اگر مثل آدم خداحافظی كنی
غصّه می خوری اما خيالت راحت است.
اما
جدايی بدون خداحافظی بد است
خيلی بد
يك ديدار ناتمام است
ذهن ناچار می شود هِی به عقب برگردد
و درست يك ذره مانده به آخر متوقف بشود...
انگار بروی به سينما
و آخر فيلم را نديده باشی...
((فریبا وفی))
برچسب ها: فریبا وفی , اشعار فریبا وفی , شعر خداحافظی , شعر خاطرات
دوستی تنها چیزی است که
هیچ وقت تمام نمیشود
هر چیز دیگری هم از بین برود
دوست میماند
این یادت باشد
من همیشه به تو فکر کردهام
دوستهای زیاد دیگری هم پیدا کردهام
اما مثل تو نشدند
من هنوز هم با آن حسها زندگی میکنم
با یاد آن روزها
تک تک خاطراتم با تو یادم مانده
کجاها میرفتیم چه کارها میکردیم
من با تو جوانی را تجربه کردم
((فریبا وفی))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فریبا وفی , اشعار فریبا وفی , شعر عشق , شعر کوتاه
اگر مثل آدم خداحافظی كنی،
غصّه میخوری،
ولی خیالت راحت است.
امّا جدایی بدون خداحافظی بد است، خیلی بد،
یك دیدار ناتمام است.
ذهن ناچار میشود
هی به عقب برگردد
و درست یك ذره مانده
به آخر متوقف بشود...
انگار بِروی به سینما و آخر فیلم را ندیده باشی..
((فریبا وفی))
برچسب ها: فریبا وفی , اشعار فریبا وفی , شعر عشق , شعر کوتاه
گفتم :" همیشه فکر می کردم آدم ها می توانند
در خیال هم، عاشق هم بشوند
بدون آن که حتی یک بار دست یکدیگر را لمس کنند...
ولی بعد همه چیز ذره ذره عوض شد. تازه فهمیدم
که یک زنم. یواش یواش حواسم درگیر شد.
به دیدنش عادت کردم. باید او را در کنارم حس می کردم.
صدایش را می شنیدم.
باید هر بار مطمئن می شدم
که او هم به همین شدت مرا می بیند
و احساسم می کند. حالا فکر میکنم دروغ است.
نمی شود فقط توی ذهن عاشق یک نفر شد.
اگر بشود خیالات است...
ای کاش می شد با خیال یک نفر زندگی کرد
ولی امکان ندارد. فکر می کردم
آدم ها همان طور که آمده اند، می روند.
نمی دانستم که نمی روند. می مانند.
ردشان می ماند
حتی اگر همه چیزشان را
هم با خودشان بردارند و بروند." .
((فریبا وفی))
https://telegram.me/sherebarankhorde
برچسب ها: فریبا وفی , اشعار فریبا وفی , شاعرانه فریبا وفی , کانال تلگرام فریبا وفی
آدمها گاهی بدترین ایرادها را از خودشان میگیرند
ولی تحمل شنیدن نصفِ آن را
از دیگران ندارند
از کتابِ بعد از پایان
((فریبا وفی))
برچسب ها: فریبا وفی , اشعار فریبا وفی , شاعرانه فریبا وفی , کانال تلگرام فریبا وفی
بیان عشق
به اندازهی خود عشق مهمه
آدما به بیان کردن و بیان شدن
احتیاج دارند
((فریبا وفی))
برچسب ها: فریبا وفی , اشعار فریبا وفی , شعر عشق , شعر کوتاه
حرف که نمیزنم از خودش نمی پرسد
این بنده خدا که لال نبود
چرا یک دفعه این طور شد؟
راحت تر است فکر کند زن ها
بعضی وقت ها کم حرف می شوند
به خودش زحمت نمی دهد
ببیند توی دل من چه خبر است ...
((فریبا وفی))
برچسب ها: فریبا وفی , اشعار فریبا وفی , شاعرانه آرام , شعر کوتاه
درد جدایی از دوست ،
از درد جدایی از رحِمِ مادر بیشتر است !
بچه نمی فهمد چرا از جای گرم و نرمش پرت شده بیرون !
اما ما می فهمیم که تنها شده ایم ...
((فریبا وفی))
برچسب ها: فریبا وفی , اشعار فریبا وفی , شعر کوتاه , شعر جدایی
گفت :چرا همه ش دنبال معنای دیگری هستی ...
این یک دوستی ساده است!!
آب دهانم را قورت دادم..
" دوستی یک زن ومرد هیچ وقت ساده نیست "
((فریبا وفی))
برچسب ها: فریبا وفی , اشعار فریبا وفی , شعر کوتاه , شاعرانه های باد
اگر مثل آدم خداحافظی كنی
غصّه می خوری اما خيالت راحت است.
اما
جدايی بدون خداحافظی بد است
خيلی بد
يك ديدار ناتمام است
ذهن ناچار می شود هِی به عقب برگردد
و درست يك ذره مانده به آخر متوقف بشود...
انگار بروی به سينما و آخر فيلم را نديده باشی...
((فریبا وفی))
برچسب ها: فریبا وفی , اشعار فریبا وفی , شعر کوتاه , شعر خداحافظی
.: Weblog Themes By Pichak :.