درباره وب

سلام و عرض ادب و احترام

خدمت دوستان عزیز و گرامی

بنا به روز بودن وب سایت

از صفحات دیگر هم دیدن بفرمایید

با تشکر فراوان از حضورتان

آیدی  چنل من در تلگرام👇👇

mohammadshirinzadeh@

صفحه اینستاگرام بنده

mohammad.shirinzadeh

شاعر بارانی (محمد شیرین زاده)

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

تو را دوست دارم

چون بوئیدن غنچه ای

در حال باز شدن

چون رویایی شیرین

بعد از کابوس...

تو را دوست دارم

چون هر سلامی پس از بدرود...


((محمد شیرین زاده))

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

چشمانت را ببند

و دستت را

بر روی قلبم بگذار

اینبار خودش می خواهد

به تو بگوید

دوستت دارم ...

((محمد شیرین زاده))

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

بیا عشق را

قمار کنیم

نترس

جز دل

چیزی بهم

نمی بازیم ...

((محمد شیرین زاده))

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

یک روز

به وقت عشق

ساعت هايمان را

با هم تنظیم می کنیم

و از آن پس

دیگر فرقی نمی‌کند

به کدام وقت محلی

مشغول

دوست داشتن همیم...

((محمد شیرین زاده))

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

و این دیوانگی

خواست عشق ات بود

مرا ببخش که

بلند بلند

دوستت دارم...

((محمد شیرین زاده))

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

من و تو

آنقدر شبیه هم

نفس کشیده ایم

که قلب هايمان

به یک شکل

برای هم می تپند...

((محمد شیرین زاده))

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

مرا به خودت

محدود کن

آنقدر که

در این دنیا

جز آغوش ات

جایی نداشته باشم

برای زندگی...

((محمد شیرین زاده))

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

بخند

تو نمی دانی

چقدر خنده هات

بهانه می دهند

به دست هایم

برای در آغوش گرفتن ات

چقدر اشتیاق

به نفس هایم

برای بویدنت...

((محمد شیرین زاده))

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

دوست داشتن ات

اسم و رسم من است

گفته بودم؟

بمان

آنقدر که ما

تعریف همیشه باشیم...

((محمد شیرین زاده))
جستجوی وب
برچسب ها وب
شعر (1310)

generated_image_october_05,_2025_-_11_26am_710.png

عشق من،

هر نفس که می‌کشم

جهان پر از عطر حضورت می‌شود

و باد

پچ‌پچ نامت را

میان برگ‌ها می‌رقصاند.

تو را می‌نگرم

در نجوای سکوت،

چنان که باران

از مهربانی آسمان

بر خاک می‌چکد و سرریز می‌شود.

دست‌هایم هنوز

تداعی لمس تو هستند

و با هر تپش

عطر حضورت

در بکارت احساسم می‌شکفد.

تو واژه نمی‌شوی

فقط در سکوت من شکوفه می‌دهی

و جهان

در تماشای تو

قد می‌کشد و نفس می‌کشد.


((سارا امیری فلاح))


برچسب ها: سارا امیری فلاح , اشعار سارا امیری فلاح , شعر ناب , شاعرانه سارا امیری فلاح

تاريخ : پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴ | 2:45 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

generated_image_october_05,_2025_-_11_25am_vcjn.png

در این غربت حزین

در این هزار توی بی مقصد

پروانه محصور در پیله ام

مرا شوق رهایی نیست

در ازدحام آدمک‌ها

در میهمانی نقاب‌ها

من محجورترین تصویر

در قاب سوخته‌ام

در سکوت شب

تهی از آنچه بودم

در بزم سایه‌ها

پایکوبان

بر خاکستر خویش

می رقصم .


((سارا امیری فلاح))


برچسب ها: سارا امیری فلاح , اشعار سارا امیری فلاح , شعر ناب , شاعرانه سارا امیری فلاح

