
وقتی تنهایی
به همهچیز و همهکس پناه میبری
پخش میشوی
در کوچه و خیابان
به جاهایی میروی که نباید بروی
به آدمهایی سلام میکنی که نباید.
محبوب من!
بیا دست مرا بگیر و مرا بیرون بکش!
از کافههای دود و نیشخند
از گلوی شبها
از گِل و لای روزها
من پراکنده شدهام
بیا مرا جمع کن از کوچه و خیابان
بیا مرا جمع کن از دیگران!
((رسول یونان))
-
👇👇👇
instagram.com/mohammad.shirinzadeh/
برچسب ها: رسول يونان , شعرکده , اشعار رسول يونان , شعر شب

من دنیای واقعی را دوست دارم
زیستن در ناممکنها بیهوده و غمانگیز است
نمیشود از رنگ دریا ماهی گرفت
نمیشود از عکس درختان میوه چید
برکههای رویا، پرندگان را سیراب نمیکنند
مرا ببخش
فراموشت کردم
نمیتوانستم به دیواری در دوردستها تکیه کنم!
-
((رسول یونان))
-
👇👇👇
instagram.com/mohammad.shirinzadeh/
برچسب ها: رسول يونان , عکس رسول يونان , اشعار رسول يونان , شعر کوتاه

در خیابان ها
با متانت راه می رویم
با رعایت آداب
نشان می دهیم که خوشبختیم
اما این طور نیست
و این رژه
رژه ای است شبیهِ فرار
یعنی ما
آرام و منظم
از حقیقتِ خود می گریزیم.
((رسول یونان))
برچسب ها: رسول يونان , عکس رسول يونان , اشعار رسول يونان , شعر کوتاه

نيامدنش را باور نمي كنم
غير ممكن است
او نيامده باشد
حتما ، حالا
زير باران مانده است
و نا اميد و خسته
در خيابان ها قدم مي زند
من به باز بودن درها مشكوكم
((رسول يونان))
برچسب ها: رسول يونان , کانال اشعار رسول يونان , کانال رسول يونان , اشعار رسول يونان

دلم برای تو تنگ شده است
اما نمی دانم چه کار کنم
مثل پرنده ای لالم
که می خواهد آواز بخواند و نمی تواند.
به هوای دیدنت
در قاب پنجره ها قد می کشم
نیستی
فرو می ریزم
مثل فواره ای بر سر خودم
زیر آوار خودم می مانم در گوشه ی اتاق
ای انار ترک خورده بر فراز درخت
من دستی کوتاهم
من پرنده ای بی بالم
ای آسمان دور دست!
از تو محرومم
آنگونه که دهکده از پزشک
کویر از آب
لاک پشت از پرواز
اندوه ها در من شعله ور است و
ابر ها در من در حال بارش
نیمی آتشم
نیمی باران
اما بارانم ، آتشم را خاموش نمی کند.
گرفتار ناتوانی های خویشم
رودی کوچکم
گرفتار باتلاق.
من تو را دوباره کی خواهم دید
ای پرنده ی مسافر
از کجا معلوم که دوباره برگردی؟
راه ها باز است
آفتاب می تابد
اما من
حسرت راه رفتنم در پای فلج
گرسنه ای هستم
که نانم را
جای ماه بر سینه ی آسمان چسبانده اند.
دلم برای تو تنگ شده است
اما نمی دانم چه کار کنم
آرام می گریم
حال آدمی را دارم
که می خواهد به همسر مرده اش تلفن کند
اما نمی کند
چرا که به خوبی می داند
در بهشت گوشی ها را بر نمی دارند
((رسول يونان))
برچسب ها: رسول يونان , عکس رسول يونان , اشعار رسول يونان , شعر کوتاه

با بودن تو
آن ها نمى توانند
ستاره ها را از روياهايمان بدزدند
آن ها از تو مى ترسند
مثل هيولا از آيينه
زيبايى تو
زشتى آن ها را پر رنگ تر مى كند
همچنان زيبا باش!
((رسول يونان))
برچسب ها: رسول يونان , عکس رسول يونان , اشعار رسول يونان , شعر کوتاه

تو رفتی
همه چیز کوچک شد
کوچک شد ماه
کوچک شد آفتاب
کوچک شد دنیا
پیش از این
شعر
باران بود
حالا چکه ای است
از لبه شیروانی مدرسه ...
((رسول يونان))
برچسب ها: رسول يونان , اشعار رسول يونان , شعر ناب , شعر کوتاه

