چه آغاز باشکوهی است
شفاعت آفتاب
وقتی که صبح
از چشمان تو
طلوع میکند
تا کجا ی تمنا پرتابم میکنی....
که جان شیفته ام
تشنه اغوش خورشید است
((مهناز بشارتی))
برچسب ها: مهناز بشارتی , اشعار مهناز بشارتی , شعر صبح , شعر صبح بخیر
من به هفت رنگی
پاییز می اندیشم و
در آستانه فصلی سرد
اشکهای زخم خورده
احساس زنانه ام را
زیر لبخندهای زورکی پنهان میکنم
شاید انتهای پله های پاییز تو را ببینم
((مهناز بشارتی))
برچسب ها: مهناز بشارتی , اشعار مهناز بشارتی , شاعرانه مهناز بشارتی , شعر ناب
راه شب را
گام به گام
نقش زمین میشوم
چون برگهای پاییزی
این منم
زیر پای احساس تو.......
((مهناز بشارتی))
برچسب ها: مهناز بشارتی , اشعار مهناز بشارتی , شعر کوتاه , شعر پاییز
لعنتی باران...
رد پای تو را از دلم میشوید
تا دستت را از سفره خاطراتم
کوتاه کند
باران است دیگر
تاوان دارد...
((مهناز بشارتی))
برچسب ها: مهناز بشارتی , اشعار مهناز بشارتی , شاعرانه مهناز بشارتی
سرازیرند ...
ابرهای پر باران
از سر و کول چشمهایم
وقتی...
پشت سرت
ترکهای دلم را میتکانم...
((مهناز بشارتی))
برچسب ها: مهناز بشارتی , اشعار مهناز بشارتی , شاعرانه مهناز بشارتی
سیب سرخ را
از شاخه سبز حیات چیدم
یک سیب کم شد
گناهش دامن پیراهن
من را گرفت......
((مهناز بشارتی))
برچسب ها: مهناز بشارتی , اشعار مهناز بشارتی , شاعرانه مهناز بشارتی
بایک مشت احساس
بی درو پیکر...
دلشوره میبافم
تا روی نوار باختن
قمار عشق را
تا امتداد قصه ها
پل یزنم...
((مهناز بشارتی))
برچسب ها: مهناز بشارتی , اشعار مهناز بشارتی , شعر کوتاه , شعرکده
در کوچه های بی عابر
پشت پنجره های بی حوصلگی
با تند باد خیالم
شمعی روشن میکنم
و تو را آرزو میکنم...
بر آورده شدن را بلدی؟؟؟
((مهناز بشارتی))
برچسب ها: مهناز بشارتی , اشعار مهناز بشارتی , شعر کوتاه , شعر ناب
لعنتی باران...
رد پای تو را از دلم میشوید
تا دستت را از سفره خاطراتم
کوتاه کند
باران است دیگر
تاوان دارد...
((مهناز بشارتی))
برچسب ها: مهناز بشارتی , اشعار مهناز بشارتی , شعر کوتاه , شعر ناب
وطن
آغوش توست...
که در جبرش تکلیفی ندارم
جز یک خواب طولانی زمستانی...
((مهناز بشارتی))
برچسب ها: مهناز بشارتی , اشعار مهناز بشارتی , شعر وطن , شعر دلتنگی
در خلوت شبانه ام
هم سلول دلتنگی ام....
ته خانه دلم آتش گرفته !
و
آبستن طوفانی از آغوشم.....
((مهناز بشارتی))
برچسب ها: مهناز بشارتی , اشعار مهناز بشارتی , شاعرانه , شعر کوتاه
جایی کنار خودت
برایم بگذار
در چند وجبی آغوشت
من اینجا
با اندوهی هزار ساله
در مردابهای فصل تنهایی
از هجوم سایه های وحشت
مثل ماهی ام که در ذهنش
عکس غمگین دریا میسوزد
((مهناز بشارتی))
برچسب ها: مهناز بشارتی , اشعار مهناز بشارتی , شعر کوتاه , شعر ناب
از سر انگشتانم
هزار و یک پرنده شعر
رها میشوند
تا تجربه کنند..
پرواز را در هوای دلتنگی
آسمان سپید
کاغذهای باران خورده...
((مهناز بشارتی))
برچسب ها: مهناز بشارتی , اشعار مهناز بشارتی , شعر دلتنگی , جملات تنهایی
گریه ام یخ بست
امید در قلبم تب کرد
آیینه
بیتاب از نگاههای بی حال
خنده هایم را سوزاند
دریخبندان اشکهایم......
در سرزمین قلبهای بی عشق
می ترسم
خیانت محسوب شود
ناگزیری‌ام از تو
((مهناز بشارتی))
برچسب ها: مهناز بشارتی , اشعار مهناز بشارتی , شعر کوتاه , شعر ناب
در وقت شرعی دلهره ها
دست دلم را بگیر
ببر با خودت.....
انجا که دست دلتنگیها
به دامن بودنت نرسد
((مهناز بشارتی))
برچسب ها: مهناز بشارتی , اشعار مهناز بشارتی , شعر ناب , شعر کوتاه
.: Weblog Themes By Pichak :.
