من شاهینم، بر فراز تو
آنگاه که گام برمیداری
به پرواز درمیآیم و به ناگاه
به چرخبادی،
پر و پنجه گشوده بر تو فرود میآیم
و میربایمت
در گردبادی صفیرکش و سرد.
و تو را به برج برفی خود،
به آشیانه تاریکم میبرم
تا در آن تنها سرکنی،
و تو خود را با پرها میپوشانی
و به پرواز در میآیی بر فراز جهان
جهان بیجنبشی در بلندیها.
شاهین ماده،
بیا بر این شکار سرخ فرود آئیم،
بیا زندگی را از هم بدریم
که چنین پرتاب و تب میگذرد
و آنگاه بال به بال
پروازی وحشی را اوج بگیریم.
((پابلو نرودا))
ترجمه ی احمد پوری
-
برچسب ها: ترجمه ی احمد پوری , پابلو نرودا , کانال شعر در یوتیوب , یوتیوب شعر
رواق مرمرین است
پیکرت
و
بلندای بالات
و
در همین هیئتی که هستی
در همین هیئت متروکی که هستی
به جهان شباهت یافتهای
تن بیزهوار فلاحتی من
تو را میکاود
و فرزند نرینهاش را
از عمق خاک میجوید
حفرهای منزوی در سنگام
که پرندگان از آن گریز پر، میگشایند
غاری که شب را میشکند
به قدرت تسخیر کنندهات.
از برای استقامتام
در زنده ماندن است که
زوبینی میسازم از تو
پیکانهای کاونده بر کمانکش خویش
سنگی بر فلاحن و سنگانداز خویش
اینک زمان انتقام اینجا لنگر میزند
تو را سخت عاشقم
ای جسمیت پوست
جلبک نرم جوی
ای شهد بسته و
طلب شونده
تک سخت سینه
ای چشمان بیحضور
زین آستان،
گل سرخ زهدان!
ای صدای آرام اندوهان
ای کرامت همارگان
اندام زنانه
ای سیلاب تشنهگی
ای اضطراب بیکرانهگی
و
ای مقصود بیمقصد
به راه نستوار سرگشتهگی
ای جوی سیاهی که در آن
عطش، نشسته در ابد
ای مشقت پابرجاعی
ای
ای
رنج بیانقطاعی.
((پابلو نرودا))
ترجمه ی سیروس شاملو
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار پابلو نرودا , شعر جهان , اشعار شاعران خارجی
اي عشق
بي آنکه ببينمت
بي آنکه نگاهت را بشناسم
بي آنکه درکت کنم
دوستت مي داشتم
شايد تو را ديده ام پيش از اين
در حالي که ليوان شرابي را
بلند مي کردي
شايد تو همان گيتاري بودي که
درست نمي نواختمت
دوستت مي داشتم
بي آنکه درکت کنم
دوستت مي داشتم
بي آنکه هرگز تو را ديده باشم
و ناگهان تو با من ، تنها
در تنگ من
در آنجا بودي
لمست کردم
بر تو دست کشيدم
و در قلمرو تو زيستم
چون آذرخشي بر يکي شعله
که آتش قلمرو توست
اي فرمانرواي من
((پابلو نرودا))
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار پابلو نرودا , شعر جهان , اشعار شاعران خارجی
از پا تا سرت
سراسرت
نوری و نیرویی
وجود مقدست را در بر گرفته است
جنس تو ، جنس نان
نانی که آتش او را می پرستد
عشقم خاکستری زیر خاک بود
من با تو گر گرفتم
عشق من
عزیزم
پیشانی ات . پاهایت و دهانت
نانی است مقدس که زنده ام می دارد
آتش به تو درس خون داد
از آرد تقدس را فرا بگیر
و از نان بوی خوش را
((پابلو نرودا))
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار شاعران خارجی , شعر جهان , شعر آتش
اکنون که مال منی
رویاهایت را تنگاتنگ رویاهایم بخوابان
و به عشق و رنج و کار بگو
که اکنون
همه باید بخوابند
به عشق بگو که دیگر هیچ کسی جز تو
نمی تواند در رویاهایم بگنجد
((پابلو نرودا))
برچسب ها: پابلو نرودا , شعر جهان , اشعار شاعران خارجی , عکس های عاشقانه
اگر به ناگهان تو نباشی
اگر به ناگهان تو زنده نباشی
