_hmih.jpg)
شب از زخم نفسهای تو سنگین ست
که زانوی غلامان بسته رها می شود
تا هماغوش شوند
آسمان_ سراسیمه و زمین_ گیج
پس بیاب
خوابی که سپیده را به یاد آورد
و مهربانترم بفرسای
که بازتاب نگاهش
مرگ را حقیر می کند.
-
((آریا آریا پور))
-
👇👇👇
برچسب ها: آریا آریا پور , اشعار آریا آریا پور , شعر کده , شعر سپیده

میان هر چه سیاهیست رنگ خواهد مرد
دلی که بوده برای تو تنگ خواهد مرد
به وسعت تو نبوده حدود عاشقیام
درون برکهی کوچک پلنگ خواهد مرد
به وقت سردی دی نور کور آتش سرخ
هوا نباشد اگر بی درنگ خواهد مرد
چقدر دوری تو باعث تناقض شد
به جای آینه اینبار سنگ خواهد مرد
نه نام آور عشقت شدم نه معشوقت
کسی که علت شرم است و ننگ خواهد مرد
اگر که ماه نتابد در آسمان یک شب
در انزوای پر از غم پلنگ خواهد مرد
-
((زهرا سلیم))
-
👇👇👇
instagram.com/mohammad.shirinzadeh/
برچسب ها: زهرا سلیم , غزلسرا , اشعار زهرا سلیم , شعر کده

دارم برایت می نویسم
هرچند دیرمی خوانی
هرچند آنقدر خسته ای که نگاهت تار شده...
سهراب نگاه کن عقربه های هیچ ساعتی
تکان نمی خورد !
نگاه کن زمان از حرکت ایستاده است
و خیال "تو"در من
راه می رود !
نفس می کشد
ترانه می خواند
من را عاشقانه صدا میزند
امسال بهار بهتر ازهر سال
ما را درآغوش خواهدکشید
فکرش رابکن سهراب این پاییز به بهار ختم میشود !
برگهای دلتنگی از نگاه پراز لبخند من
افتاده است
سهراب هوای تهران بدون تو
مرزهای قرمز هشدار آلودگی را رد کرده است
فکرش را بکن آمدنت چطور عشق را
به جان این کلمات انداخته
باورکن من اولین زنی هستم
که از دلتنگی شاعر شده است
((برتا نبی ئیان))
-
👇👇👇
برچسب ها: برتا نبی ئیان , شعر کده , شعر برتا نبی ئیان , اشعار برتا نبی ئیان

این همه سال دلتنگی
این همه سال دوری
و عقربه هایی که با ماقهر کرده بودند
ساعتهایی که فقط حرکت می کردند
تا صفحه تقویم ها ورق بخورند
شنبه ها ،یک شنبه ها ...جمعه ها ...
این تکرار لعنتی روزها ...
و در آخر دلتنگی هایی که به غروب
جمعه ها ختم می شد
کافه های شلوغ پر از سیگار
با بوی قهوه های همیشه تلخ
و موسیقی مثلا رمانتیک...
افسوس تو هرگز نمی آیی
واین غمگین ترین شعر را زمانی می خوانی
که زنی دستانش مثل موهایش
از دنیا کوتاه شده است
((برتا نبی ئیان))
برچسب ها: برتا نبی ئیان , شعر کده , شعر برتا نبی ئیان , اشعار برتا نبی ئیان
_5s27.jpg)
به طلوع دیوارهای خانه ای فکر میکنم
که غم از درو دیوارش بالا می رود
شاید شادی همین حوالی ست
فقط از نگاه ما دور مانده است
شاید عشق به دادِ تنهایی
دستهای پیچک هایی برسد
که برای رفتن و رسیدن
سالهاست تلاش میکنند
((برتا نبی ئیان))
برچسب ها: برتا نبی ئیان , شعر کده , شعر برتا نبی ئیان , اشعار برتا نبی ئیان

فریادهای بی امان چشمهایم
سکوتی عمیق در میان لبهایم
میان علفهای هرز راه می روم
وبه این فکر میکنیم
دستهایمان در کدام خیابان این دنیا
به هم خواهد رسید
-
((برتا نبی ئیان))
برچسب ها: برتا نبی ئیان , شعر کده , شعر برتا نبی ئیان , اشعار برتا نبی ئیان

همانانی که سلامت را پاسخ نمی گویند
به دیدارت نمی آیند
تو را در راه تاریکی نهان کردند
خود "زمستانند"
آه از این سرما
آه از این یخبندان احساس
همانانی که هیچ چشمی نخواهی داشت به نگاهشان
همانان به تو یاد دادند
که هوا بس ناجوانمردانه سرداست
من از سرمای هوا بیمارم امروز
من از این آفرینش بیزارم امروز
اخوان راست میگفت که بیرنگم
صدای صحبت سرمارا خوب معنی کرد
چه زیبا گفت که شب با روز یکسان است
هوا دلگیر ،درها بسته،سرها در گریبان است
آری آری اینک زمستان است.
پ.ن
با اقتباس از شعر زمستان
مهدی اخوان ثالث
((برتا نبی ئیان))
برچسب ها: برتا نبی ئیان , شعر کده , شعر برتا نبی ئیان , اشعار برتا نبی ئیان

