ای زلف تو مسکن دل شیدائی
وی روی تو مجموع همه زیبائی
جان در تن هیچکس نماند زنهار
آن عارض و زلف را بکس بنمائی
از حسرت آن لبم بلب آمد جان
از فکرت آن دهان شدم شیدائی
بیمار شدم ز آرزوی چشمت
گشتم ز خیال خال تو سودائی
ایمان بسواد کفر زلفت دادم
بستم زنار و بستدم ترسائی
از حسرت آن میان شدم چون موئی
باشد روزی که در کنارم آئی
گر در نظر تو (فیض) پستست ولی
دارد ز خیال قد تو بالائی
((فیض کاشانی))
برچسب ها: فیض کاشانی , اشعار فیض کاشانی , غزلسرا , شعر کهن
گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است
((فیض کاشانی))
برچسب ها: فیض کاشانی , اشعار فیض کاشانی , تک بیتی , شعر کوتاه
گفتی که وفا میکنم و هیچ نکردی
ما چشم وفا از تو نداریم، جفا کن !
((فیض کاشانی))
برچسب ها: فیض کاشانی , اشعار فیض کاشانی , تک بیتی , شعر کوتاه
به هیچ نامه نگنجی
تو را کجا بنویسم ؟
((فیض کاشانی))
برچسب ها: فیض کاشانی , اشعار فیض کاشانی , تک بیتی , شعر کوتاه
از ما دمی بیاد نیاری بسال و ماه
بی یاد تو نمی گذرد صبح و شام ما
((فیض کاشانی))
برچسب ها: فیض کاشانی , اشعار فیض کاشانی , تک بیتی , شعر کوتاه
گفتم مرا غم تو خوشتر ز شادمانی
گفتا که در ره ما غم نیز شادمان است
((فیض کاشانی))
برچسب ها: فیض کاشانی , اشعار فیض کاشانی , تک بیتی , شعر کوتاه
از دو عالم دردت ای دلدار
بس باشد مرا...
کافر عشقم اگر غیر تو
کس باشد مرا...
((فیض کاشانی))
برچسب ها: فیض کاشانی , اشعار فیض کاشانی , شعر دلدار , شعر وفا
.: Weblog Themes By Pichak :.