با خیال راحت
سرت را بگذار
قسم به عشق
از دوست داشتن ات
شانه خالی نمی کنم...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , اشعار محمد شیرین زاده , شعرگرافی
سکوت بود
و دلواپسی
من بودم
و انعکاس محالی
که تویی ...
🌈((نفس موسوی))🌈
برچسب ها: نفس موسوی , شعر سکوت , شعرگرافی , اشعار نفس موسوی
وقتی هجوم غم
از گستردگی لبخندم می کاست
ای مهربان
کاش گرمی آغوشت
مرا از رخداد حادثه
مصون می داشت ...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , اشعار محمد شیرین زاده , شعرگرافی
کجای دنیا
از شانه های تو امن تر است
کاش
گنجشکی بودم
تا آشیانه ام را
بر آن می ساختم ...
((محمد شیرین زاده))
👇👇👇
برچسب ها: شعر گنجشک , شعرگرافی , عکس نوشته شعر , شعر آشیانه
مثل پاییزی که
زودتر از موعدش می آید
هنوز نرفته بود
دلتنگش بودم
((محمد شیرین زاده))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر پاییز , اشعار محمد شیرین زاده
مرا در آغوش بگیر
دل ام
کوچه بن بستی می خواهد
بی هیچ
بازگشتی ...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعرکده , اشعار محمد شیرین زاده
و من زندگی را
همین گونه دوست دارم
با حسرت هایش
که بسیار
شبیه تو اند ...
((محمد شیرین زاده))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر حسرت , اشعار محمد شیرین زاده
نقطه عطف این شعر ها
بوسه های توست
چشمانت را ببند
ببوسم
تا حد ماکزیمم ...
((محمد شیرین زاده))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: محمد شیرین زاده , اشعار محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر بوسه
گاه زندگی
با دستانی از نفس افتاده
از فصل ها و سال های سرد می گذرد
و هرگز به بهار نمی رسد
گاه زندگی
آنقدر ناامید است
که برای سر پا ماندن به طنابی حقیر می آویزد!
((رضا خسروزاد))
برچسب ها: رضا خسروزاد , شعر کوتاه , شعر زندگی , شعرکده
هر که در بادیهٔ عشق تو سرگردان شد
همچو من در طلبت
بی سر و بی سامان شد
((عطار نیشابوری))
برچسب ها: عطار نیشابوری , شعرکده , شعرگرافی , عکس نوشته عاشقانه
گاهي
تمام عشق
به دور ايستادن است...
((سعید صاحب علم))
برچسب ها: سعید صاحب علم , اشعار سعید صاحب علم , شعرکده , عمس نوشته
بیا سنگ هایمان را وا بِکَنیم
من از دوست داشتن تُ
کوتاه نمی آیم
تُ هم جانِ عاشقی ام را
به لبم برسان
سر آخر
همدیگر را می بوسیم و
ختم به عشق می شود
((سوسن درفش))
برچسب ها: سوسن درفش , اشعار سوسن درفش , شعر کوتاه , شعر ناب
خوش آن وقتی که مطرب در سماع، و نیکوان سرخوش
خرامان در میان سبزه و باران همی بارد
((امیرخسرو دهلوی))
برچسب ها: امیرخسرو دهلوی , شعرکده , شعرگرافی , عکس باران
رابطه هم گاهي مثل يك جفت پا به خواب ميرود
زياد كه ثابت باشد،
بي حس مي شود،
تير مي كشد،
اما نگران نباش!
تكانش كه بدهي،
دوباره خون جريان پيدا مي كند!
بيدار مي شود،مثل سابق.
((مجتبی خسروی))
برچسب ها: مجتبی خسروی , اشعار مجتبی خسروی , شعرکده , شعرگرافی
گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است
((فیض کاشانی))
برچسب ها: فیض کاشانی , اشعار فیض کاشانی , تک بیتی , شعر کوتاه
ترس ت را زمين بگذار و
دستانت را در دستانم!
غرور را كنار بگذار و
شانه هايت را كنارِ شانه هايم!
حيفِ تقويم است،
يك پاييز ديگر را هم ورق بخورد و
هيچ تاريخى را به اسم خودمان ثبت نكرده باشيم!
باور كن
هوايش جان ميدهد براى دلبرى
براى دل بردن از يار
براى نفس كشيدن
براى قرارهاى از پيش تعيين نشده
اين روزها
به ما
به يك،حالِ خوبِ مشترك نياز دارد...
بيا!؛
مثلاً وقتى باد درز پنجره را پيدا كرده و
با منحوس ترين صداى دنيا توى گوشم ميپيچد،زنگ بزن
صداى تو پر كند تنهايى ام را!
فكرش را بكن؛
سالها بعد
و پاييز هايى كه برگ برگ پُر ميشود از دوست داشتنمان...
باور كن حتى پاييز هم پشتش به زمستان گرم است !
همه چيز جور است
برگ هايى كه قرار است صداى قدم هايمان را
به رخ كوچه بكشند
نم باران و هواى بلاتكليف
ابرهاى مردد
و تو
و تو
و تو...
