باور آدمهای ساده را خراب نکن
آدمهای ساده با تو تا ته خط می آیند
و اگر بی معرفتی ببینند قهر نمی کنند
می میرند
مرگ پروانه ها را آیا دیده ای ؟
پروانه ها با یک تلنگر می میرند !
((نسرین بهجتی))
برچسب ها: نسرین بهجتی , اشعار نسرین بهجتی , شعر کوتاه , شاعرانه نسرین بهجتی
پیر شدن ربطی به شناسنامه ندارد…
همین که غبارِ آینه را نزدایی و دل از آینه برکنی…
همین که صدای زنگِ تلفن و یا شنیدنِ یک ترانه دلت را نلرزاند
همین که فکرِ سفر برایت کابوس باشد
همین که مهمانی دادن و مهمانی رفتن
هدیه دادن و هدیه گرفتن برایت نا مطلوب و سخت باشد
همین که در دیروز زندگی کنی از آینده بترسی و زمانِ حال را نبینی
بی آرزو باشی … بی رویا باشی … بی هدف باشی … عاشق نباشی
برای رسیدن به عشقت خطر نکنی … برای آرزوهایت نجنگی
شک نکن حتی اگر جوان باشی
تو پیری… !
((نسرین بهجتی))
برچسب ها: نسرین بهجتی , اشعار نسرین بهجتی , شعر کوتاه , شاعرانه نسرین بهجتی
وقتی چادر نماز گل گلی مادرم
اندازه قامتم شد
تازه دانستم چرا مادرم به روی دستهای پدرم نماز می خواند
پدرم بجای داغ مُهر بر پیشانی
به روی خطوط دستهای پینه بسته اش جای مُهر داشت !
((نسرین بهجتی))
برچسب ها: نسرین بهجتی , اشعار نسرین بهجتی , شاعرانه نسرین بهجتی , شعر کوتاه
نه از کلاغ می ترسم
نه از پاسبان
تمام کوچه های دنیا را بن بست می کنم
وقتی که دلم برایت تنگ می شود!
((نسرین بهجتی))
برچسب ها: نسرین بهجتی , شعر ناب , اشعار نسرین بهجتی , شاعرانه نسرین بهجتی
تو در من می تپی
و من آغاز می شوم
با من راه می روی
و برگهای زرد از من فرو می ریزد
در من قدم می زنی
و هزار جوانه از من می روید
با من سخن می گویی
و حرفهای تو . . فقط شعر می شود
شعر من !
((نسرین بهجتی))
برچسب ها: نسرین بهجتی , اشعار نسرین بهجتی , شعر کوتاه , شاعرانه نسرین بهجتی
آدمهایی که تو را با تمام عیبهایت دوست دارند
آدمهایی که تو را با تمام اشتباهات باور دارند
آدمهایی که فقط آرزوی خوشحالی تو را دارند رقیب ندارند
این آدمهای بی رقیب این آدمهای بی مثال
هرگز آدرس خانه شان را بخاطر شماعوض نمیکنند
میدانید آدرس این آدمهای بی رقیب کجاست ؟
آخرین خانه درکوچه بُن بست زندگی
آخرین دیوار برای تکیه کردن !
((نسرین بهجتی))
برچسب ها: نسرین بهجتی , اشعار نسرین بهجتی , شاعرانه نسرین بهجتی , شعر ناب
نه من
نه مزرعه
نه مترسک مجروح
و نه داس های بیکار
به هجوم ملخ ها فکر نکردیم
یاد دستهای عزیزت
برای آتش زدن دل ما کافی بود...
((نسرین بهجتی))
برچسب ها: اشعار نسرین بهجتی , شاعرانه نسرین بهجتی , شعر کوتاه , شاعرانه آرام
به من بهانه ای بده
تا کنار تنهایی تو بمانم
روی کتف های تو لانه ای بسازم
برای روز مبادا هر دویمان
هنوز یک بیابان راه پیش رو داریم
به من بهانه ای بده تا همسفرت باشم
این سقف کوتاه فقط برای خیره شدن
به آرزوهای بزرگ نیست
بغضت را از خاطراتت تفریق کن
مرا با خودت جمع کن
یک لبخند بزن
تا من بخاطر لبخندت بمانم
((نسرین بهجتی))
برچسب ها: اشعار نسرین بهجتی , شعر کوتاه , شعر ناب , شاعرانه نسرین بهجتی
صبح بخیر عزیزم
چرا من هر صبح خودم را
در آینه تو سبز میبینم
و تو خودت را در آینه من آبی
بیا برویم باورمان را قدم بزنیم
تا شانههای خیابان خیال كنند
جنگل و دریا به هم رسیدهاند
((نسرین بهجتی))
برچسب ها: اشعار نسرین بهجتی , شاعرانه نسرین بهجتی , جملات عاشقانه , عکس متحرک باران
من عاشق ترین آفتاب گردان مزرعه عشق بودم
که با آفتاب نگاهت به هر سو که می خواستی
آرام آرام می چرخیدم
با هر چرخشم با صبوری افکارت را می دزدیدم
ودر قلب ناباورت ذره ذره خانه ای برای فردایم می ساختم
و در زیر پلک های مهربانت
تصویر زیبایی و معصومیتم را تا ابد حک می کردم
من عاشق ترین و بی پروا ترین آفتاب گردان مزرعه عشق بودم
که یک نگاهت را به عالمی نفروختم
((نسرین بهجتی))
برچسب ها: شعر گل آفتاب گردان , اشعار نسرین بهجتی , شعر ناب , شاعرانه نسرین بهجتی
مطالب جديد تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.