من زندگی را ادامه خواهم داد
جرأت نمیکنم
جرأت نمیکنم بنویسم
اگر تو بمیری
من زندگی را ادامه خواهم داد
زیرا
جایی که انسان صدایی ندارد
صدای من آنجاست
وقتی سیاهپوستان را میزنند
نمیتوانم مرده باشم
وقتی برادرانام را میزنند
باید با آنها بروم
وقتی پیروزی
نه پیروزی من
بلکه پیروزی بزرگ
میآید
هرچند گنگ
باید حرف بزنم
باید آمدناش را ببینم
اگر کورم
نه
مرا ببخش
اگر تو زنده نباشی
اگر تو، عزیز
عشق من
اگر تو
مرده باشی
تمام برگها در سینهام فرود میآید
و روحام شب و روز
بارانی خواهد بود
و برف قلبام را خواهد سوزاند
من باید
باسرما و آتش
با مرگ و برف
راه بروم
و پاهایام میخواهند قدم بزنند
به جایی که تو خفتهای
اما
من زندگی را ادامه خواهم داد
زیرا تو خواستی
بیش از هرچیز
من رام نشدنی باشم
عشقام
زیرا تو میدانی
من فقط یک مرد نیستم
بلکه همهی مَردانام.
((پابلو نرودا))
ترجمه از مهناز بدیهیان
برچسب ها: پابلو نرودا , شعر عشق من , اشعار شاعران خارجی , شعر ترجمه
بگو آیا گل سرخ، عریان است؟
یا همین یک لباس را دارد؟
راست است که امیدها را باید
با شبنم آبیاری کرد؟
چرا درختان
شوکت ریشههایشان را پنهان میکنند؟
چه چیزی در جهان
از قطارِ ایستاده در باران غمانگیزتر است؟
چرا برگها وقتی احساس زردی میکنند
خودکشی میکنند؟
((پابلو نرودا))
ترجمه از نازی عظیما
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار شاعران خارجی , شعر گل سرخ , شعر درخت
برای من گنجی هستی تو!
سرشار از بیکرانگیها تا دریا و شاخههایش،
سپید و گسترده و نیلگونی،
چون زمین به فصل انگورچینان
در این سرزمین
از پاها تا پیشانیات
پیاده، پیاده، پیاده
زندگیام را سپری خواهم کرد
-
((پابلو نرودا))
-
👇👇👇
instagram.com/mohammad.shirinzadeh/
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار شاعران خارجی , شعر جهان , شعر زندگی
ای محبوب ام
ای که از آن منی
آن آتش عشق همچنان در من شعله ور است
در درونام هیچ چیزی خاموش نشده است
چیزی فراموش نشده است
چون عشق من از عشق تو نیرو میگیرد
و دوست داشته میشود
و تا وقتی زنده هستی
عشق من در دستان تو خواهد ماند
بدون آنکه ترکم کنی
((پابلو نرودا))
مترجم : بیتا روحی
👇👇👇
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار پابلو نرودا , شعر جهان , اشعار شاعران خارجی
دوستت دارم
هم چنان که چیزهای سربسته و گنگ را،
در خفا،
جایی میان سایه و جان ...
((پابلو نرودا))
👇👇👇
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار پابلو نرودا , شعر جهان , اشعار شاعران خارجی
برهنه پای
از تو عبور می کنم و
تنگ می بوسمت
ای سرزمین من...
((پابلو نرودا))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار پابلو نرودا , شعر جهان , اشعار شاعران خارجی
تو را از ته دل به یاد میآوردم
دلی فشرده به غم
غمی که آشنای توست
پس تو کجا بودی ؟
پس که بود آنجا ؟
گویای چه حرف ؟
چرا تمامی عشق
یکباره بر سرم خواهد تاخت
وقتی حس میکنم که غمگینم
و حس میکنم که تو دوری ؟
((پابلو نرودا))
مترجم : بیژن الهی
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار پابلو نرودا , شعر جهان , اشعار شاعران خارجی
تو را از ته دل به یاد میآوردم،
دلی فشرده به غم،
غمی که آشنای توست.