و من كه از دلتنگى پاييز ميترسم!
((علي قاضي نظام))
https://telegram.me/sherebarankhorde
برچسب ها: علي قاضي نظام , اشعار علي قاضي نظام , شعر تنهایی , شعرگرافی
رقصید
پر زد، رمید
از لب انگشت او پرید
[ سکه ]
گفتم: خط
پروانهٔ مسین
پرواز کرد
چرخید، چرخید
پر پر زنان چکید؛ کف جوی پر لجن.
تابید، سوخت فضا را نگاهها
برهم رسید
در هم خزید
در سینه عشقهای سوخته فریاد میکشید:
ـ ای یاس، ای امید!
آسیمهسر بسوی " سکه " تاختیم
از مرز هست و نیست
تا جوی پر لجن
با هم شتافتیم
آنگه نگاه را به تن سکه بافتیم.
پروانهٔ مسین
آیینه وار! بر پا نشسته بود در پهنهٔ لجن !
وهر دو روی آن
خط بود
خطی بسوی پوچ، خطی به مرز هیچ
اندوه لرد بست
در قلبواره اش
و خنده را شیار لبانش مکید و گفت:
ـ پس ... نقش شیر ؟
رویید اشک
خاموش گشت، خاموش
گفتم :
ـ کنام شیر لجن زار نیست، نیست!
خط است و خال
گذرگاه کرم ها
اینجا نه کشتگاه عشق و غرور است
میعادگاه زشتی و پستی ست.
از هم گریختیم
بر خط سرنوشت
خونابه ریختیم.
((نصرت رحمانی))
برچسب ها: نصرت رحمانی , اشعار نصرت رحمانی , شعرگرافی , شعرکده
ای رفتـه بی درنگ
نگاهِ خیره ی پنجـره
یک عُمـر
در قفای تـو
باز ماند
((الهه سليمی))
برچسب ها: الهه سليمی , اشعار الهه سليمی , شعرگرافی , شعرکده
مهرباني اَت را بينِ دست ها،
قسمت كن،
تا زمين زيرِ پاهايمان
به يك اندازه خوشبخت شود..
((ژاله زارعي))
برچسب ها: ژاله زارعي , اشعار ژاله زارعي , شعر کوتاه , شعرگرافی
دلِ من لَک زده ، از دوری تو آب شده
نبض قلبم به نفس های تو بیتاب شده
این دل ساده من،بسکه برایت زده شور
دل ِمن سنگ نمک،گشته و کمیاب شده
چون فشارم همه شب ،تا به ثُریا رفته
قلب من سکته زده، وصلهِ ناباب شده
بسکه چشمم به همه ،درد دلش را گفته
درد های دل من ، چون پل نواب شده
شب یلدا شد و من،تا به سحربیخوابم
اشک درچشم ترم،مانده ومُرداب شده
پیرمردی بمن از،رویِ نصیحت میگفت
به جهان عهد و وفا ، گوهر نایاب شده
من زبانم شده بند و،نگهم مانده به راه
مثل ماهی که دهن ،بندِ به قلاب شده
ای خدا قلب مرا،تشنه عشقی تو نکن!
تا بفهمم که دلم ،سالم و شاداب شده!
((یوسف محقق))
برچسب ها: یوسف محقق , اشعار یوسف محقق , غزلسرا , شعرگرافی
شاید عجیب بنظر برسد اما...
زنی که در شب های کوتاه تابستان
گوشه ی دنج رویاهایش می نشیند؛
خیالت را می بافد
نگاهت را می بافد
و از عطر بی نظیر آغوشت
گره کوری بر آرزوهایش می زند،
می خواهد در یلدای بلند زمستان،
تو را به تن کند
تو را در آغوش بگیرد
تو را نفس بکشد ...
راستش را بخواهی رفیق!
خیالبافی
تقدیر عاشقان است؛
وگرنه این را همه می دانند
هیچ زن عاقلی با
بافتنی هایش به بدرقه تیرماه نمی رود ...
((ستایش رشیدی))
برچسب ها: ستایش رشیدی , اشعار ستایش رشیدی , شعر زن , شعر ناب
تصویر درخت
معنای برخاستن را
در پرانتزهای بسته
میخواند
ناگهان هوا
در ذهن آفتاب
با صدای سپیده دم
زاویه های درهم خواب را
با صدای آب میشکند
دایرههای بیداری
با سرعت خاک
روی حافظه
خط میاندازد
و مرگ با بالهای سیاه
اندیشهی جهان را
فلج میکند
تا پرندگان مهاجر
کوچ نخستین را
به آهنگ راه
روی تفکر ماه
آغاز کنند
ناگهان هلال
پشت تپههای سیاه
وسعت دشت را
روی تخیل سنگ
مینشاند
بانوی آب
دایره در دایره
همراه دختران کولی
آب را لب آفتاب
میرساند
((منصور خورشیدی))
برچسب ها: منصور خورشیدی , شعرگرافی , اشعار منصور خورشیدی , شعر های زیبا
.: Weblog Themes By Pichak :.