عشق
یعنی تو
یعنی من
وقتی پنهانی از درز دیوار ریخته
بهم نگاه می کنیم!
((نسرین خواجه))
👇👇👇
برچسب ها: نسرین خواجه , اشعار نسرین خواجه , شاعرانه نسرین خواجه , شعر کده

کنار جوی آب
روی پیاده رو
وسط آغوش موزائیک ها
سر در آورده یک شقایق وحشی
لبخند می زند
به علف های هرز تازه روییده
دست به دست هم دادند و
می شمارند پای عابران عاشق را
چه کوچه زیبایی اگر
باد هم همراه شود
روسری دخترک را ببرد
تا کنار رکاب دوچرخه ی
جوان عاشق چشم دوخته بر آسمان
مینگرد کبوتر ها را
درست مثل کارت پستال های زمان خیلی دور
کوچه بوی کوچه باغ های قدیم را
می گیرد!
((نسرین خواجه))
👇👇👇
برچسب ها: نسرین خواجه , اشعار نسرین خواجه , شاعرانه نسرین خواجه , شعر کده

هر جا رفتم
ماه با من بود
تو سفارش کردی
راهم را مهتابی کند!؟
((نسرین خواجه))
👇👇👇
برچسب ها: نسرین خواجه , اشعار نسرین خواجه , شاعرانه نسرین خواجه , شعر کده

مگر با باد نسبتی داری
چقدر شبیه تو
یک لحظه آمد
مرا پیچاند و رفت!
((نسرین خواجه))
👇👇👇
برچسب ها: نسرین خواجه , اشعار نسرین خواجه , شاعرانه نسرین خواجه , شعر کده

گفتم:
از قلبم بالا نرو
دیدی آخر
از چشمانم افتادی؟!
((نسرین خواجه))
👇👇👇
برچسب ها: نسرین خواجه , اشعار نسرین خواجه , شاعرانه نسرین خواجه , شعر کده

دهانش بوی گوشت گرفت
دخترک
وقتی مسواکی از
سطل زباله ها پیدا کرد
دور دهانش را گرفت
تا مغز استخوانش بو را بلعید
گوش هایش را بست
آن قدر دوید که نفس اش بُرید
خودش را به کارتن های خانه مانند شان رساند
تا ها کند و بوی گوشت را
با برادر و خواهرهایش قسمت کند
خانه پر بود از بوی گوشت
با تعجب دنبال بو بود
یادش رفت از دهان خودش
چشمانش پر از اشک شد
و
به خودش قول داد
که دیگر به هیچ مسواکی لب نزد
وقتی دست سوخته برادرش را از منقل تریاک
مادرش جدا می کرد!
((نسرین خواجه))
👇👇👇
برچسب ها: نسرین خواجه , اشعار نسرین خواجه , شاعرانه نسرین خواجه , شعر کده

چه دردناک
سفید شدند و دیگر
باد
حوصله هرزه گی ندارد
و عشق
عشق
عشق هیچ وقت در تارهایش
آهنگ نمی سازد
موهایم را که می بینم
آینه نوازش می کند
اشک های روی گونه هایم را!
((نسرین خواجه))
👇👇👇
برچسب ها: نسرین خواجه , اشعار نسرین خواجه , شاعرانه نسرین خواجه , شعر کده

یک آغوش اگر باشد
معجزه ای رخ خواهد داد
خالی خواهم شد
از درد و اندوه
معلق در فضای بین
زمین و آسمان می چرخم
و شاید در این لحظه
قاصدکی روی موهایم لانه کند!
((نسرین خواجه))
👇👇👇
برچسب ها: نسرین خواجه , اشعار نسرین خواجه , شاعرانه نسرین خواجه , شعر کده

تو را از دست دادم
مثل برگ های پاییزی
که باران را ندیدند و ریختند
برف را در حسرت گلویشان
بغض کردند
و شاخه های لخت و تنها را
بی پناه رها کردند
مرد من
من بیچاره ترین زن در هستی هستم
وقتی هنوز سلامم را جوابی نشنیدم
تو را از دست دادم
سرگردان چهاردیواری خانه را
دور می زنم و مرتب به دیوارهای بسته ای می خورم
که تمامی رد دست های تو را نشانم می دهند
می پرسم ؟
آیا عذابی بالاتر از این داریم؟!
((نسرین خواجه))
👇👇👇
برچسب ها: نسرین خواجه , اشعار نسرین خواجه , شاعرانه نسرین خواجه , شعر کده

روزی که سبز بپوشم
حتما تو در
فاصله ی آرزوهایم
نفس کشیده ای!
((نسرین خواجه))
👇👇👇
برچسب ها: نسرین خواجه , اشعار نسرین خواجه , شاعرانه نسرین خواجه , شعر کده

