
من تمنا كردم
كه تو با من باشی
تو به من گفتی:
هرگز، هرگز!
پاسخی سخت و درشت
و مرا غصهی اين هرگز كشت.
((حمید مصدق))
برچسب ها: شعر جدایی , شعر بی وفایی , شعر غم انگیز , شعر تنهایی

فاصله بین من و تو دم به دم کم میشود
دارد این ترکیب کم کم باب میلم میشود
ابرهای تیره را از پیش چشمت پس بزن
پلک بر هم میزنی و ماه درهم میشود
مو به موی بی سر و سامانی ام را شانه کن
سر به روی شانه ام بگذار، این هم میشود
خنده هایم با تو هر لحظه، ولی یک بار اگر
پلک من سنگین شود ابروی تو خم میشود
حرف هایت تازگی دارد فریبم میدهد
سرخی لب هات دارد سیب آدم میشود
باز صبحی دیگر آمد یک شب دیگر گذشت
باز اسباب جدایی مان فراهم میشود
((مائده هاشمی))
برچسب ها: مائده هاشمی , اشعار مائده هاشمی , کانال مائده هاشمی , شعر جدایی

قرار بود
مرگ ما را از هم بگیرد
و مرگ حتما مردی ست چهارشانه
با وضع مالی،
کمی بهتر از من
که تو دوستش داری
دستت را گرفته است
و با تو قدم می زند...
((حبیب ذوالفقاری))
برچسب ها: حبیب ذوالفقاری , شعر مرگ , شعر تنهایی , شعر جدایی

یک روز
آخرین کسی که
تو را میشناخت خواهد مُرد
وخاطره ی تو فراموش خواهد شد
((اروین دی یالوم))
برچسب ها: اروین دی یالوم , شعر فراموشی , شعر جدایی , شعر تنهایی

ما همدیگر را
آنچنان زود شناختیم
که خودمان را اینچنین
دیر پیدا کردیم
ما در ایستگاهی که قرار بود
با خودمان سفر کنیم
همسفر شدیم و
خودمان را ترک کردیم.
((سید محمد مرکبیان))
👇👇👇
برچسب ها: سید محمد مرکبیان , اشعار سید محمد مرکبیان , شعر همسفر , شعر جدایی

و جدایی ام از تو
جدایی
گلی بود از شاخه
که عمر کوتاهش را
کوتاه تر می کرد ...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعرکده , اشعار محمد شیرین زاده

تو را به ترانهها بخشیدم
به صدای موسیقی
به سکوت شکوفهها
که به میوه بدل میشوند
و از دستم میچینند.
ترا به ترانهها بخشیدم
با من نمان
عمر هیچ درختی ابدی نیست
باید به جدایی از زندگی عادت کرد.
((شمس لنگرودی))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: شمس لنگرودى , اشعار شمس لنگرودى , شعر جدایی , شعر زندگی

نوشتن بهانه است .
این دوری مدام است
که آدم را پشت میز می کشاند
و این دلتنگی
که سالهاست دست از سر ما برنمی دارد .
و من که بیشتر از همیشه راه رفته ام
بیشتر از همیشه خسته ام .
نگاه کن !
هیچ بارانی حال دنیا را خوب نکرد
و هیچ جاده ای
مسیر را نشانمان نداد .
این ابتدای " تنهایی " است ....
((صدیقه جعفری))
برچسب ها: صدیقه جعفری , اشعار صدیقه جعفری , شعر ناب , شعر جدایی

خواستم ، اما نتواستم
و تو باید بدانی
چه دردی ست ، که بخواهی ،
اما نتوانی ....
یادت ، لکه ی غروبی ست
چسبیده به دیوار زندگی ام .
کجا بروم،
که درمنی و اینهمه از من جدا
کجا بروم
که غروب را با تو تقسیم کنم
که روشن شود
دریچه های قلبم از هجوم اینهمه تاریکی ....
باور کن خواستم
اما نشد ....
تو در کجای دلم نشسته ای
که این گونه خواب از پلک هایم دور می شود ...
((صدیقه جعفری))
برچسب ها: صدیقه جعفری , اشعار صدیقه جعفری , شعر ناب , شعر جدایی

رد پای رفته را
برف تازه می پوشاند .
تو در منی؛
و هیچ کس نمی داند ،
چند زمستان با تو قدم زده ام ...
((صدیقه جعفری))
برچسب ها: صدیقه جعفری , اشعار صدیقه جعفری , شعر ناب , شعر جدایی

تمام ِ من
چمدانی است که در آن
یک تکه ماه
و یک مشت ستاره دارم .
از مسیر های همیشه ناگزیر
و تونل های بین راه
عبور می کنم .
یک کاسه آب پشت سرم بریز
تا جیب هایم بوی علفِ تازه بگیرد .
می خواهم به تپه ها برسم
به دشت هایی که دست های پدرم را می شناسند
به قورباغه هایی
که آوازشان ابتدای خواب شالیزار است
هنگام غروب
به هر گنجشکی که می رسم
چشمهایم را می بخشم .
((صدیقه جعفری))
برچسب ها: صدیقه جعفری , اشعار صدیقه جعفری , شعر ناب , شعر جدایی

می دانم
حالا که رفته ای ،
هیچ اتفاقی انتظار را معنا نمی کند .
زمان به شکل احمقانه ای
برایم بی تفاوت است .
نبودنت را
قدم می زنم
می نشینم
قدم می زنم
((صدیقه جعفری))
برچسب ها: صدیقه جعفری , اشعار صدیقه جعفری , شعر ناب , شعر جدایی

