درباره وب

سلام و عرض ادب و احترام

خدمت دوستان عزیز و گرامی

بنا به روز بودن وب سایت

از صفحات دیگر هم دیدن بفرمایید

با تشکر فراوان از حضورتان

آیدی  چنل من در تلگرام👇👇

mohammadshirinzadeh@

صفحه اینستاگرام بنده

mohammad.shirinzadeh

شاعر بارانی (محمد شیرین زاده)

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

تو را دوست دارم

چون بوئیدن غنچه ای

در حال باز شدن

چون رویایی شیرین

بعد از کابوس...

تو را دوست دارم

چون هر سلامی پس از بدرود...


((محمد شیرین زاده))

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

چشمانت را ببند

و دستت را

بر روی قلبم بگذار

اینبار خودش می خواهد

به تو بگوید

دوستت دارم ...

((محمد شیرین زاده))

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

بیا عشق را

قمار کنیم

نترس

جز دل

چیزی بهم

نمی بازیم ...

((محمد شیرین زاده))

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

یک روز

به وقت عشق

ساعت هايمان را

با هم تنظیم می کنیم

و از آن پس

دیگر فرقی نمی‌کند

به کدام وقت محلی

مشغول

دوست داشتن همیم...

((محمد شیرین زاده))

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

و این دیوانگی

خواست عشق ات بود

مرا ببخش که

بلند بلند

دوستت دارم...

((محمد شیرین زاده))

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

من و تو

آنقدر شبیه هم

نفس کشیده ایم

که قلب هايمان

به یک شکل

برای هم می تپند...

((محمد شیرین زاده))

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

مرا به خودت

محدود کن

آنقدر که

در این دنیا

جز آغوش ات

جایی نداشته باشم

برای زندگی...

((محمد شیرین زاده))

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

بخند

تو نمی دانی

چقدر خنده هات

بهانه می دهند

به دست هایم

برای در آغوش گرفتن ات

چقدر اشتیاق

به نفس هایم

برای بویدنت...

((محمد شیرین زاده))

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

دوست داشتن ات

اسم و رسم من است

گفته بودم؟

بمان

آنقدر که ما

تعریف همیشه باشیم...

((محمد شیرین زاده))
جستجوی وب
برچسب ها وب
شعر (1310)

شعرهاي من چشم دارند

حتي چشم هاي شعرم را

که مي بندم

تو بر کلماتم راه مي افتي

و مي رقصي

خواب هم که باشم

صداي تق تق کفش هات

در سرسراي خوابم مي پيچد

کور که نيستم

گل قشنگم

آمدنت را تماشا مي کنم

و اين لبخند براي توست


((عباس معروفي))


برچسب ها: عباس معروفي , شعر گل قشنگم , اشعار عباس معروفي , شعرکده

تاريخ : شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۲ | 20:59 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

pBspA

 

چه خوب! که زمین گرد است

عشق من !

می روی

آنقدر می روی که باز

آنسوی زمین می رسی به من ..


((عباس معروفي))

 

roKZ2


برچسب ها: عباس معروفي , اشعار عباس معروفي , عاشقانه ها عباس معروفي , شعر کوتاه

تاريخ : یکشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۵ | 15:36 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

9deir

 

هر حرف نام تو را

با عطر گلی می آمیزم

هر خواب گندمزاری را

با نسیم نگاهم

بر تنت می نوازم

هر آوای پرنده ای را

از موهای تو می گذرانم

هر شراب نابی را

با مستی لبهای تو

مزه مزه می کنم

صدای تو

باد را برمی گرداند

گل قشنگم

برمی گردم

پیش از آن که تو را بشناسم برمی گردم

و در ابتدا و انتهای ذهنت ورق می خورم

می خواهی قبل و بعد ذهنت را ببوسم ؟


((عباس معروفي))


برچسب ها: عباس معروفي , اشعار عباس معروفي , عاشقانه ها عباس معروفي , شعر کوتاه

تاريخ : سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ | 3:53 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

IKltJ

 

بودنت

زندگي را معنا مي کند

لازم نيست کاري انجام دهي

سرو روان من

همين که راه مي روي ساز مي زني

مي گويي مي شنوي مي خندي

همين که دگمه هام را باز مي کني مي بندي

يعني همه چيز

لازم نيست بر عاشقي کردنت خيال ببافي

همين شرمي که با خنده ات مي خيزد

پولک هايي که از چشم هات مي ريزد

همين که دستت

توي دستم عرق مي کند

همين شيرين زباني هات

همين که بوي قورمه سبزي نمي دهي

يعني همه چيز

گفته بودم ؟

گفته بودم همين که نگاه نارنجي ات

به زندگي ام مي تابد

يعني همه چيز ؟


((عباس معروفي))


