دیدی ای ماه که شمع شب تارم نشدی
تا نکشتی ز غمم، شمع مزارم نشدی
بی خبر از بر من رفتی و این دردم کشت
که خبردار ز دشواری کارم نشدی
روی برتافتی و پشت و پناه دل من
نشدی کز همه رو رو به تو آرم، نشدی
زاریام دیدی و آنقدر تغافل کردی
که خبردار ز حال دل زارم نشدی
گفتی آرام ندارد دل تنها بی من
چه کنم مایه آرام و قرارم نشدی
باز هم مهر تو می پرورم اندر دل تنگ
گرچه عمری به تو دل بستم و یارم نشدی.
((احمد گلچین معانی))
برچسب ها: احمد گلچین معانی , شعر ماه , شعر عاشقی , غزلسرا
تاريخ : سه شنبه ۶ مهر ۱۳۹۵ | 5:1 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
عاشقی را چه نیازیست به توجیه و دلیل؟
که تو ای "عشق"
همان پرسشِ بی زیرایی...
((قیصر امین پور))
برچسب ها: قیصر امین پور , اشعار قیصر امین پور , شعر عاشقی , شعر کوتاه
تاريخ : پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۵ | 4:35 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
| مطالب جديد تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.

