خورشيد براي من
ساعت هفت غروب طلوع مي کند
آن هم از پشت ميز يک کافه
يعني وقتي تو را مي بينم
روز من از حضور تو شروع مي شود
شب من از غيبت تو
کاري کن
روزهايم بلند باشند
من از شب ها مي ترسم
((رسول يونان))
برچسب ها: رسول يونان , عکس رسول يونان , اشعار رسول يونان , شعر کوتاه
سرما
مثل شیری دریایی
سیاه و سفید
می لغزد بر یخ های خیابان.
ما
در کافه ها ناامید نشسته ایم
تو می آیی
و در دهان ِ زمستان
خوشه ای انگور می گذاری
((رسول يونان))
برچسب ها: شعر کوتاه , رسول يونان , اشعار رسول يونان , شاعرانه
.jpg)
هرشب خواب مي بينم
سقوط مي کنم از يک آسمانخراش
و تو از لبه ي آن
خم مي شوي و
دستم را مي گيري
سقوط مي کنم هرشب
از بام شب
و اگر تو نباشي
که دستم را بگيري
بدون شک
صبحگاه
جنازه ام را
در اعماق دره ها پيدا مي کنند.
((رسول يونان))
برچسب ها: رسول يونان , شعر ناب , اشعار رسول يونان , شعر کوتاه
.jpg)
اگر تو نبودي عشق نبود
همين طور
اصراري براي زندگي
اگر تو نبودي
زمين يک زير سيگاري گلي بود
جايي
براي خاموش کردن بي حوصلگي ها
اگر تو نبودي
من کاملاً بيکار بودم
هيچ کاري در اين دنيا ندارم
جز دوست داشتن تو
((رسول يونان))
برچسب ها: شعر کوتاه , اشعار رسول يونان , شعر ناب , شاعرانه آرام
.jpg)
آدم ها مي گذرند
آدم ها از چشم هايم مي گذرند
و سايه ي يکايکشان
بر اعماق قلبم مي افتد
مگر مي شود
از اين همه آدم
يکي تو نباشي
لابد من نمي شناسمت
وگرنه بعضي از اين چشم ها
اين گونه که مي درخشند
مي توانند چشم هاي تو باشند
((رسول يونان))
برچسب ها: اشعار رسول يونان , رسول يونان , شعر کوتاه , شعر ناب
.jpg)
مثل عکس ماه در برکه
در مني و
دور از دسترس من
سهم من از تو
فقط همين شعرهاي عاشقانه است
و ديگر هيچ
ثروتمندي فقيرم
مثل بانکداري بي پول
من فقط آينه ي تو هستم
((رسول يونان))
برچسب ها: شعر کوتاه , رسول يونان , اشعار رسول يونان , عکس گل زیبا

عشق
شكل هاي بسيار دل انگيزي دارد
مثل گل سرخ
در دست دختري زيبا
مثل ماه
بالاي كلبه اي برفي
اما من
گوش بريده ونسان ونگوگ ام
شكل تلخي از عشق
((رسول يونان))
برچسب ها: شعر عشق , شعر ناب , شعر کوتاه , رسول يونان

من تنهايم بي تو
هيچ کاري نمي توانم بکنم
ديگر شعر هم نمي توانم بنويسم
و اين تنهايي تلخ است
تلخ مثل نگاه نوازنده اي که
با دست هاي بريده به پيانو مي نگرد
((رسول يونان))
برچسب ها: اشعار رسول يونان , عکس گل زیبا , شاعرانه , شعر کوتاه
![[تصویر: normal_60.jpg]](http://parsskin.com/gallery1/albums/userpics/10001/normal_60.jpg)
زيبايي تو
براي من نان است و آب
همين طور آرامش خاطر
با بودن تو
آن ها نمي توانند
ستاره ها را از روياهايمان بدزدند
آن ها از تو مي ترسند
مثل هيولا از آيينه
زيبايي تو
زشتي آن ها را پررنگتر مي کند
همچنان زيبا باش
آنها از زيبايي تو ميترسند
((رسول يونان))
برچسب ها: اشعار رسول يونان , شاعرانه رسول يونان , رسول يونان , شعر کوتاه

جهان از آن من است
من عاشقم و
هيچ کس نمي تواند مرا بکشد
حتي مرگ
((رسول يونان))
برچسب ها: اشعار رسول يونان , شعر کوتاه , جملات عاشقانه , شعر عاشقانه

بدهکار هيچ کس نيستم
جز همين ماه
که از پشت ميله ها مي گذرد
که مي توانست
از اينجا نگذرد و
جايي ديگر
مثلآ در وسط دريايي خيال انگيز
بچسبد به شيشه کابين يک تاجر پول دار
بدهکار هيچ کس نيستم
جز همين ماه
که تو را به يادم مي آورد .
((رسول يونان))
برچسب ها: شعر کوتاه , رسول يونان , اشعار رسول يونان , شاعرانه رسول يونان