پس تو کجا بودی؟
پس که بود آنجا؟
گویای چه حرف؟
چرا تمامی عشق
یکباره بر سرم خواهد تاخت
وقتی حس میکنم که غمگینم
و حس میکنم که تو دوری؟
((پابلو نرودا))
ترجمه: بیژن الهی
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار پابلو نرودا , شعر جهان , اشعار شاعران خارجی
چرا این همه وقت صرف کنیم
که بزرگ شویم
تا از هم جدا شویم؟
((پابلو نرودا))
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار پابلو نرودا , شعر جهان , اشعار شاعران خارجی
میخواهم که آرام باشی
درست مثل اینکه غایب هستی
صدای من را از دور میشنوی
و صدای من تو را لمس نمیکند
درست مثل اینکه چشمانات پرواز کردهاند به دوردستها
مثل اینکه یک بوسه لبانات را مهر کرده است
انگار همه چیز از روح من پر شده است
و تو از چیزهایی پدیدار میشوی
که از روح من پر است
تو مانند روح من هستی
مثل پروانهی رویا
مثل کلمهی «اندوه».
((پابلو نرودا ))
برگردان: مریم آقاخانی
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار پابلو نرودا , شعر جهان , اشعار شاعران خارجی
تن تو را يکسره
رام و پُر
برای من ساخته اند
دستم را که بر آن می سُرانم
در هر گوشه ای کبوتری می بينم
به جستجوی من...
((پابلو نرودا))
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار پابلو نرودا , شعر جهان , اشعار شاعران خارجی
چه كنم تا خود را بازشناسم؟
چگونه مى توانم
پاره هاى خويشتنم را از نو به هم بپيوندم؟
((پابلو نرودا))
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار پابلو نرودا , شعر جهان , اشعار شاعران خارجی
واژه هایم را که برای آزار تو می آیند
در مشت بگیر و از پنجره رهایشان کن.
آن ها باز می گردند
برای آزار من...
((پابلو نرودا))
برچسب ها: پابلو نرودا , کانال اشعار شاعران خارجی در تلگرام , اشعار شاعران خارجی , شعر جهان
پس تو کجایی؟
در برِ کیستی اینک؟
چه می گویی با او؟
رازش چیست
هر دم که غمگینم
آوارِ سنگینِ عشقِ تو نیز بر سرم خراب می شود؟
((پابلو نرودا))
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار شاعران خارجی , شعر کوتاه , شعر جهان
تن تو را یکسره
رام و پر
برای من ساخته اند.
دستم را که بر آن می سرانم
در هر گوشه ای کبوتری می بینم
به جست و جوی من.
گویی عشق من
تن تو را از گل ساخته اند
برای دستان کوزه گر من.
((پابلو نرودا))
ترجمه: احمد پوری
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار پابلو نرودا , شعر جهان , اشعار شاعران خارجی
می خواهم که آرام باشی
درست مثل اینکه غایب هستی
صدای من را از دور می شنوی
و صدای من تو را لمس نمی کند
درسته مثل اینکه چشمانت پرواز کرده اند به دوردست ها
مثل اینکه یک بوسه لبانت را مهر کرده است
انگار همه چیز از روح من پر شده است
و تو از چیزهایی پدیدار می شوی
که از روح من پر است
تو مانند روح من هستی
مثل پروانه رویا
مثل کلمه "اندوه"
((پابلو نرودا))
ترجمه : مریم اقاخانی
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار شاعران خارجی , اشعار پابلو نرودا , شعر ناب
در رویاهای من
هیچ عشق دیگری
نمیخوابد
تو خواهی رفت
ما با هم خواهیم رفت
بر فراز آب هایی از جنس زمان
دیگر هیچکس
در کنار من
به درون سایه ها
سفر نخواهد کرد
تتها تو
همیشه سبزی
همیشه خورشید
همیشه ماه
((پابلو نرودا))
ترجمه : سارا عبدی
