قلبِ تو
گنجشکِ کوچکی ست؛
عجیب نیست که حتی صخرهها نیز
آرزویشان «درختبودن» است در مسیر پروازت.
((ریوار آبدانان))
برچسب ها: ریوار آبدانان , اشعار ریوار آبدانان , شعر گنجشک , شعر قلب تو
گنجشکی
در دستانم میمیرد
دیگر نرم نیست و گرم.
نه فکری در سرش هست
نه رویایی در دلش
میمیرد
چون روز بدون عشق
((مرام المصرى))
برچسب ها: مرام المصرى , اشعار مرام المصرى , شعر گنجشک , شعر بدون عشق
به بیداریت ک برسم
هزار گنجشک بیقرار
دلم را می نوازند
بگو
کدام آواز پرنده
میان انعکاس چشمانت
پیدایم می کند..
🌈🦋((نفس موسوی))🌈🦋
برچسب ها: نفس موسوي , اشعار نفس موسوي , شاعرانه نفس موسوي , شعر گنجشک
کلاغ جیک جیک می کند
و گنجشک قار قار
تعجب نکن
رفتن تو
از این هم عجیب تر بود ...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , اشعار محمد شیرین زاده , شعر گنجشک
تو را از دل، تو را از جان ببوسم
تو را با شوق بیپایان ببوسم
اجازه میدهی گنجشک کوچک
تو را از جانب باران ببوسم؟
((حبیب نظاری))
برچسب ها: حبیب نظاری , شاعر گنجشک ها , اشعار حبیب نظاری , شعر گنجشک
تمام شب،به رسم مهربانی
کنار شاخههای شمعدانی
من و گنجشکها ماندیم، پس تو
اگر میخواستی میشد بمانی
-
((حبیب نظاری))
-
👇👇👇
instagram.com/mohammad.shirinzadeh/
برچسب ها: حبیب نظاری , شاعر گنجشک ها , اشعار حبیب نظاری , شعر گنجشک
موهایت را باز نکن
می ترسم عطرشان
در شهر بپیچد
گنجشک ها را دیوانه کند
پروانه ها را عاشق ...
((محمد شیرین زاده))
👇👇👇
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر گنجشک , اشعار محمد شیرین زاده
امروز می خواهم
به گنجشكها سلام بگوئيم
و اگر اجازه دهند همراهشان شوم
تا در زندگى شادشان
از آفتاب و گرماى خورشيد
لذت را به كمال، به خانه ام ببريم
امروز مى خواهم
به نسيم سلام بگويم
و اگر بشود
تا دشت ِشقايقها همراهش شوم
و پروانه هاى احساسم را
رها كنم تابوسه هاى عشق بگيرند
از لب گلبرگهايي كه
خودشان را شسته اند
در چشمه هاى سرخ ، از شريانى
كه نبضش، پيوسته عاشقانه مى زند
امروزمى خواهم
به خورشيدسلام بگويم
و اگر بگذارد
هم صحبت او شوم در اين طلوعِ زرين
تا وقتى كه تو
غنچه ى گل ِسرخ را
به شيرينى ِلبخند مى آرائى
من رشته هاى معطر نور را به هم ببافم
و براى داشتن ماه آسمانم
نازكشيدن را ازعبادتِ مومنانه ى
آفتابگردان بلد شوم
امروز مى خواهم
براى تو
خودم باشم.
((مجيد فربد))
👇👇👇
برچسب ها: مجيد فربد , اشعار مجيد فربد , شعرکده , شعر عاشقانه
کجای دنیا
از شانه های تو امن تر است
کاش
گنجشکی بودم
تا آشیانه ام را
بر آن می ساختم ...
((محمد شیرین زاده))
👇👇👇
برچسب ها: شعر گنجشک , شعرگرافی , عکس نوشته شعر , شعر آشیانه
اگر گنجشکی تازه بالی
در شعر کوچک من لانه کن
اگر آفتابی تازه زادی و راه را نمی شناسی
در آسمان خانه ی من پرسه زن
اگر توفانی و دریاهایت کوچک اند
در بستر من شعله ور شو.
