نیلوفرها، می پرد
و طراوت
کمی آنطرفتر
شاید
زیر دامن خیس سبزه ها
لای انگشتان گره خورده ی خاک می روید
چند قدم
بالاتر از پله های سبز سرو
کاسه ی شیشه ای آسمان
از قطرات درشت روشنایی
لبریز است
و از پشت نگاه نمناک برگ ها
دستان شسته ی زمین
پیچک وار
از پای گلدان شکفته ی پنجره ها
تا بالش گسترده ی رنگین کمان، بالا می رود .
((سارا کی غلام))
👇👇👇
برچسب ها: سارا کی غلام , اشعار سارا کی غلام , شعر پنجره , شعر کوتاه
پشت هر پنجره باشم نظرم خیره به توست
در نگاهم تو فقط منظرۀ دلخواهی
((اعظم سعادتمند))
👇👇👇
برچسب ها: اعظم سعادتمند , اشعار اعظم سعادتمند , شعر کوتاه , شعر منظره
من نخواهم ایستاد روبروی تو
جز برای بوسه دادن....
((هوشنگ ابتهاج))
👇👇👇
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , شعر پنجره , شاعرانه هوشنگ ابتهاج
شعر بودی
آمدی به ذهنم
نوشتم ات
تا از یادم نروی
باران بودم
باریدم در شب تنهایی ات
پنجره را بستی
تا فراموشم کنی
((محمد شیرین زاده))
👇👇👇
برچسب ها: شعر پنجره , شعر گرافی , شعر فراموشی , شعر شب
تو همان
هوای دل انگیز صبحی
که به خاطرش
پنجره را
باز گذاشته ام ...
((محمد شیرین زاده))
👇👇👇
https://t.me/mohammadshirinzadeh
برچسب ها: شعر صبح , شعر صبح بخیر , شعر پنجره , شعرکده
گاهی برای
سر زدن به من
کافی ست
فقط
پنجره را باز کنی!
((نسرین خواجه))
👇👇👇
https://t.me/mohammadshirinzadeh
برچسب ها: نسرین خواجه , اشعار نسرین خواجه , شاعرانه نسرین خواجه , شعر کده
یک شب چراغ روی تو روشن شود، ولی
چشمی کنار پنجره ی انتظار کو ...؟
((هوشنگ ابتهاج))
https://t.me/mohammadshirinzadeh
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , شعر پنجره , شاعرانه هوشنگ ابتهاج
می خواهم
با دکلمهی آفتاب و دشت
شب شعری بشوم پر از واژهی تو...
تا صد دیوان شعر
از چشمها و دلتنگیهایت
منتشر کنم.
عزیز راه دور،
دلتنگی
پنجرهی کوچکیست
سمت آبادی تو...
((شیوا فرازمند))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: شیوا فرازمند , اشعار شیوا فرازمند , شعر آفتاب , شعر پنجره
از اتاق پنجره را
از پنجره پرنده را
از پرنده پرواز را باختهایم.
در هر کجای این دنیا
آرزویی بر باد دادهایم.
((نازنین خزائی))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: نازنین خزائی , شعر پرنده , شعر آرزو , اشعار نازنین خزائی
ای دل آواره بیا وی جگر پاره بیا
ور ره در بسته بود از ره دیوار بیا
((مولوی))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: مولوی , اشعار مولوی , کرونا , شعر دیوار
درون چاردیواری تنهایی که باشی
گاه کابوس هزارخاطره
پنجره میشود.
((سیمین برودفن))
برچسب ها: سیمین برودفن , شعر پنجره , شعر خاطره , شعر کابوس
پنجره
معنی تنهایی
دستان مرا
می فهمد!
((مهین رضوانی فرد))
برچسب ها: مهین رضوانی فرد , شعر پنجره , اشعار مهین رضوانی فرد , شعر معنی تنهایی
آنکه
پشت همه ی پنجره ها
به انتظار نشسته
منم
((تورگوت اویار))
برچسب ها: تورگوت اویار , اشعار شاعران خارجی , شعر پنجره , شعر ناب
سلام ای شب معصوم !
میان پنجره و دیدن
همیشه فاصله ای ست ...
((فروغ فرخزاد))
برچسب ها: فروغ فرخزاد , شعر شب , شعر پنجره , اشعار فروغ فرخزاد
از در و دیوار
شعر می بارد
پنجره ها را که
به هوای تو باز میکنم ...
((مهرداد حق محمدی))
برچسب ها: مهرداد حق محمدی , اشعار مهرداد حق محمدی , شعر کوتاه , شعر ناب
هر پیکی گیراییِ خود را دارد!
هر کس شب رویایی ِخود را دارد
هر چند که روبه روی هم واشده اند
هر پنجره تنهاییِ خود را دارد!
((پیمان سلیمانی))
برچسب ها: پیمان سلیمانی , اشعار پیمان سلیمانی , شعر پنجره , شعر ناب
باز کن پنجره را
من تو راخواهم برد
به سر رود خروشان حیات
آب این رود به سرچشمه نمی گردد باز
بهتر آنست که غفلت نکنیم از آغاز
باز کن پنجره را
صبح دمید
((حمید مصدق))
برچسب ها: حمید مصدق , اشعار حمید مصدق , شعر صبح , شعر صبح بخیر
انتهای همه ی پنجره ها دیوار است
آخرین پنجره را هم که خودت میدانی...
((علیرضا آذر))
برچسب ها: علیرضا آذر , اشعار علیرضا آذر , شعر کوتاه , شعر پنجره
با هم
در کنار همین پنجره نشستیم
دل تنگی و اشتیاق
به دیدن ما آمدند
و نه هیچ کس!
هوا گرگ و میش بود
که رویا دستم را گرفت
و از ایوان انتظار
دور شدیم
با ترانه ای
در چشمان مان
((مهرداد آبکناری))
برچسب ها: مهرداد آبکناری , شعر پنجره , اشعار مهرداد آبکناری , شعر ناب
مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.