
کسی در خواهد زد
و خواهد آمد
که چشمان تو را
خواهد داشت
و همان حرف تو را
خواهد زد
ولی من او را
نخواهم شناخت.
((بیژن جلالی))
برچسب ها: بیژن جلالی , اشعار بیژن جلالی , شعر سپید , شعر های کوتاه

1
بگو کجای جهان
مهربانیت را
جار بزنم
که بهار سرسبزتر شود...!
جنگل انبوه تر
دریا مواج تر
و طوفان پای کوبان تر !
2
این روزها
از بس نام تو را آورده ام
خواب باغچهی کوچکمان هم
مخملی تر شده است
و تا چشم کار می کند
مهتاب
با تنپ وش فسفری اش
بر شاخه های سبز اشتیاق
مهربان تر می تابد
((مهشید کاوه))
برچسب ها: مهشید کاوه , اشعار مهشید کاوه , شعر عاشقانه , شعر سپید

پایت به شعر باز می شود
و تمام می شود هر آنچه در ذهن داشتم
تو که خیال بلند شدن نداری
فقط یک لحظه بلند شو
تا خیالم را بردارم ...
((ساناز آبان))
برچسب ها: ساناز آبان , اشعار ساناز آبان , شعر سپید , شعرکده
_5hxs.jpg)
صبور
مانند درختی که در آتش میسوزد
و توان گریختن ندارد!
حیرت زده مانند گوزنی که
شاخ های بلند
در شاخه گرفتارش کرده اند...!
همه, این روزها این چنینیم!
((شمس لنگرودی))
-
👇👇👇
برچسب ها: شعر صبر , شعر گوزن , شعر دلتنگی , شعر سپید

حتی ثانیه ای ترکم نکن ، دلبندترین
چرا که همان دم
آنقدر دور می شوی
که آواره جهان شوم
سرگشته
تا بپرسم که باز خواهی آمد
یا اینکه رهایم می کنی
تا بمیرم
((پابلو نرودا))
برچسب ها: شعر عاشقانه , شعر کوتاه , شعر سپید , اشعار شاعران خارجی

وقتی رفتی
غم هایت را با خودت ببر
درون یخچالت بگذار
تا از دهن نیفتد!
برای فریب خورده بعدی
من دیگر غصه تو را نمی خورم!
((ساناز آبان))
برچسب ها: ساناز آبان , اشعار ساناز آبان , شعر سپید , شعرکده

زمان گاهی در جایی باید بایستد
جایی دلخواه
و سپیده دم با عطر نارنج
همیشگی شود
((شاپور جورکش))
برچسب ها: شعر سپید , شاپور جورکش , اشعار شاپور جورکش , درگذشت شاپور جور کش

شب بخير
ماه خفته و ستاره ها
گوييا به كوچ رفته اند
شهر بي صداست
يك دوجا
روشناي چند پنجره
هاي هوي باد و
گاه گاه
جير جير چند زنجره
دانه هاي روي بام را
كبوتران
خورده اند و رفته اند
آه
روز وشب براي من چه فرق مي كند
من كه قصّه هاي بامدادي دلم
گوييا سرآمده
ماه من
اي سلام بي بديل
بي تو بوسه و سلام
از لبان دختران قصّه هام
پاكشيده رفته اند
چه بگويمت
گفتمت هزاربار آنچه گفتني است
آشيان بي پرنده هم
مثل آن پرنده ي بي آشيانه رفتني است
باغ ساكت است
عطرياس و بوي نسترن
سرخوشم نمي كنند
من كه لحظه هاي زندگيم
چون كبوتران بي قرار
باتو پركشيده
تا ديار دور دست رفته اند
اسم شب چه بود
فال هفته ام چه گفت
شب بخير
يادگار بهترين سال ها و ماه ها و هفته ام
شب بخير
گنج ساليان عمر رفته ام
-
((شاپور جورکش))
-
برچسب ها: شعر سپید , شاپور جورکش , اشعار شاپور جورکش , درگذشت شاپور جور کش