تاريخ : پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴ | 2:39 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

images_t15.jpg

بدان سرم که شکایت ز روزگار کنم

گرفته اشک ره دیده‌ام، چه کار کنم؟

بدین مشقت الا، زندگی نمی‌ارزد

که من ز مرگ، همه عمر را فرار کنم

به جامی از می چرخ است مستی ای ساقی

گرم که مست کنی، هستیم نثار کنم

شراب مرگ خورم بر سلامتی وطن

به جاست گر که بدین مستی افتخار کنم

چنان در آرزوی درک نیستی هستم

که گر اجل بکند همت، انتحار کنم

ز پیش آن که، اجل هستیم فدا سازد

چرا نه هستی خود را، فدای یار کنم

ز بس که صدمه هشیاری، از جهان دیدم

بدان شدم که دگر، مستی اختیار کنم

جنون که بر همه ننگ است، من به محضر دوست

قسم به عشق، بدین ننگ افتخار کنم

من این جنون چه کنم؟ یافتم ز پرتو عقل

چو فرط عقل جنون است من چه کار کنم؟

بگو به شیخ مکن عیبم این جنون عقل است

ترا نداده خدا عقل من چه کار کنم؟!


((میرزاده عشقی))


برچسب ها: میرزاده عشقی , غزلسرا , شعر ناب , شعر فارسی

تاريخ : چهارشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۴ | 0:28 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

img-20240207-wa0204_bauy.jpg

اشک می ریزم

در خانه

در خیابان

در خاطره

خنده

بزرگراهی ست

که مسدود شده ...

پشت چراغ ایستاده ام

با همه ی رنگهایی که از پیراهنم پریده اند

به اسمانی فکر می کنم

که می خواهد

از قفس بیرون بپرد


سمیه بحر کاظمی (آرزو)


برچسب ها: آرزو کاظمی , اشعار آرزو کاظمی , سمیه بحر کاظمی , شعر ناب

تاريخ : سه شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۴ | 23:15 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

img_20250826_230621_728_93um.jpg

شاخه ها شکسته اند

و در ختان به پهلو خوابیده اند

لبانت

انار گلپر زده است

روی میزی که

در تمام فصل‌ها

از میوه خالی ست


سمیه بحر کاظمی (آرزو)


برچسب ها: آرزو کاظمی , اشعار آرزو کاظمی , سمیه بحر کاظمی , شعر ناب

تاريخ : سه شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۴ | 23:12 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

farnaz-jafarzadegan-1080-1080x640-1-780x470_qxy8.jpg

هی قرمطی

به تعویض کدام بند گریخته ای

که شک فریاد زنان

تردید را به رخِ ترس می کشد

قرمطی ازآن تاریکی بخوان

ولب هایی در انهدام کلمه

که کلام می گریزد از حرف

وهرکس به اندازه ی قامت خویش به راه می رود

بگومرگ چیست؟

اسطوره ی غم ها

که انسان در عاقبت خود

دفن می شود

هی قرمطی

آن مرد که هرزگی اش

به رخ زمان می ماند

و زمان روسپی را به آغوش می خواند

زن را به تاراج شب خواست

اشک برگیر از تماشا

که آه دیگر درد را نمی شناسد

به نان و نمک و آینه سوگند

که از قوماشتان نیستم

هی....


((فرناز جعفرزادگان))

-

برای عضویت در کانال یوتیوب

شعر های باران خورده کلیک کنید

959651682203194740-top5youtubev2.full_j3ux.jpg


برچسب ها: فرناز جعفرزادگان , اشعار فرناز جعفرزادگان , شعر ناب , شاعرانه

تاريخ : جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴ | 21:12 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

img-20250523-wa0010_lns6.jpg

با چشمی خالی به دیدارت آمدم

دره ای بودم که مه حرفش را مکدر کرده بود

گیاهی نامکشوف

که تنهایی برگهایش را تلخ

و رنج

ساقه هایش را سمت خاک بازگرداند

تو باد و باران توأمان بودی

تو را دیدم

و گریه نجاتم داد ...


((محسن حسینخانی))

-

برای عضویت در کانال یوتیوب

شعر های باران خورده کلیک کنید

959651682203194740-top5youtubev2.full_j3ux.jpg


برچسب ها: محسن حسینخانی , اشعار محسن حسینخانی , شعر کوتاه , شعر ناب

تاريخ : جمعه ۲ خرداد ۱۴۰۴ | 18:1 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

img_20250519_050103_504_q3bg.jpg

تو که نیستی،

وقت قدم زدن دست باد را می‌گیرم،

دستان نامرئی و خیالی باد را

اما دیگر انگشتانم بافته نمی‌شوند

لای انگشت‌های تو.

گنگ و آرام در قلبم،

با من حرف می‌زنی.