برچسب ها: عباس معروفي , اشعار عباس معروفي , عاشقانه ها عباس معروفي , شعر کوتاه

تاريخ : چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۵ | 14:34 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

Cg36j


اگر صبح زودتر از من بيدار شدی

بوسم کن

اما اگر من زودتر بيدار شدم

بر سينه‌ ات منتظر همان بوسه می‌ميرم


((عباس معروفي))


برچسب ها: عباس معروفي , اشعار عباس معروفي , عاشقانه ها عباس معروفي , شعر کوتاه

تاريخ : پنجشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۵ | 12:55 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

این دنیای کوچک و هفت میلیارد آدم

یعنی تو باور می کنی؟

شمرده ای؟

کی شمرده است؟

جز سیاستمدارها

دیده ای کسی آدم بشمرد؟

باور نکن

نارنجی

باور نکن

سبز آبی کبود من

باور کن

همه ی دنیا فقط تویی

و برخی دوستان

بقیه هم تکراری اند...

 

((عباس معروفي))


برچسب ها: عباس معروفي , اشعار عباس معروفي , شعر ناب , شعر عاشقانه

تاريخ : سه شنبه ۵ آبان ۱۳۹۴ | 16:10 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

 

مي شود وقتي از كنارم مي گذري

موهايم را به هم بريزي

بعد مرتب شان كني؟

خب بوسم هم بكن...!!!

 

((عباس معروفي))


برچسب ها: اشعار عباس معروفي , شعر کوتاه , شعر عاشقانه , عباس معروفي

تاريخ : چهارشنبه ۸ مهر ۱۳۹۴ | 3:53 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

 

عاشقت باشم مي‌ ميرم

يا عاشقت نباشم ؟

نمي‌دانم کجا مي‌بري مرا

همراهت مي‌آيم

تا آخر راه

و هيچ نمي‌پرسم از تو

هرگز

عاشقم باشي مي‌ميرم

يا عاشقم نباشي ؟

اين که عاشقي نيست

اين ‌که شاعري نيست

واژه‌ها تهي شده‌اند

بانوي من!

به حساب من نگذار

و نگذار بي تو تباه شوم!

با تو عاشقي کنم

يا زندگي ؟

در بوي نارنجي پيرهنت

تاب مي‌خورم

بي‌تاب مي‌شوم

و دنبال دست‌هات مي‌گردم

در جيب‌هام

مي‌ترسم گمت کرده باشم در خيابان

به پشت سر وا مي‌گردم

و از تنهايي خودم وحشت مي‌کنم

بي تو زندگي کنم

يا بميرم ؟

نمي‌دانم تا کي دوستم داري

هرجا که باشد

باشد

هرجا تمام شد

اسمش را مي‌گذارم

آخر خط من

باشد ؟

بي تو زندگي کنم

يا بگردم ؟

همين که باشي

همين که نگاهت ‌کنم

مست مي‌شوم

خودم را مي‌آويزم به شانه‌ي تو.

با تو بميرم

يا بخندم ؟

امشب اسبت را مي‌دزدم

رام مي‌شوم آرام

مبهوت عاشقي کردنت .

با تو

اول کجاست؟

با تو

آخر کجاست ؟

از نداشتنت مي‌ترسم

از دلتنگيت

از تباهي خودم

همه‌اش مي‌ترسم

وقتي نيستي تباه شوم.

بي تو

اول و آخر کجاست ؟

واژه ها را نفرين مي­کنم

و آه مي کشم

در آيينه­ي مه­آلود

پر از تو مي­شوم

بي چتر.

من

بي تو

يعني چي ؟

غمگين که باشي

فرو مي‌ريزم

مثل اشک.

نه مثل ديوار شهر

که هر کس چيزي بر آن

به يادگار نوشته است .

تو بيش‌تر مني

يا من تو ؟

در آغوشت

ورد مي‌خوانم زير لب

و خدا را صدا مي‌زنم

آنقدر صدا مي‌زنم که بگويي :

جان دلم !