ما آمدیم در زدیم، در زدیم و صدایی نبود
جز هماهم ارواح، در انجماد برهوت
و قهقههایی از درون که
در بادیه میرفت
و باز میگشت.
-
((شاپور جورکش))
-
instagram.com/mohammad.shirinzadeh/
برچسب ها: شعر سپید , شاپور جورکش , اشعار شاپور جورکش , درگذشت شاپور جور کش

خدایا
با من گفته بودند
این گوشه ی جهان را
بیارای !
و
از پس چل روز
باران و معادِ یاس،
چون هاتفی مرده
آواز دهد:
چه خواهی کرد با مشتی خاک
اگر عمرِ دوباره بیابی؟
چه خواهی جست
اگر زائری دوباره باشی
در زیر آفتاب،
وقتی می خواهم از مهتاب بگویم
کلامم در نمی گیرد
-
((شاپور جور کش))
-
instagram.com/mohammad.shirinzadeh/
-
درگذشت استاد شاپور جور کش را
به همراهان شعر تسلیت عرض می کنم...
برچسب ها: شعر سپید , شاپور جورکش , اشعار شاپور جورکش , درگذشت شاپور جور کش

چه بی حاصل
تو را از همه جا برمی دارم
از روی صفحه گوشی
از داخل عکس های دونفره
از روی دیوار!
وقتی در غیاب خودت
در مغزم ، بذر می شوی !
ریشه هایت را به قلب می رسانی
و از اشک هایم، تشنگی ات را برطرف می کنی !
فقط نمی دانم چرا
تو اشک می نوشی
و من به تو تشنه تر میشوم!
((ساناز آبان))
برچسب ها: ساناز آبان , اشعار ساناز آبان , شعر سپید , شعرکده

من از همهی آنچه نداشته ام، اشباع شده ام
لبریز شده ام
خسته شده ام
همهی آنچه نیست، از من دارد سر میرود.
آیا کسی حرف مرا میفهمد؟
-
((معین دهاز))
-
👇👇👇
برچسب ها: معین دهاز , اشعار معین دهاز , شعر تنهایی , شعر سپید
_6c4u.jpg)
گیجم
از وخامت اشک
از آغشتگی کفن به عطر کافور
از پاشیدگی جگرم
روی نمک
که زخم می کند
کلمه های مبهوت را
به طلوع بینایی از عینکت
من کفم مانده بر دهان ساحل
و توی کف
حوصله ی مصروعم سر می رود
از قیقاج راه راه قابلمه
از قلب قرمز قوری
از قشنگ ترین سرریزی
که فنجان می شود روی میز
از قهوه ی ننوشیده با تو
که من با توام
با تو
با تو که جای خالی انگشتانت لای دستم شناور است
حرف تازه ای بگو
از گشنیز...
از نیز...
که می پیچد عطرش در مشام آشپزخانه
و تو
تاکی پیچان
به نواحی دور اندامم
که انگور می ریزی در خمره ها
از گور بر می خیزم
پس از هزار سال
از گوشه ی جگرم
میان قبله و دل
رو به دل سوگند می خورم:
من با توام
با تو
بنوشانم از خمره
پس از هبوط این لحظه های مصروع
کف کرده بر دهان ساحل.
((مرضیه برمال))
-
👇👇👇
برچسب ها: مرضیه برمال , اشعار مرضیه برمال , شعر سپید , شعرکده

تنها تن زیبای توام
در یاد
خوابها خفته در
روشنیهای عصری بر باد.
یاد آر
میوه هایند اثیر
خاک ناهموار
آفتاب را پیگیر
عطرهایند در شتاب.
بیتاب تن توست
کنون
عصر و این روشنای دلگیر.
((فیروز ناجی))
👇👇👇
برچسب ها: فیروز ناجی , اشعار فیروز ناجی , شعر سپید , عکس های هنری