من دست باد را می‌فشرم،

برگ‌های شرابی‌رنگ را له می‌کنم،

و همه‌چیز ناگهان

طلایی‌رنگ می‌شود.

مشکوکم به اینکه نکند

واقعاً دست تو در دستم باشد

آن‌طور که همیشه

وقتی اینجا بودی،

دستم را می‌گرفتی.

چه می‌گویی در قلبم؟

سرم را خم می‌کنم تا بشنوم و

حس می‌کنم دستت بلند شده

تا موهایم را نوازش کند،

مثل همین باد که درختان نق‌نقوی

بالای سرم را ناز می‌کند.

حالا اما صدایت را خوب می‌شنوم،

دارد از عشق حرف می‌زند.


((کرول ان دافی ))

ترجمه‌ی یگانه وصالی

-

برای عضویت در کانال یوتیوب

شعر های باران خورده کلیک کنید

959651682203194740-top5youtubev2.full_j3ux.jpg


برچسب ها: کرول ان دافی , اشعار شاعران خارجی , شعر ناب , شعر جهان

تاريخ : دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 5:6 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

img_20250507_030840_335_caxm.jpg

به باد می‌ مانی

شعله نکشیده

خاموشم می‌ کنی

به باد می‌ مانی

زبانه کشیده

گر می‌گیرم از وزیدنت.


((شیرکو بی‌کس))

-

برای عضویت در کانال یوتیوب

شعر های باران خورده کلیک کنید

959651682203194740-top5youtubev2.full_j3ux.jpg


برچسب ها: شیرکو بی کس , اشعار شاعران خارجی , شعر ترجمه , شعر ناب

تاريخ : چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 3:13 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

امیلی_دیکنسون_zagh.jpg

پرنده‌ ای دارم در بهار

که برایم می‌خواند

بهار به دامش می‌اندازد

اما همین که

تابستان سر برسد

و گل‌ها نمایان شوند

سینه سرخ می‌رود.

شِکوه نمی‌کنم، اما؛

می‌دانم پرنده از آن من است

با اینکه پریده و گریخته

از آن سوی دریاها

با نغمه‌ای نو، به سوی من

بازخواهد گشت

وفادار است به دستانی امن

و ماندگار در سرزمینی واقعی

که از آن من اند

گرچه حالا جدا افتاده‌ اند

اما به قلب شکاکم می‌گویم

آنها از آن تواند

در روشنایی تابناک

و زیر نور درخشان می‌بینم

هرگونه شک و ترس

و هر ناسازگاری

از اینجا رخت بر بسته

شِکوه نخواهم کرد

می‌دانم پرنده از آن من است

گرچه پر کشیده

از درختی در دوردست

با نغمه‌ای امید بخش

به من بازخواهد گشت.


((امیلی دیکنسون))

ترجمه از سادات آهوان

-

برای عضویت در کانال یوتیوب

شعر های باران خورده کلیک کنید

959651682203194740-top5youtubev2.full_j3ux.jpg


برچسب ها: امیلی دیکنسون , اشعار امیلی دیکنسون , اشعار شاعران خارجی , شعر جهان

تاريخ : شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 2:47 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

taraneye-barani_phmsh_ib9g.jpg

احساس تهی شدن

موجی است

که وجودم را فرا گرفته

دلی که در آن

عشق تو مأوا گرفته

عشق تو و دیدار تو

روح

تو و عصیان تو

عصیان تو

که در عصیان من فریادمی کشد

مرا تا قعر اقیانوس های درون می برد

و من به اندازه ی جاده پر از تنهایی

فریاد درون را

تا نهانخانه ی قلبم فرو می کشم


((پروانه فتاحی طاری))

-

برای عضویت در کانال یوتیوب

شعر های باران خورده کلیک کنید

959651682203194740-top5youtubev2.full_j3ux.jpg


برچسب ها: اشعار پروانه فتاحی طاری , شعر کوتاه , شعر ناب , پروانه فتاحی طاری

تاريخ : چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 3:32 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

img_20250420_002440_502_q424.jpg

صدای تو می‌تواند

سری را برگرداند

شبیه ریلی فرو رفته در مه

که مسافری بی چمدان را ‌...

سرم را می‌چرخانم

تو ایستاده‌ای

با هزار اسب پریده از خواب در سینه‌ام

باور کن می‌دانستم

هرکجا رفته باشی

من برمی‌گردم.


