
تا حالا شده است
حرفهایت با یک نفر تمامی نداشته باشد؟!
تا حالا شدهاست نفهمی زمان
با چه سرعتی گذشته؟!
و تا حالا شده است
با یک نفر فقط بعد از چند کلمه حرف زدن خسته شوی و
دیگر دلت نخواهد به حرف زدن ادامه دهی؟!
دست خود آدم نیست!
بعضیها عجیب به دل مینشینند
اصلا دلت جذب دلش میشود
رفیق دلش میشود!
به عقیده ی من هرگاه حرفهایت
با آن یک نفر تمامی نداشت...
و آفتاب طلوع کرد و
شما هنوز مشتاق به حرف زدن بودید...
شما فراموش نشدنیترین
آدمهای زندگی هم هستید!
((محسن دعاوی))
برچسب ها: محسن دعاوی , کانال اشعار محسن دعاوی , اشعار محسن دعاوی , شعر کده

بدبختی آنجاست که
همه ات را برایش میگذاری
همه ات را ور میدارد
می اندازد یک جای دور
که دیگر خودت هم نمیتوانی
خودت را پیدا کنی!!
((محسن دعاوی))
برچسب ها: محسن دعاوی , اشعار محسن دعاوی , شعر تنهایی , شعر جدایی
وقتی میدانید یک نفر دوستتان دارد
وقتی میدانید حضورتان مهم است
حتی در حد چند ثانیه...
وقتی میدانید اگر بی خبرش بگذارید
خود خوری میکند...
وقتی همه ی این ها را بهتر از خودش میدانید
پس چرا یکهو غیبتان میزند؟!
چرا میروید و دیگر خبری ازتان نمیشود؟!
پیش خودتان چه فکری میکنید؟!
لابد میگویید مشکل خودش است
میخواست دوست نداشته باشد...!!
اینطور که نمیشود جانم! مثل این میماند که
تو با هزار امید و آرزو پیش دکتر بروی
بعد دکتر بگوید من کار دارم
میخواستی مریض نشوی...!
میبینی...؟! همین قدر درد دارد
((محسن دعاوی))
برچسب ها: محسن دعاوی , اشعار محسن دعاوی , شعرکده , دلنوشته

در انفرادی ترین سلول دنیا
با خودم می جنگم
جنگ احساس و منطق
جنگ روح با جسم
می جنگم برای ماندنم
می جنگم برای حقم
برای تو
برای شنیدن دوستت دارم های تو
((محسن دعاوی))
برچسب ها: محسن دعاوی , اشعار محسن دعاوی , شعر عاشقانه , شعر کوتاه
.: Weblog Themes By Pichak :.


