ای بادپا که دسته کلید دریاها در دست توست
صندوق قدیمی را باز کن
و نقشه ملاحان گمشده را به من ده،
ببین چگونه مرواریدها تکثیر می شوند
بر آتش مژگان من.
((شمس لنگرودی))
👇👇👇
برچسب ها: شمس لنگرودی , شعر دوست داشتن , شعر گنجشک , شعر مروارید
صدایِ " تو " برای من مانندِ
آوازِ اوّلِ " صُبحِ "
گنجِشك هایِ خيابانِ بالایِ خانه مان بود
كه من را از شيرينیِ
خوابِ اولِ صبح بی خيال ميكرد...!
((ابولفضل وکیلی))
برچسب ها: ابولفضل وکیلی , شعر گنجشک , شعر صبح , شعر صدای تو
گنجشک ها
دیگر به اینجا بر نمی گردند...
اینجا برای پرزدن های پرستو ها مناسب نیست
اینجا زمین جز بارش برگ و تگرگ
از آسمان چیزی نمی خواهد
اینجا مناسب،
حتی برای باغبان و خان کاسب نیست ...!
اینجا در ختی شاخه هایش را
آغوش آرام کبوتر ها نمی داند
حتی زبان رود را دریا نمی فهمد
یا هیچ کس پای درخت سیبهای کال
تا لحظه ی سرخ رسیدن ها نمی ماند...
حتی نگاه عابران هم از سر لطف و ترحم نیست
هر کس به دنبال غم خویش است
اینجا تمام خنده ها زخم است
اینجا تمام حرف ها نیش است...!
تا برنگردی وضع ما اینگونه خواهد بود
برگرد تا رونق بگیرد باغ
تا غنچه زیر سایه ات قدری بیاساید
تا گل زند لبخند... تا برنگردی
گنجشک ها
دیگر به اینجا بر نمی گردند... .
((هادی ملک پور))
برچسب ها: هادی ملک پور , شعر گنجشک , اشعار هادی ملک پور , کلبه شعر
خشم شو که سایه ات
بر آبها بریزد
بگذار سایه ات را
دستانِ چشمه ها بنوازد.
بگذار
گنجشکها بگویند:
گل کرد باغچه
تا آن طلائی
آن زیبای آفتابی
در باغ آمد.
((حبیب ساهر))
برچسب ها: حبیب ساهر , اشعار حبیب ساهر , شعرکده , شاعرانه آرام
میخواستم با تو مهربان باشم
آنگونه که خاک با دانه مهربانی می کند
و آفتاب با گیاه
تو اما
آن پرنده نبودی که در زمستانی سرد
دانه در دهان جفتش میگذارد
و دلش را
برای تمام فصلها ها گرم می کند ....
((مریم نظریان))
برچسب ها: مریم نظریان , شعر گنجشک , شعر کوتاه , شعر عاشقانه
تو که اومدی ترسم از بین رفت
منم دیگه یک قهرمان داشتم
میخواستم شبیهت بشم بعد از این،
واسه خوب بودن زمان داشتم
((الهه مستغاثی))
برچسب ها: الهه مستغاثی , اشعار الهه مستغاثی , شعر گنجشک , شعر کوتاه
پرنده ای هستم غمگین
جدا افتاده
از آسمانی که تویی ...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شعر گنجشک , شعر کوتاه , شاعر بارانی
هوایم بی تو چون گنجشک تنهایی ست
که در سرما ،میان برف ها مانده
شبیه آن مهاجر مرغ دل خسته
که بی تقصیر از پرواز جا مانده
((مجتبی قندالی))
برچسب ها: مجتبی قندالی , اشعار مجتبی قندالی , شعر گنجشک , شعر برف
چه گنجشکی؟
جهان وقتی نباشی
کجای آسمان وقتی نباشی؟
به من حق میدهی هر شب برقصم
به ساز دیگران وقتی نباشی؟
((حبیب نظاری))
برچسب ها: حبیب نظاری , اشعار حبیب نظاری , شعر گنجشک , شعر ناب
حال پرنده ای را دارم
که پرواز را
از او گرفته اند
نمی توانم دردم را بیان کنم ...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شعر گنجشک , شعر کوتاه , شاعر بارانی
گنجشک غریبی شده ام , پنجره بسته ست !