((حانیه فراهانی))

-

کانال یوتوب شعر های باران خورده

959651682203194740-top5youtubev2.full_j3ux.jpg


برچسب ها: حانیه فراهانی , اشعار حانیه فراهانی , شعرکده , شعر ناب

تاريخ : یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴ | 0:2 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

images_(1)_sxpt.jpg

همه باغ دلم آثار خزان دارد ،

کو ؟

آن که سامان بدهد،

این همه ویرانی را ...


((حسین منزوی))

-

کانال یوتیوب شعر های باران خورده

959651682203194740-top5youtubev2.full_j3ux.jpg


برچسب ها: حسین منزوی , کانال حسین منزوی , شعر ناب

تاريخ : جمعه ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ | 15:9 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
تاريخ : پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ | 3:14 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

461597199_2684476781713725_86679687349509023_n_qun0.jpg

ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ

ﺁﻧﭽﻪ ﺑﮕﺬﺷﺖ ، ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ ﺑﺎﺯ

ﻗﺼﻪ ﺍﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﯾﮕﺮ

ﻧﺘﻮﺍﻧﺪ ﺷﺪ ﺁﻏﺎﺯ ...


((ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺳﭙﻬﺮﯼ))

-

کانال یوتیوب شعر های باران خورده

959651682203194740-top5youtubev2.full_j3ux.jpg


برچسب ها: سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر ناب , شاعرانه آرام

تاريخ : پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ | 2:58 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

461614925_2684509508377119_237230709100987161_n_h51s.jpg

-

ﺩﻟﻢ،

ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﺳﻴﻢ ﺁﺧﺮ ﭼﻴﺴﺖ؟

ﻫﻤﻪ ﺧﻴﺎﻝ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ

ﻛﻪ ﺳﻴﻢِ ﺁﺧﺮ ﺳﺎﺯ ﺍﺳﺖ .

ﺣﺘﯽ ﻳﻚ ﻧﻮﺍﺯﻧﺪﻩ ﺑﯽ ﺳﻮﺍﺩ

ﺭﻭﯼ ﺻﺤﻨﻪ ﺯﺩ ﺑﻪ ﺳﻴﻢ ﺁﺧﺮ ﺗﺎﺭﺵ ﮔﻔﺖ:

ﺍﻳﻦ ﻫﻢ ﺳﻴﻢ ﺁﺧﺮ !

ﺍﻣﺎ ﺳﻴﻢ ﺁﺧﺮ

ﻳﻌﻨﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻴﺮﻓﺘﻨﺪ ﻗﻤﺎﺭ،

ﺳﻜﻪ ﺯﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻴﺒﺎﺧﺘﻨﺪ،

ﺟﻴﺒﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻴﮕﺸﺘﻨﺪ،

ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺳﻜﻪ ﺳﻴﻢ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑ

ﻪ ﻗﻤﺎﺭ ﻣﻴﺰﺩﻧﺪ .

ﻣﻴﺰﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺳﻴﻢ ﺁﺧﺮ،

ﺑﻪ ﺍﻣﻴﺪ ﺑﺮﺩﻥ ﻫﻤﻪ ﻫﺴﺘﯽ،

ﻳﺎ ﺑﻪ ﺑﺎﺩ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺳﻜﻪ ﻧﻴﺴﺘﯽ ...


((ﻋﺒﺎﺱ ﻣﻌﺮﻭﻓﯽ))

ﺗﻤﺎﻣﺎً ﻣﺨﺼﻮﺹ

-

کانال یوتیوب شعر های باران خورده

959651682203194740-top5youtubev2.full_j3ux.jpg


برچسب ها: عباس معروفی , اشعار عباس معروفی , عاشقانه ها عباس معروفی , شعر کوتاه

تاريخ : پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ | 2:50 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

images_uj97.jpg

من بر می خیزم!

چراغی در دست

چراغی در دلم

زنگارِ روحم را صیقل می‌زنم

آینه ای برابرِ آینه ات می‌گذارم

تا با تو

ابدیتی بسازم !