ای کاش آسمان بودم
حتی اگر تنها يک پرنده
در من پر می زد.
((علیرضا راهب))
👇👇👇
برچسب ها: علیرضا راهب , شعر پرنده , شعر آسمان , شعر کوتاه

یادم نمی رود،
فقط من برای نوشتن آمدهام،
من
فقط برای نوشتنِ اسمِ تو آمدهام.
مهم نیست این کلمات
در شبِ کدام مهتابِ مُرده
به کوچهٔ کهنْسالِ فریدونِ مشیری رسیدهاند.
سرِ شاعرانِ خواب مانده به سلامت،
صبح خواهد شد.
همه میفهمند؛
عشق
اتفاقاً آخرین عبادتِ آدمی
مقابل آدمیست!
((سید علی صالحی))
👇👇👇
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعر مهتاب , شعر سپید

در خواب آشفته ی جهان
کبوتری سر بر شانه ام گذاشته
و من
بالشی نرم برای صلحی جهانی ام
وقتی سرکنگی ام
در حافظه ی خیس دریا
در چشم ماهی ها نمور می شود
و اشک و دریا به هم می آمیزند
چنانکه داس و گندم
و وضوح رویایم در زیتون زار جا می ماند
عکسی بگیر از طره ی هوا
در فرسایش ریه ها
در حضور ستاره هایی که طلوع نمی کنند در کلاس
در غیاب لبخندی قدیمی
که لای متن های دفترم
بلند بلند زار می زنند بر شانه ی کبوتر
و صلحی ناتمام
که اتفاق نمی افتد
در پس زمینه ی جهان
وقتی نانم کور می شود
در نگاه کلماتی که سهمی از تو ندارند
در خواب آشفته ی جهان...
((مرضیه برمال))
👇👇👇
برچسب ها: مرضیه برمال , اشعار مرضیه برمال , شعر سپید , شعرکده

گردن چرخانده ای به اضطراب
در پس حفره های مجروح
صدا میزنی مرا
ای بابونه اندوه
بگو چگونه بسرایم ؟
فوران اشک در صدایت را
که شکل در همی از ایستادن بادی
جلوتر بیا
به موازات لب های پنجره
حالا بگو در این تخیل غلیظ
در انتظارِ کدام اشاره ی باران
باشم ؟
که از بسامدش
رنجی ناگزیر بر سرم نریزد
وپرت نشوم بر شمایلِ تاریکی
که ذهنی مرطوب را پس می دهد
بگو درطبیعت تو !
به کدام جهت شعله بگیرم؟
تا طلوع کنم بر نیم رخ کلمات
واز کهکشانی عبور
ای سطر سر به زیر
آویخته بر تلألو ماه
قد کشیدن تو بر ناخودآگاهم را
برگردن کدام حروف معاصر بیاندازم؟
که سبز شود اندیشه اش
در خاک های نابارور
ای یاس در هم تنیده ؛
ظرافت لبخندی در عبور!
به دیدنم بیا!
صدا بزن مرا
که در ادامه ات نشسته
هزار ناگهان تازه
می بینی ؟
این نشانه ها؛
از سمت تو،
عبارتیست از نو
که خواب ِواژ ه های گداخته را بهم می زند
حالا می توانم با هر انگشت
شعری را جابجا کنم و به هیات لبخندی جا بزنم.
((مریم گمار))
👇👇👇
برچسب ها: مریم گمار , شعر سپید , اشعار مریم گمار , شعر اضطراب

چشمک می زنند
فانوسهایی دریاییِ دلم
موج آرام موهایم
گرویی نوازش دستانت
غرق در بوسه هایم
که شدی
لنگر بینداز
در ساحل آرامِ آغوشم
لم بده
به شانه های شنی
نامم را
در گوش صدفها
نجوا کن
محکوم شدی
به مهرم
تنها تبعیدیِ جزیره ی تنم باش
((مریم غنی پوریان))
👇👇👇
برچسب ها: مریم غنی پوریان , اشعار مریم غنی پوریان , شعر سپید , شعر محکوم