شاید که کنار در و دیوار بمیرم...!
((پروین شهبازی))
برچسب ها: پروین شهبازی , شعر گنجشک , کانال شعر در تلگرام , اشعار پروین شهبازی
باید برویم
شهری که هم سنگ
هم جان گنجشک ها
در آن مفت است
جای خوبی
برای ماندن نیست .
((محمد صادق یار حمیدی))
برچسب ها: محمد صادق یار حمیدی , شعر گنجشک , شعر سنگ , کانال شعر در تلگرام
هزار گنجشک هر صبح
از شاخه های دستانم نان می خورند
کاش چشمانم هزار صبح
از خورشید تو جان می گرفت
کاش آینه
هفده سالگیم را فراموشی نمی گرفت
((فرنگیس حقیقی))
برچسب ها: فرنگيس حقيقی , اشعار فرنگيس حقيقی , شعر کوتاه , شعر ناب
مبادا سر به روي شانه هاشان
مبادا دل به آب و دانه هاشان
برو گنجشک کوچک! مردم شهر
قفس دارند کنج خانه هاشان
((حبيب نظاري))
برچسب ها: حبیب نظاری , اشعار حبیب نظاری , شعر گنجشک , شعر ناب
تو که بال و پر پرواز داری
پر از گنجشکهای بیقراری
اگر توفان بیاید آسمان را
کجای بالهایت میگذاری؟
((حبیب نظاری))
برچسب ها: حبیب نظاری , اشعار حبیب نظاری , شعر گنجشک , شعر ناب
چرا چشم انتظار تو بمانم
همیشه بیقرار تو بماهنم
برایم آن قدر گنجشک داری
که عمری را کنار تو بمانم؟
((حبیب نظاری))
برچسب ها: حبیب نظاری , اشعار حبیب نظاری , شعر گنجشک , شعر ناب
از این شب - این شب غمگین - که رفتی...
از این دلتنگی سنگین که رفتی...
تو گنجشک رهای من نبودی
تشکر می کنم از این که رفتی
((حبیب نظاری))
برچسب ها: حبیب نظاری , اشعار حبیب نظاری , شعر گنجشک , شعر ناب
با چِك چِكِ ترانه ی شادي، گنجشك ها دوباره رسيدند
اندوه هاي ارزني ام را، از بامِ دل به همهمه چيدند
چون كودكانِ شاد به نوروز، با جامه هاي تازه ی خوشدوز
بر شاخه هاي خيسِ درختان، پرپرزنان و شاد پريدند
اين حجم هاي كوچك غوغا، اين قاصدانِ صادق گلها
با نغمه هاي عشق، دلم را، چون هديه هاي كوچك عيدند
در آسمانِ شنگِ بهاران، جمعيّتِ عظيمِ هزاران
در قطره هاي نم نمِ باران، پيغمبران پاك اميدند
گنجشك ها زسفره ی عُسرت، از خونِ دل چها كه نخوردند
گنجشك ها به وادي حيرت، از ديدني چها كه نديدند
بس صبحدم كه حادثه ها را، با من كنار پنجره گفتند
بس شامگه كه فاجعه ها را، از من كنارِ نرده شنيدند
اينان پگاه بر سرِ شاخه، در راهِ آفتاب نشستند
با تيغِ صبح پرده ی شب را، از چهره ی زمانه دريدند
آنگه به روي زخم قديمي، همچون طبيبكانِ صميمي
از تار و پودِ چهچهه گویی، یک پرده ی حریر کشیدند
((رضا افضلی))
برچسب ها: رضا افضلی , اشعار رضا افضلی , شعر گنجشک , غزلسرا
یک بوسه بده وقت شراب آمده است
هنگام سروده های ناب آمده است
واکن بغل پنجره برگنجشکان
لبخند بزن که آفتاب آمده است
((شهراد ميدرى))
برچسب ها: شهراد ميدرى , اشعار شهراد ميدرى , شعر گنجشک , شعر کوتاه
مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.