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار شاعران خارجی , اشعار پابلو نرودا , شعر عاشقانه
دوستت نمی دارم تنها برای آن که دوستت می دارم
من از دوست داشتنت به دوست نداشتنت سفر می کنم
از خواستنت به نخواستنت
قلب من از یخبندان به آتش می پیوندد
دوستت می دارم چرا که تنها تو آنی هستی که دوستش می دارم
چه ژرف بیزارم از تو و بیزاری ازتو
سر تعظیم دربرابرت فرو آوردن
و بزرگی این دوست داشتن دگرگون شونده نمی گذارد مرا
که ببینم تورا، اما من کورکورانه دوستت می دارم
شاید تابش ماه ژانویه،
قلب مرا به زوال کشاند با پرتو ستمگرش
با دزدیدن کلید من برای آرامشی حقیقی
در این بخش داستان آن که می میرد منم ،
تنها منم، ومن از دوست داشتن
خواهم مرد چرا که تو را دوست می دارم
چرا که تو را دوست می دارم، دوست داشتن، در خون وآتش
((پابلو نرودا))
برچسب ها: پابلو نرودا , شعر جهان , اشعار شاعران خارجی , دلنوشته عاشقانه
زندگی ما تونلی نیست
میان دو روشنایی مبهم؟
یا روشنایی
میان دو مثلث تاریک؟
یا زندگی آن ماهی
در راه پرنده شدن؟
آیا مرگ از نبودن ساخته شده
یا مادهای خطرناک در درونش است؟
((پابلو نرودا))
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار شاعران خارجی , شعر کوتاه , اشعار پابلو نرودا
دست هایم را می بینی ؟ آنها زمین را پیموده اند
خاک و سنگ را جدا کرده اند
جنگ و صلح را بنا کرده اند،
فاصله ها را
از دریا ها و رودخانه ها برگرفته اند.
و باز،
آنگاه که بر تن تو می گذرند،
محبوب کوچکم،
دانه گندمم، پرستویم،
نمی توانند تو را در بر گیرند،
از تاب و توان افتاده
در پی کبوترانی توأمان اند
که در سینه ات می آرمند یا پرواز می کنند،
آنها دور دست های پاهایت را می پیمایند،
در روشنای کمرگاه تو می آسایند.
برای من گنجی هستی تو
سرشار از بی کرانگی ها تا دریا و شاخه هایش
سپید و گسترده و نیلگونی
چون زمین به فصل انگورچینان.
در این سرزمین،
از پاها تا پیشانیت،
پیاده، پیاده، پیاده،
زندگیم را سپری خواهم کرد.
((پابلو نرودا))
برچسب ها: پابلو نرودا , شعر جهان , شاعرانه های باد , اشعار شاعران خارجی
از چه کسی بپرسم
برای ایجاد چه اتفاقی به این دنیا آمدم؟
چرا ناخواسته در حرکتم؟
چرا نمیتوانم آرام بنشینم؟
چرا بدون چرخ میچرخم
و بیبال و پر پرواز میکنم؟
چرا تصمیم به مهاجرت گرفتم
در حالی که استخوانهایم در شیلی زندگی میکنند؟
((پابلو نرودا))
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار شاعران خارجی , اشعار شاعران شیلی , شعر جهان
با من بيا !
مگو كجا؟
تنها
با من بيا !
با من بيا تا درد، تا زخم
با من بيا تا نشانت دهم
عشقم را آغاز از كجاست .
با من بيا
با من بيا تا خونی كه از لبم چكيد
تا خونی كز سكوتم
تا مرگ .
با من بيا تا دوباره به نوشداروی تو
روئينه
جانی تازه بگيرم .
تا شرابی باشی
كه عشقی را سيراب میكند .
با من بيا تا طعم آتش را دوباره احساس كنم
آتشی از خون و ميخك
آتشی از عشق و شراب .
((پابلو نرودا))
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار پابلو نرودا , اشعار شاعران خارجی , شعر عاشقانه
اما اگر هیچ چیز
نتواند ما را از مرگ برهاند
لااقل "عشق"
از زندگی نجاتمان خواهد داد ...
((پابلو نرودا))
برچسب ها: پابلو نرودا , اشعار شاعران خارجی , اشعار پابلو نرودا , شعر جهان
مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.