((عباس معروفي))


برچسب ها: عباس معروفي , شعر عاشقانه , شعر ناب , اشعار عباس معروفي

تاريخ : یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴ | 14:38 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

 

تو

انتخاب من نبودي

سرنوشتم بودي

تنها انگيزه ي ماندنم

در اين زندگي بي اعتبار


((عباس معروفي))


برچسب ها: اشعار عباس معروفي , شعر کوتاه , شعر عاشقانه , شعر ناب

تاريخ : پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴ | 16:17 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

Click to view full size image

 

دوستت دارم را

در دستانم مي‌چرخانم

از اين دست به آن دست

پس چرا

هروقت مي‌خواهم

به دستت بدهم نيستي ؟

چرا اينجا نيستي

تا "دوستت دارم" را

از جنس خاک کنم

از جنس تنم

و با بوسه بپوشانمش بر تنت ؟

بگذار "دوستت دارم" را

از جنس نگاه کنم

از جنس چشمانم

و تا صبح به نفس‌هاي تو بدوزم


((عباس معروفي))


برچسب ها: اشعار عباس معروفي , شاعرانه عباس معروفي , عباس معروفي , شعر نو عباس معروفي

تاريخ : دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ | 14:30 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

Click to view full size image

 

چرا پنهان کنم ؟

راز آن است که

کس نداند

اما خدا مي‌داند.

و تو هنوز نمي‌داني

که من

چقدر دوستت دارم


((عباس معروفي))


برچسب ها: شعر ناب , شعر کوتاه , اشعار عباس معروفي , عباس معروفي

تاريخ : یکشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۴ | 15:25 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

درد ناخونده از محسن یاحقی

 

مي خواهي با انگشتانم

روي تنت نقاشي کنم

بعد توي آينه نشانت دهم

که در بهشت ايستاده اي

با سيبي گاز زده ؟

مي شود اگر دستم خط خورد

از اول شروع کنم ؟

اصلاً مي شود از بهشت برويم

تا ببيني چيزي کم نيست ؟

مي خواهي با چشمهام

تو را نفس بکشم

که دلت بريزد و لبهات بلرزد ؟

مي خواهي کف دستت را بو کنم

ببينم بوي کدام گياه کمياب

در سرم مي پيچد امروز ؟

مي خواهي بنشيني توي بغلم

که برات کتاب بخوانم ؟

مي شود آرام بنشيني و گوش کني ؟

مي شود آنقدر نفسهات نريزد روي گردنم ؟

آه

مي شود ديگر کتاب نخوانيم ؟

مي شود آنقدر بوسم كني

كه يادم برود دلم چي مي خواست ؟


((عباس معروفي))


برچسب ها: عباس معروفي , اشعار عباس معروفي , شاعرانه ها , شعر ناب

تاريخ : شنبه ۳ مرداد ۱۳۹۴ | 11:7 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

عکس نوشته های عاشقانه خاص و زیبا جدید مرداد 94

 

دنبال وجهي مي گردم

که تمثيل تو باشد

زلالي چشم هات

بي پاياني ي آسمان

مهرباني ي دست هات

نوازش گندمزار

و همين چيزهاي بي پايان

نمي دانستم دلتنگيت

قلبم را مچاله مي کند

نمي دانستم وگرنه

از راه ديگري

جلو راهت سبز مي شدم

تمهيدي ، تولد دوباره اي ، فکري

تا دوباره

در شمايلي ديگر

عاشقت شوم

گفته بودم دوستت دارم ؟ 


((عباس معروفي))


برچسب ها: عباس معروفي , اشعار عباس معروفي , شاعرانه ها , شعر ناب

تاريخ : سه شنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۴ | 16:13 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

8yag_11781071052531239655.jpg

 

وقتي قلبم در دل تو مي تپد

چه جوري از خودم بگويم ؟

وقتي تو را صدا مي کنند

من بر مي گردم

چه جوري اسمم يادم بماند ؟

من که ديگر من نيستم

من سبز آبي کبودم

تو

دست هات را بگذار توي جيبم

راه برو

مي بيني ؟

من توام

آنقدر توام

که از خواب خودم

پر مي کشم به خواب تو

آنجا

باز خودم مي شوم

باز عاشقت مي شوم

بخواب نارنجي من

بيدار نشو

هيس

بگذار هنوز نگاهت کنم


((عباس معروفي))


برچسب ها: اشعار عباس معروفي , شعر ناب , عکس نوشته عاشقانه , شعر

تاريخ : سه شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ | 17:16 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

6fw0_80375367810299908051.jpg

 

