شاید عجیب بنظر برسد اما...
زنی که در شب های کوتاه تابستان
گوشه ی دنج رویاهایش می نشیند؛
خیالت را می بافد
نگاهت را می بافد
و از عطر بی نظیر آغوشت
گره کوری بر آرزوهایش می زند،
می خواهد در یلدای بلند زمستان،
تو را به تن کند
تو را در آغوش بگیرد
تو را نفس بکشد ...
راستش را بخواهی رفیق!
خیالبافی
تقدیر عاشقان است؛
وگرنه این را همه می دانند
هیچ زن عاقلی با
بافتنی هایش به بدرقه تیرماه نمی رود ...
((ستایش رشیدی))
برچسب ها: ستایش رشیدی , اشعار ستایش رشیدی , شعر زن , شعر ناب
تاريخ : سه شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵ | 14:20 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
.: Weblog Themes By Pichak :.