فاصله
یادآور بی رحمی ست
هوایی ات که می شوم
یادم می اندازد
که دست هام
وبال گردنم شده اند؛
نمی توانم تو را در آغوش بگیرم
((رویا فخاریان))
برچسب ها: رویا فخاریان , اشعار رویا فخاریان , شعر فاصله , شعر ناب

این روزها
روحی خسته
در من راه می رود ,
و کلید تنهائیم را
روی هر دری می چرخانم,
قفل می شود ...
((صدیقه جعفری))
برچسب ها: صدیقه جعفری , اشعار صدیقه جعفری , شعر ناب , شعر جدایی

شب
هر چقدر هم که سیاه باشد
تنهایی ام را نمی پوشاند
دلتنگی
از گوشه هایش
بیرون می زند...
((صدیقه جعفری))
برچسب ها: صدیقه جعفری , اشعار صدیقه جعفری , شعر ناب , شعر جدایی

بدبختی آنجاست که
همه ات را برایش میگذاری
همه ات را ور میدارد
می اندازد یک جای دور
که دیگر خودت هم نمیتوانی
خودت را پیدا کنی!!
((محسن دعاوی))
برچسب ها: محسن دعاوی , اشعار محسن دعاوی , شعر تنهایی , شعر جدایی
بیا از هم جدا شویم،
آخر با هم بودنِ ما چه فایده ای دارد؟
من سنتی گوش میکنم تو پاپ
من قهوه مینوشم تو چای
من عاشقِ پائیز و تنهایی اَم
تو عاشقِ بهار و شلوغی...
ببین! من و تو
حتی در کوچکترین چیز هم
تفاهم نداریم...
چون؛ من تو را دوست دارم تو او را.....
((مريم كفايتي))
برچسب ها: مريم كفايتي , شعر جدایی , روز جدایی , اشعار مريم كفايتي

جدایی مانند قطع عضو است
زنده می مانی
اما کمتر از پیش هستی...
((مارگارت آتوود))
برچسب ها: مارگارت آتوود , اشعار شاعران خارجی , شعر جهان , شعر جدایی

برای رفتنت
پاهایت کافی بود
چرا
یکی آمد و
دستهایت را گرفت...!
((مرتضی کانتوری))
برچسب ها: مرتضی کانتوری , اشعار مرتضی کانتوری , شعر جدایی , شعر ناب
سعی کردم که شود یار ز اغیار جدا
آن نشد عاقبت و من شدم از یار جدا
از من امروز جدا میشود آن یار عزیز
همچو جانی که شود از تن بیمار جدا
گر جدا مانم از او خون مرا خواهد ریخت
دل خونگشته جدا، دیدهٔ خونبار جدا
زیر دیوار سرایش تن کاهیدهٔ من
همچو کاهیست که افتاده ز دیوار جدا
من که یک بار به وصل تو رسیدم همه عمر
کی توانم که شوم از تو به یک بار جدا؟
دوستان، قیمت صحبت بشناسید، که چرخ
دوستان را ز هم انداخته بسیار جدا
غیر آن مه، که هلالی به وصالش نرسید
ما درین باغ ندیدم گل از خار جدا
((هلالی جغتایی))
برچسب ها: هلالی جغتایی , اشعار هلالی جغتایی , شعر جدایی , غزلسرا
یک لحظه زندگی تو
از دست می رود
وقتی کسی که هستی ِ تو هست
می رود
شاید که اندکی بنشیند کنار تو
اما کسی که بار سفر بست،
می رود...
((علی حیات بخش))
برچسب ها: علی حیات بخش , اشعار علی حیات بخش , شعر رفتن , شعر جدایی

عاجزند واژه ها
گوشه اتاق سطل زباله
پر از استعاره های قشنگ است
و دستمال های مرطوبی
که مرا
از چشم های تو
پاک می کند.
((راضیه بابایی))
برچسب ها: راضیه بابایی , اشعار راضیه بابایی , شعر جدایی , شعر کوتاه

شاید از اول
نباید عاشق هم می شدیم
این درست
اما جدایی...
اشتباهی دیگر است
((فاضل نظری))
برچسب ها: فاضل نظری , اشعار فاضل نظری , شعر کوتاه , شعر جدایی

هرشب
به چمدانی که از خانه ات آوردم فکر می کنم
و این که...
چند سال زندگی
چه طور
- یک شبه -
توی این چمدان جا شد؟
((ساناز واحدی))
برچسب ها: ساناز واحدی , شعر طلاق , شعر جدایی , شعر کوتاه

درد جدایی از دوست ،
از درد جدایی از رحِمِ مادر بیشتر است !
بچه نمی فهمد چرا از جای گرم و نرمش پرت شده بیرون !
اما ما می فهمیم که تنها شده ایم ...
((فریبا وفی))
برچسب ها: فریبا وفی , اشعار فریبا وفی , شعر کوتاه , شعر جدایی

اون کسی که همیشه می خواستم
توی این قاب عکس چوبی نیست!
این شکست واسه هر دومون زوده
رفتنت راه حل خوبی نیست
((ندا افشار))
برچسب ها: ترانه های ندا افشار , ندا افشار , شعر کوتاه , شعر جدایی

خودت در آخرین دیدار گفتی
دلت را با همه بیداد گفتی
تو گفتی در دلت مهری نمانده
جدا باشیم، کمی با داد گفتی
((میثم طهماسبی))
برچسب ها: میثم طهماسبی , اشعار میثم طهماسبی , شعر کوتاه , شعر جدایی
| مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.




