اگر مرا دوست نميداري
دوست نداشته باش
من هرطور شده
خودم را ازين تنگنا نجات ميدهم
اما دوست داشتن را فراموش نکن
عاشق ديگري باش
اين ترانه نبايد به پايان برسد
سکوت آدمها را ميکشد
اين چشمه نبايد بند بيايد
ميخکهايي که در قلبها شکوفا شدهاند
از تشنگي ميخشکند
اگر دوستداشتن را فراموش نکني
تمام زيباييها را به ياد خواهي آورد
((رسول يونان))
برچسب ها: اشعار رسول يونان , شاعرانه رسول يونان , رسول يونان , شعر کوتاه

خون
تپش
زندگي يعني تو
آنچه را بايد ميفهميدم
فهميدم
ماه
زيباتر از هميشه ميتابد
ديگر دنبالت نخواهم گشت
رد پاي تو به قلبم ميرسد
((رسول يونان))
برچسب ها: اشعار رسول يونان , شعر کوتاه , عکس عاشقانه , شعر گرافی عاشقانه

پايم را روي مين گذاشتهام
تکان بخورم مردهام
بايد همينجا که هستم
بمانم تا آخر دنيا
درست
وضعيت سرباز جنگي را دارم
کنار تو و زيباييات
((رسول يونان))
برچسب ها: رسول يونان , شعر کوتاه , اشعار رسول يونان , شعر گرافی

دنيا که به پايان برسد
روياها
دنيايي ديگر خواهند ساخت
و خنده تو
جاي آفتاب را خواهد گرفت
((رسول يونان))
برچسب ها: شعر کوتاه , رسول يونان , اشعار رسول يونان , شاعرانه رسول يونان

جهان سياه است ، مثل شب
زندگي نيزه اي به سمت خورشيد
جاده ها هميشه به سمت دريا نمي روند
باران هميشه زيبا نيست
خواب ها هميشه تعبير خوبي ندارند
ديروز خوب نبود ، باشد که فردا ، روشن و شادي آفرين باشد
همه ي اين جمله ها از ذهن اسبي مي گذرد که از کارزار برمي گردد
((رسول يونان))
برچسب ها: شعر باران , اشعار رسول يونان , شعر ناب , شعر گرافی سپیدار

وقتي تلفن زنگ مي زند
يعني از ياد نرفتهاي
حتي اگر به اشتباه شمارهات را گرفته باشند
ببين دوست من
در اين دنيا
خيلي از آدمها هستاند که
شمارهشان حتي به اشتباه گرفته نميشود
((رسول يونان))
برچسب ها: شعر کوتاه , شاعرانه , اشعار رسول يونان , شعر ناب

اين ابرها را
من در قاب پنچره نگذاشته ام
که بردارم
اگر آفتاب نمي تابد
تقصير من نيست
با اين همه شرمنده توام
خانه ام
در مرز خواب و بيداري ست
زير پلک کابوس ها
مرا ببخش اگر دوستت دارم
و کاري از دستم بر نمي آيد
((رسول يونان))
برچسب ها: شعر کوتاه , اشعار رسول يونان , شعر , شعر گرافی

دانه هاي اشک
از چشمم بيرون ميزنند
چون قطار مورچهها
از چشمان مرده
نکند اشک نيستند
مورچهاند اينها
نکند مردهام
در حسرت تو !؟
((رسول يونان))
برچسب ها: اشعار رسول يونان , شعر کوتاه , شعر اشک , شعر حسرت تنهایی

مي دانستم ديگر به آنجا برنمي گردم
در آخرين عکسها لبخند زدم
دشت را
به دست چشمه سپردم و
دريا را
به دست ابرها
و او را
به دست ماه و درخت توت
تا هميشه زيبا و شيرين بماند
بعد روياهايم را
برداشتم و آمدم
همين طور
روباه کوچکم را
همين روباه را
که دمش از شعرم بيرون زده است
((رسول يونان))
برچسب ها: رسول يونان , شعر گرافی , شعر , اشعار رسول يونان

مرا تنها گذاشته اي
سهم من از تو
فقط سوختن است
انگار بايد بسوزم و
تمام شوم
مرا در کافه اي جا گذاشته اي
مثل سيگار نيم سوخته
مثلا رفته اي که برگردي
شب از نيمه گذشته
اما از تو خبري نشده است
((رسول يونان))
برچسب ها: شعر کوتاه , اشعار رسول يونان , شاعرانه رسول يونان , رسول يونان
| مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.

