از نگاهت

از بودنت

از جاي دست هام روي تنت

از دمپايي هات که زير تختم پيدا مي شود

از صدات که لاي نفس هام ناپيدا مي شود

از خوابي که تو را به من رسانده

از بوي تنت که لاي ملافه هام مانده

از خطوط کف دستم

از سايه ات پشت پنجره

از هيجانم پشت در

از تپش هاي نابه هنگام قلب من

از جست و خيزهاي دل تو

از حرفهات

مي فهمم که دوستت دارم

از راه رفتن با تو کنار رود

از گذشتن از چهارراه

از نگاهت کردن

از باهات حرف زدن

از با هم غذا خوردن

از خواب تو را ديدن

از صداي پاهات

از خنده هات

از تو را بوسيدن

از گوشه هاي لب هات

مي فهمم که دوستم داري


((عباس معروفي))


برچسب ها: اشعار عباس معروفي , شاعرانه , شعر ناب , عباس معروفي

تاريخ : سه شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ | 12:14 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

HaTYo

 

داشتم نگاهت مي کردم

نگاهت مي کردم

گفتم واي ! چه زيبا شده اي ! بانوي من

دستم را گرفتي

خدا گفت : چه لحظه‌ي باشکوهي

شماها عشقبازي کنيد, من هم خدا مي شوم و

خلقت جهان را شروع کرد

سه روزش صرف اندام تو شد

سه روزش خرج دست هاي من

روز هفتم صداي تو را جوري درآورد که تا ابد دلم بريزد



((عباس معروفي))


برچسب ها: شعر کوتاه , اشعار عباس معروفي , شعر ناب , شعر گرافی عاشقانه

تاريخ : سه شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ | 5:3 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

9zkbY

 

ببين

تو جاودانه شدي

اين قلب براي تو مي تپد

اين دست ها تنت را

به حافظه ي جانش سپرده

اين نگاه رد آمدنت را

از ته خيابان مي گيرد هر روز

اين قلم براي تو

مي چرخد هنوز

در دلم شاعري

همچو شمع شعله مي کشد

پروانه ي نارنجي من

هر قطره که مي چکم

يک شعر به دامنت مي افتد

بزن به موهات

و راه بيفت

مي خواهم آمدنت را

قاب کنم.


((عباس معروفي))


برچسب ها: اشعار عباس معروفي , شعر ناب , عکس نوشته , شعر گرافی عاشقانه

تاريخ : سه شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ | 3:42 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

R6qpS

 

عاشقانه‌ هاي ناب را

براي کسي مي‌سرايند

که شعله‌ي اميد

در چراغ انتظار

پِت پِت کند

و فانوس راه

خاموش و آويخته باشد

به ديوار

من اما

براي تو

کلمه کم مي‌آورم

بانوي من

شعر بلد نيستم

وقتي آمدي

با چشم‌هام مي‌گويم

عاشقانه‌هاي ناب را

براي آدمي مي‌خوانند

تا از رنگ کلمات

خود را بيارايد

و زيباترين لباس‌هاش را

براي معشوق به تن کند

من اما

لباسي به تنت نمي‌گذارم

عاشقانه‌هاي ناب را

براي زني مي‌گويند

که با عطر کلمات

شبي

دل‌آرام شود

من اما

قرار ندارم

شبي آرام براي تو بسازم 


((عباس معروفي))


برچسب ها: اشعار عباس معروفي , کارت پستال عاشقانه , شعر گرافی , شعر ناب

تاريخ : دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۴ | 14:5 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

http://axgig.com/images/37383921555224705056.jpg

 

نمي‌ دانم چرا

هر وقت مي‌روي سفر

زندگي من

خيلي دلتنگ مي شوم

مثل لحظه‌اي

که گفتي برام سيب بخر

جاي من

در آغوش تو

امن‌ترمي‌شود

با هرنگاهي

لبخندي

حرفي

شهر به شهر تنم

فتح شده

با کلمات توست

حالا

زندگي‌ام‌ را

قد وقواره‌ي تو

مي‌برم ومي‌دوزم

خواب بهانه است

که باشي

در بستري

که تو رانفس مي‌کشد

مي‌درخشي

لاي ملافه‌ها

پيدات نمي‌کنم

با دست‌هام

با چشم‌هام

هر بار

تو را کشف مي‌کنم


((عباس معروفي))


برچسب ها: عباس معروفي , اشعار عباس معروفي , شاعرانه ها , شعر ناب

تاريخ : یکشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۴ | 18:30 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

http://axgig.com/images/62281666447519643825.jpg

 