((احمد شاملو))

-

کانال یوتیوب شعر های باران خورده

959651682203194740-top5youtubev2.full_j3ux.jpg


برچسب ها: اشعار احمد شاملو , کانال احمد شاملو , شعر ناب , شعر ابدیت

تاريخ : پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ | 2:44 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

capture_bpx4.png

رواق مرمرین است

پیکرت

و

بلندای بالات

و

در همین هیئتی که هستی

در همین هیئت متروکی که هستی

به جهان شباهت یافته‌ای

تن بی‌زهوار فلاحتی من

تو را می‌کاود

و فرزند نرینه‌اش را

از عمق خاک می‌جوید

حفره‌ای منزوی در سنگ‌ام

که پرندگان از آن گریز پر، می‌گشایند

غاری که شب را می‌شکند

به قدرت تسخیر کننده‌ات.

از برای استقامت‌ام

در زنده ماندن است که

زوبینی می‌سازم از تو

پیکانه‌ای کاونده بر کمانکش خویش

سنگی بر فلاحن و سنگ‌انداز خویش

اینک زمان انتقام اینجا لنگر می‌زند

تو را سخت عاشقم

ای جسمیت پوست

جلبک نرم جوی

ای شهد بسته و

طلب شونده

تک سخت سینه

ای چشمان بی‌حضور

زین آستان،

گل سرخ زهدان!

ای صدای آرام اندوهان

ای کرامت همارگان

اندام زنانه

ای سیلاب تشنه‌گی

ای اضطراب بی‌کرانه‌گی

و

ای مقصود بی‌مقصد

به راه نستوار سرگشته‌گی

ای جوی سیاهی که در آن

عطش، نشسته در ابد

ای مشقت پابرجاعی

ای

ای

رنج بی‌انقطاعی.


((پابلو نرودا))

ترجمه‌ ی سیروس شاملو


برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار پابلو نرودا , شعر جهان , اشعار شاعران خارجی

تاريخ : یکشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۴ | 11:4 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

فروغ_lulp.jpg

خفته بوديم و شعاع آفتاب

بر سراپامان به نرمی می‌خزيد

روی کاشی‌های ايوان دست نور

سايه‌هامان را شتابان می‌کشيد

موج رنگين افق پايان نداشت

آسمان از عطر روز آکنده بود

گرد ما گویی حرير ابرها

پرده‌ ای نيلوفری افکنده بود

دوستت دارم خموش و خسته جان

باز هم لغزيد بر لب‌ های من

ليک گویی در سکوت نيم‌ روز

گم شد از بی‌ حاصلی آوای من


((فروغ فرخزاد))


برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

تاريخ : دوشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۳ | 2:24 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

چشمت ستاره اش را

چندان چراغ وسوسه خواهد کرد

تا من به آفتاب بگویم: نه!

بانوی رنگ های شکوفان!

رنگین کمان!

پل بسته ای که عشق

آفاق را به هم بردوزد

آفاق را به رنگ تو می بینم

و چشم هایت آن سوی مه

همچون چراغ های دریایی می سوزد.


((حسین منزوی))


برچسب ها: حسین منزوی , اشعار حسین منزوی , شعر کوتاه , شعر ناب

تاريخ : جمعه ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ | 1:59 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

جنگلی سبزم ولی کم کم کویرم می کنی

من میانسالم؛ تو داری زود پیرم می کنی

نیمه جانم کرده ای در بازی جنگ و گریز

آخر از این نیمه جانم نیز سیرم می کنی

این مطیع محض، دست از پا خطا کی کرده است؟

پس چرا بی هیچ جرمی دستگیرم می کنی؟

سال ها سرحلقه ی بزم رفیقان بوده ام

رفته رفته داری اما گوشه گیرم می کنی!

تا به حال از من کسی شعر بدی نشنیده است

آخرش از این نظر هم بی نظیرم می کنی!

من همان سرباز از لشکر جدا افتاده ام

می کُشی یکباره آیا ‘ یا اسیرم می کنی؟


((اصغر عظیمی مهر))

-

👇👇👇

t.me/mohammadshirinzadeh


برچسب ها: اصغر عظیمی مهر , غزلسرا , شعر ناب , شعر کویر

تاريخ : دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳ | 2:16 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

سکوت کردم

خنده‌اش گرفت

به یاد ندارم

راه‌هایی را که پیموده‌ام

درهایی را که کوبیده‌ام

و غزل‌هایی را که سروده‌ام

سکوت کردم

به گریه افتاد

به یاد دارم هنوز

راه هایی را که نپیموده‌ام

درهایی را که نکوبیده‌ام

و غزل هایی را

که برای او

نسروده‌ام


((واهه آرمن))


