در این شعر
کلمات
خواب بوسه دیده اند
یقین دارم
تو در راهی
آسمان امروز
سراسر ابری ست ...
((محمد شیرین زاده))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
وقتی هوا
آلوده دلتنگی ست
بیا
بیا که حضورت
شبیه باران است
((محمد شیرین زاده))
https://t.me/mohammadshirinzadeh
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
از شعر
دور شده ام
آنقدر دور
که حتی دیگر
به خاطر نمی آورم
روز های بارانی
منتظر آمدن
چه کسی بوده ام ...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
باران اگر نبارد
عطر ترا
در کدامین هوا
نفس بکشم
که دلم
نگیرد
نمیرد ...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
پیش از آنکه بروی
به من بگو
اشک هایم
خاطره کدام روز بارانی ست ...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
از باران
چیز زیادی نمی خواهم
همین که ببارد
ببارد و
جای این چتر
دست های او را
در دستم بگذارد ...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
باران
تنها باران
سکوت را می شکند
و من
بار ها دیده ام
چگونه در هوای او
لب بسته غنچه ها
شگفته می شود ...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
هنوز صدای تو
دَر گوش مَن است
چون نَم نَم باران
دَر خاطرِ گُلی
تِشنه
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
دلی که ترا ندارد
هوایش
گرفته تر از
هوای بارانی ست ...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
راستی
چگونه می شد
این عصر بارانی
اگر جای خداحافظ
لبانت
حرف بوسه را می زد
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
چرا
با شروع باران
دست یکدیگر را گرفتیم
ما که می دانستیم
برای وداع با هم
پا به این خیابان گذاشته ایم ...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
کافیست هوایت
به سر این شهر بزند
تا آسمانش را
بارانی کند
و یک نفر را
در میان کوچه هایش
دلتنگ ...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
یادت
اشکم را در می آورد
و من می خندم
به سادگی لحظه هایی که
دوست داشتم ات ...
((محمد شیرین زاده ))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , اشعار محمد شیرین زاده , شعر بارانی , شاعر بارانی
تو
باران بودی
این را
از صدایت فهمیدم
وقتی
برای همیشه می رفتی
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
پنجره ای باش
به سوی من
حالا که از دلتنگی ات
باران شده ام
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
آه
اگر باران ببارد
اگر
ببارد
چگونه بغضم را
بر ابر ها بپوشانم.
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
و با یک بوسه
چنان غرق او شده بودم
که می پنداشتم
باید قطره بارانی باشد
که اصالتش
به دریا می رسد
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
و باران
مثل همین
قطره های شبنم
بر گونه های من
حضور غریب معلقی دارد!
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
و شعر من
تفسیری بود
از چشم های او
آنگاه که باران
لبریز احساسمان
کرده بود ...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
از من بپرس
کی باران آمد؟
تا بگویم :
از وقتی رفتی ...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شعر بارانی , اشعار محمد شیرین زاده , شعر باران
قطره های باران
بیشتر شعله ورم می کند
تا خاموش ...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
هیچ می دانی
باران که بزند
پشت هر پنجره
دلی
بیقرار دلی می شود ...
((محمد شیرین زاده))
برچسب ها: محمد شیرین زاده , شاعر بارانی , شعر باران , اشعار محمد شیرین زاده
خیس بارانم ببین چتری نمیخواهد دلم
باتو ام، با خاطرت، چیزی نمیخواهد دلم...
((امیر اخوان))
برچسب ها: امیر اخوان , کانال شعر در تلگرام , اشعار امیر اخوان , شعر بارانی
رسید و خیس آبم کرد باران
دچار التهابم کرد باران
همین که شانه خالی کردم از اشک
دوباره انتخابم کرد باران
((حبیب نظاری))
برچسب ها: حبیب نظاری , اشعار حبیب نظاری , شعر باران , شعر بارانی
سراسر دیروز باران بود
نه قطره ای مال من شد، نه قطره ای مال تو
سراسر دیروز در خانه نشستیم
چترهایی دیدیم
که سهم مان را به خانه می بردند
سراسر دیروز باران بود
((مزدک پنجه ای))
برچسب ها: مزدک پنجه ای , شعر کوتاه , شعر باران , شعر بارانی
باران اشاره ي چشم من است
به سمت خيال تو
نم آن همه ابر
حسرت ديدار ماست
و چك چك باران روي پوست زمين
ضربان قلب ماست
وقتِ ديدار
وقتِ ديدار!
وقتِ ديدار؟
((روشنک آرامش))
برچسب ها: روشنک آرامش , شعر باران , شعر بارانی , اشعار روشنک آرامش
باران
پشت پنجره سرریز
سرازیرم به مخفی ترین دهلیز
تودرتو می روم به غارهای پنهانی
به قندیل ها
و چکه چکه برگ های خیس
به کوچه شب زده
که بدرقه ام می کند
روی صلیب مهتابی رنگ
از نور چراغ برق
اندام شب وره ام مصلوب
عیسای ظلماتم
محیط درد را ترک می کنم
هیچ اثری از معجزه نیای ام
موسی را تداعی نمی کنم
می روم
آهسته
قدم به قدم.
چشمم
روبه آینه یی ست که نورش
از این شانه به آن شانه
طرح اندام شب زده ام را پاک می کند
روی شب یک قطره ام
و شبنمی که راه را منعکس می کند
و تو را
((آذر کیانی))
برچسب ها: آذر کیانی , اشعار آذر کیانی , شعر باران , شاعرانه باران
من شهری باران زده ام
اگر باور ندارید
به چشم های من بیایید
مردم آن
هنوز آفتاب را ندیده اند.
((نرجس درزاده))
برچسب ها: نرجس درزاده , اشعار نرجس درزاده , شعر باران , شاعرانه باران
مطالب جديد تر | مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.