نمي دانستم که تو

مهره ي مار داري

دختر

اصلاً نمي دانستم

از تصميم کبراي تو

هيچ خبر نداشتم

تنها يکبار

فقط يکبار ديدنت کافي بود

که به دست هاي تو اعتماد کنم

و من با دلهره به دست هاي تو نگاه کردم

تنها يکبار

فقط يکبار ديدنت کافي بود

که عاشقانه به من نگاه کني

و تو بي پروا به چشم هاي من اعتماد کردي

آه در آه

نگاه در نگاه

خاکستر شدم

و از بسترم زني بر آمد

که قد و قواره ي عشقم بود

سبز آبي کبود


((عباس معروفي))


برچسب ها: اشعار عباس معروفي , شعر کوتاه , شعر گرافی سپیدار , شعر گرافی عاشقانه

تاريخ : یکشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۴ | 12:11 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

http://axgig.com/images/37832326617982677463.jpg

 

تو که دست هات

توفان را مهار مي کند

چرا دلم

بيقرارتر مي شود هر دم ؟

تو که نگاهت

به امواج سهمناک دهنه مي زند

چرا تشنه تر مي شوم هر روز ؟

چرا مي روي

که در تاريکي خانه گم شوم ؟

بانوي پاييزان

اگر هرشب

موهات را نفس نمي کشيدم

که نمي فهميدم

خدا عاشق نگاه مست توست

ديدي با من چه کردي ؟

ديدي سرنوشتم عوض شد ؟

حالا بيا سرنوشت تو را هم

عوض کنم


((عباس معروفي))


برچسب ها: اشعار عباس معروفي , شاعرانه عباس معروفي , عباس معروفي , شعر نو عباس معروفي

تاريخ : شنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۴ | 11:33 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

http://axgig.com/images/18454515301836600454.jpg

 

تو به دست‌ هاي من فکر کن

من به تنت

هرجا که باشم

دست‌هام گُر مي‌گيرد

شعله‌ور مي‌شود

تو به چشم‌هاي من فکر کن

من به راه رفتنت

هرجاي اين دنيا باشي

مي‌آيي

نارنجي من

سراسيمه و خندان مي‌آيي

تو به خورشيد فکر کن

من به ماه

زماني مي‌رسد که هر دو در يک آسمان ايستاده‌اند

روبروي هم

به شبي فکر کن

که نه ماه دارد ، نه خورشيد

تو را دارد


((عباس معروفي))


برچسب ها: اشعار عباس معروفي , شعر گرافی عاشقانه , شعر ناب , کابه شعر

تاريخ : جمعه ۱۹ تیر ۱۳۹۴ | 11:1 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

http://axgig.com/images/51740531991070793964.jpg

 

وقتي نيستي

در شهرها در خيابانها

دنبالت مي گردم

گل قشنگم

و هر تکه ات را در زني مي يابم

همه ي نام ها تويي

همه ي چهره ها تويي

تمام صداها از توست

ديروز چشم هايت را

در قطاري ديدم

که نگاهم کرد و گذشت

امروز حوله بر تن

در راهرو ايستاده بودي

با موهاي خيس و همان خنده ها

فردا لب هات را پيدا مي کنم

شايد هم دست هات

مثل تکه هاي پازل

هر روز بخشي از تو رو مي شود

گونه اي ، رنگي ، رويي

دستي ، لبخندي ، مويي

نگاهي

گاهي عطر تنت

مي پيچد در سرم

دلم مي ريزد

در هر کس نشانه اي داري

همه را نمي توانم در يکي جمع کنم

همه را يکجا مي خواهم

اصلاً

تو را مي خواهم


((عباس معروفي))


برچسب ها: شعر گرافی سپیدار , اشعار عباس معروفي , شعر ناب , جملات عاشقانه

تاريخ : پنجشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۴ | 17:40 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

 