اگر یک بوسه مهمانم کنی
تمامی خانه ها را پر از
شهاب سنگ خواهم کرد
تا آرزوهایشان یکی یکی جوانه بزنند
بی نهایت ستاره خواهم ریخت
روی دشت های دور دست
تا آسمان روی نیمهِ ی ماه تاب بخورد
به کویر شکوفهِ ی باران می بخشم
تا ماهی ها بچه هایشان را
زیر نور مهتاب بخوابانند
ببین عشق تنها نیست
دنیا فقط به یک بوسه محتاج است
دریغ نکنیم!
((نسرین خواجه))
👇👇👇
برچسب ها: نسرین خواجه , اشعار نسرین خواجه , شاعرانه نسرین خواجه , شعر کده

قول می دهم
روزی عاشق ات بشوم
روزی که زمین آبی و
آسمان سبز خواهد بود
و ما نفس هایمان را به
ماهی ها بدهکاریم
روزی که روی بادبادک ها راه خواهیم رفت
چیزی نمانده
من قول داده ام
عاشق ات خواهم شد
و این پس فردا از راه خواهد رسید
مرد من
نگران نباش!
((نسرین خواجه))
👇👇👇
https://t.me/mohammadshirinzadeh
برچسب ها: نسرین خواجه , اشعار نسرین خواجه , شاعرانه نسرین خواجه , شعر کده

گاهی برای
سر زدن به من
کافی ست
فقط
پنجره را باز کنی!
((نسرین خواجه))
👇👇👇
https://t.me/mohammadshirinzadeh
برچسب ها: نسرین خواجه , اشعار نسرین خواجه , شاعرانه نسرین خواجه , شعر کده

و عشق
پرواز را دید
آرام آرام
بال هایش را باز کرد
من
در تنهایی زندانی شدم!
((نسرین خواجه))
👇👇👇
https://t.me/mohammadshirinzadeh
برچسب ها: نسرین خواجه , اشعار نسرین خواجه , شاعرانه نسرین خواجه , شعر کده

و خدا
بعد از باران
چشمانم را
از ابر ساخت !
((نسرین خواجه))
https://t.me/mohammadshirinzadeh
برچسب ها: نسرین خواجه , اشعار نسرین خواجه , شاعرانه نسرین خواجه , شعر کده

به تنهایی عادتم نده
مرگ نقطه پایان نیست
برخیز مرد
عاشقانه های ما در پاییز
جوانه زده است
تنها دست های تو
آب را می شناسد
نگذار خشک بشوند!
((نسرین خواجه))
برچسب ها: نسرین خواجه , اشعار نسرین خواجه , شاعرانه نسرین خواجه , شعر کده

این بغض نجابت به دل انگار ندارد
اسبی ست سراسیمه که افسار ندارد
از نالهٔ من بود که دیوار فرو ریخت
چون طاقت سیلاب غم اینبار ندارد
سربازم و تنها شده در حملهٔ دشمن
بی عشق تو دلشورهٔ رگبار ندارد
ویرانهترین خانهٔ این شهر خرابم
تخریب تو را لشکر تاتار ندارد
در دوزخم و دلخوشِ فردای بهشتم
انگار که این چرخ جهاندار ندارد
هر لحظهٔ دیدار تو شد خاطره درمن
سخت است که هرخاطره تکرار ندارد
بیداریام از وسوسهٔ مرگ تهی نیست
خوابِ تو به بیداریِ من کار ندارد
هی وقت تلف کرد زبانِ قلمِ من
اشعار غم انگیز خریدار ندارد
((زهرا سلیم))
برچسب ها: زهرا سلیم , غزلسرا , اشعار زهرا سلیم , شعر کده

وقتي هوا باراني ست
از ستارهها دلم پُر است
وقتي هوا بارانيست
دستي بلند به برقي
به خود ميپيچد و
دانه ميافشاند
و دندانِ برنجزار
بر آسمان ميخندد
و من دلم خالي ميشود
مثل آسمان دلم خالي ميشود
وقتي هوا بارانيست
((شهاب مقربین))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: شهاب مقربین , اشعار شهاب مقربین , شعر هوا بارانی , شعر کده

تا تاریکی را نبینیم
چشم بستیم
به درون آمد
نشست
پشتِ پردهی پلکهامان
((شهاب مقربین))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: شهاب مقربین , اشعار شهاب مقربین , شعر تاریکی , شعر کده

دهانم را دوختم
بر فريادي كه نمانده بود
و چشم دوختم
به نقطهاي كه دور ميشد
و به فريادم نميرسيد
((شهاب مقربین))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: شهاب مقربین , اشعار شهاب مقربین , شعر کوتاه , شعر کده

چه عشق بازی زیبایی
در هوای کوچه
برگ توت در آغوش برگ میم
هیچ کس نفهمید
اول برگ توت چشمک زد
یا برگ میم
ولی
چتر زیبایی شدند
روی
عاشقانه های سبز
دختر و پسری
وقتی پنهانی
قرار می گذارند!
((نسرین خواجه))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: نسرین خواجه , اشعار نسرین خواجه , شاعرانه نسرین خواجه , شعر کده
| مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.

