شاید تو آمده بودی
روزی در زدی و رفتی
مانده ای هنوز پشت در
و مدت هاست
در فاصله اتاقم تا پشت در نفس می کشی!
ناخواسته پلک می زنی
و خود را میبینم
که بازدمی در من مانده است
که دمش را به دنیا نیاورده ام!
چگونه نیامده رفته ای
و چگونه من از نبودنی آشوبم که نیامده است!
نیامدن یا نبودن
اولی را نمی توان تسخیر کرد
اما می توان بودنی ساخت که از نیامدن برخاسته باشد
راستی
خیالت آمده بود
لباس زیبا و عطر خوشی بر تن داشت!
((ساناز آبان))
برچسب ها: ساناز آبان , اشعار ساناز آبان , شعر سپید , شعر خیالت

مازوخیسم بود
از قدم زدن در دی ماهی پر ازخون لذت میبرد
دوست داشت یادش بیاید
چقدر کشته دیده
چقدر دوستشان داشته
قدم میزد و برای خودش که کنار آنها نیست
فاتحه میخواند...
((باران محمدی))
👇👇👇
برچسب ها: باران محمدی , اشعار باران محمدی , شعر سپید , شعر قدم زدن

مثل صدای شلاقی که در هوا محو شده بود
و بر تنم
زخم عمیقی گذاشته بود!
مثل صدای تو
که نمیآمد و
نمیآمد و...
گوشم را کر میکرد
درست مثل
لحظهی خواب دیدن
که هستی و نیستی...
شبیه انعکاس ذهنم
بین دو کوه
که هرگز آدمها را به هم نمیرساند
خودت را جاگذاشتهای
بدون اینکه تو را دیده باشم
((باران محمدی))
👇👇👇
برچسب ها: باران محمدی , اشعار باران محمدی , شعر سپید , شعر بغض

در من ریشه زدی
در انتهای نگاه همیشگی
آنجا
که دیگر حرفی از من
و سکوتی از تو
در ضربان های پیوسته
از خط ممتد نوارهای قلبی
تیره و روشن
در هم تنیده
در صدای سکوت هایت که
ریشه هایش
باز
بسته
و گاهی خشک می شود.
((بهار چمنکار))
👇👇👇
برچسب ها: بهار چمنکار , اشعار بهار چمنکار , شعر سکوت , شعر ریشه

" تنهایی"
نیمه دیگر من است
وقتی تو
در هیچ خاطره ای
تکرار نمی شوی ...
((محمد شیرین زاده))
👇👇👇
برچسب ها: شعر نیمه گمشده , شعر تنهایی , شعر گرافی , شعر سپید

دلی به فرصت کشتگاه نیلوفر
بروید اگر
دهان می گشایم
به روزن برج
تا ببارد
از آن دست
که با دل سیر
باید مرد
((فیروزه میزانی))
👇👇👇
برچسب ها: فیروزه میزانی , اشعار فیروزه میزانی , شعر مردن , شعر دهان

شعر بودی
آمدی به ذهنم
نوشتم ات
تا از یادم نروی
باران بودم
باریدم در شب تنهایی ات
پنجره را بستی
تا فراموشم کنی
((محمد شیرین زاده))
👇👇👇
برچسب ها: شعر پنجره , شعر گرافی , شعر فراموشی , شعر شب

ابر ها
همیشه باران نمی شوند
گاهی می آیند تا فقط
روز آسمان را
سیاه کنند
((پروین نگهداری))
👇👇👇
برچسب ها: پروین نگهداری , اشعار پروین نگهداری , شعر ابر , شعر آسمان
و این گونه من به نبودن تو مشکوکم
نیستی
و مردمی که مرا می بینند
می گویند در مردمکم تو را می بینند!
((ساناز آبان))
برچسب ها: ساناز آبان , اشعار ساناز آبان , شعر سپید , شعرکده
| مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.

