پيش از آنکه به خواب بروم

همين جا کنارم نشسته بودي

گفتي : اگر خوابت برد

و از دلتنگيت مردم چي ؟

اگر بيدار شدي

در انتظار بوسه ات

مرده بودم چي ؟

مي شود خيالم را

گوشه ي خوابت گره بزنم ؟

نگاهت مي کردم که خوابم برد

حالا در خواب من

نيستي

مرا گذاشته و رفته اي

امکان نداشت مرا در تنهايي ام

جا بگذاري

امکان نداشت خانه را جهنم کني

اتفاق ناگواري افتاده است

تا مي آيم فکر کنم

چي از من ساخته و با من چه کرده اي

باورم نمي شود

با اين کلمات

زبانم مي سوزد

امکان ندارد اينهمه وقت

از من بي خبر باشي

عشق من

مي دانم اگر بيدار شوم

و چيزهايي که ديده ام

برات تعريف کنم

شاخ در مي آوري

از خنده روده بُر مي شوي

مي گويي : من ؟

عجب خواب هايي مي بيني

ديگر چي ديدي ؟

تعريف کن بخنديم آقاي من

اين خواب چقدر کش مي آيد

بگذار اين کابوس را بگذرانم

بگذار بيدار شوم

همه را برات تعريف مي کنم

اين خواب هم مثل سربازي تمام مي شود

گل قشنگم

اگر در جنگ کشته نشوم

اگر زنده بمانم

چشم هام را باز مي کنم

مي بينم کنارم نشسته اي

خم شده بر صورتم

من در انتظار يک لبخند

تو در انتظار يک بوسه

مگر نمي شود ؟


((عباس معروفي))


برچسب ها: عباس معروفي , اشعار عباس معروفي , جملات عاشقانه , شعر های عاشقانه

تاريخ : پنجشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۴ | 12:39 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

برای مشاهده تصویر در اندازه اصلی کلیک کنید

 

نه زمين‌ شناسم

نه آسمان‌پرداز

گرفتارم

گرفتار چشم‌هاي تو

يک نگاه به زمين

يک نگاه به زمان

زندگي من از همين گرفتاري شروع مي‌شود

سبز آبي کبود من

چشم‌هاي تو

معناي تمام جمله‌هاي ناتمامي ست

که عاشقان جهان

دستپاچه در لحظه‌ي ديدار

فراموشي گرفتند و از گفتار بازماندند

کاش مي‌توانستم اي کاش

خودم را

در چشم‌هاي تو

حلق‌آويز کنم


((عباس معروفي))


برچسب ها: اشعار عباس معروفي , شعر گرافی , شعر ناب , عکس نوشته تنهایی

تاريخ : شنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۴ | 4:11 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

عکس های جدید و احساسی 2015

 

شادي داشتنت

شادي بغل کردن سازي ست

که درست نمي شناسمش

درست مي نوازمش

نت به نت
نفس در نفس

تو از همه جا شروع مي شوي

و من هربار بداهه مي نوازمت

از هر جاي تنت

سبز آبي کبود من

لم بده ، رها کن خودت را

آب شو در آغوشم

مثل عطر ياس فراگيرم شو

بگذار يادت بگيرم


((عباس معروفي))


برچسب ها: اشعار عباس معروفي , عباس معروفي , شاعرانه عباس معروفي , عاشقانه عباس معروفي

تاريخ : چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴ | 11:38 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

 

مگر نمي‌ گويند که هر آدمي

يک بار عاشق مي‌شود ؟

پس چرا هر صبح که چشم‌هات را باز مي‌کني

دل مي‌بازم باز ؟

چرا هربار که از کنارم مي‌گذري

نفست مي‌کشم باز ؟

چرا هربار که مي‌خندي

در آغوشت در به در مي‌شوم باز ؟

چرا هر بار که تنت را کشف مي‌کنم

تکه‌هاي لباسم بال درمي‌آورند باز ؟

گل قشنگم

براي ستايش تو

بهشت جاي حقيري ست

با همين دست‌هاي بي‌قرار

به خدا مي‌رسانمت


((عباس معروفي))


برچسب ها: اشعار عباس معروفي , شاعرانه عباس معروفي , عباس معروفي , شعر نو عباس معروفي

تاريخ : سه شنبه ۹ تیر ۱۳۹۴ | 5:4 | نویسنده : محمد شیرین زاده |

 

 

شعرهاي من چشم دارند

حتي چشم هاي شعرم را

که مي بندم

تو بر کلماتم راه مي افتي

و مي رقصي

خواب هم که باشم

صداي تق تق کفش هات

در سرسراي خوابم مي پيچد

کور که نيستم

گل قشنگم

آمدنت را تماشا مي کنم

و اين لبخند براي توست


((عباس معروفي))


برچسب ها: عباس معروفي , اشعار عباس معروفي , شاعرانه ها , شعر باران خورده

تاريخ : دوشنبه ۸ تیر ۱۳۹۴ | 18:45 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
مطالب قدیمی تر