برچسب ها: شعر دلتنگی , شعرکده , کافه شعر , شعر ناب

تاريخ : جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ | 1:41 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

bijan_jalali_3_tp7.jpg

آمده بودم

تا گلی بنشانم

یا درختی بکارم

ولی فصل بهار و خزان

گذشت

و دست های من از نوشتن نام

درخت و گل

فرسوده است


((بیژن جلالی))


برچسب ها: بیژن جلالی , اشعار بیژن جلالی , شعر ناب , شعر عاشقانه

تاريخ : شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ | 2:31 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

images_cft3.jpg

هر آینه

که مرا دید

تو را دید

تو

که در من شکفته ای

بین ما

آمدن و رفتنی نبود

ما همیشه بوده ایم


((فرناز جعفرزادگان))


برچسب ها: فرناز جعفرزادگان , اشعار فرناز جعفرزادگان , شعر ناب , شاعرانه

تاريخ : جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ | 23:48 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

artworks-000215794013-da5ak4-t500x500_y3de.jpg

-

تردید کن

در هر چه می خواهی

هر قدر که می توانی

تا هر وقت که می دانی

تقدیر تو تغییر نخواهد کرد

من

به کاری که با قلبت کرده ام

یقین دارم


((افشین یداللهی))


برچسب ها: شعر یقین , شعر عشق , شعر ناب , شعران بزرگ ایران

تاريخ : جمعه ۲۰ مهر ۱۴۰۳ | 22:51 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

من نه خوش بینم نه بد بینم

من شد و هست و شود بینم

عشق را عاشق شناسد ، زندگی را من

من که عمری دیده ام پایین و بالایش

که تفو بر صورتش،لعنت به معنایش

دیده ای بسیار و می بینی

می وزد بادی ، پری را می برد با خویش

از کجا ؟ از کیست ؟

هرگز این پرسیده ای از باد ؟

به کجا ؟ وانگه چرا ؟

زین کار مقصد چیست ؟

خواه غمگین باش ، خواهی شاد

باد بسیار است و پر بسیار ، یعنی این عبث جاریست

آه باری بس کنم دیگر

هر چه خواهی کن ، تو خود دانی

گر عبث یا هر چه باشد چند و چون

این است و جز این نیست

مرگ می گوید : هوم چه بیهوده

زندگی می گوید اما

باز باید زیست

باید زیست

باید زیست

-

((مهدی اخوان ثالث))


برچسب ها: شعر ناب , شعر عشق , شعر زیستن , شعر زندگی

تاريخ : پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ | 0:1 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

hossein-monzavi-quotes_285.jpg

خورشید من برای تو یک ذره شد دلم

چندان که در هوای تو از خاک بگسلم

دل را قرار نیست ، مگر در کنار تو

کاین سان کشد به سوی تو ، منزل به منزلم

کبر است یا تواضع اگر ، باری این منم

کز عقل ناتمامم و در عشق کاملم

با اسم اعظمی که به جز رمز عشق نیست

بیرون کِش از شکنجه‌ی این چاه بابلم

بعد از بهارها و خزان‌ها ، تو بوده‌ای

ای میوه‌ی بهشتی از این باغ ، حاصلم

تو آفتاب و من چو گل آفتابگرد

چشمم به هر کجاست تویی در مقابلم

دریا و تخته پاره و توفان و من ، مگر

فانوس روشن تو کشاند به ساحلم

شعرم ادای حق نتواند تو را ، مگر

آسان کند به یاری خود خواجه مشکلم

با شیر اندرون شد و با جان به‌در شود

عشق تو در وجودم و مِهر تو از دلم


((حسین منزوی))

-

👇👇👇

t.me/mohammadshirinzadeh


برچسب ها: غزلسرا , شعر ناب , غزل معاصر , شعر های عاشقانه

تاريخ : چهارشنبه ۶ تیر ۱۴۰۳ | 23:46 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

img_20240616_162540_539_p2mg.jpg

نقطه‌ی امن منی

هر شب دستم را روی قلبم می‌گذارم

با خودم تکرار می‌کنم،

تو را به هیچ چیز ترجیح نداده‌ام

بی‌بهانه مال من باش


((نسیم دادستان))


برچسب ها: نسیم دادستان , اشعار نسیم دادستان , شعر کوتاه , شعر ناب

تاريخ : یکشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ | 22:43 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
مطالب قدیمی تر