
داشتم نگاهت مي کردم
نگاهت مي کردم
گفتم واي ! چه زيبا شده اي ! بانوي من
دستم را گرفتي
خدا گفت : چه لحظهي باشکوهي
شماها عشقبازي کنيد, من هم خدا مي شوم و
خلقت جهان را شروع کرد
سه روزش صرف اندام تو شد
سه روزش خرج دست هاي من
روز هفتم صداي تو را جوري درآورد که تا ابد دلم بريزد
((عباس معروفي))
برچسب ها: شعر کوتاه , اشعار عباس معروفي , شعر ناب , شعر گرافی عاشقانه
تاريخ : سه شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ | 5:3 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
.: Weblog Themes By Pichak :.
























