امروز رد شد از کنار من ,
مردی که بوی عطرتو میداد...
زخم گذشته م باز سر وا کرد ,
قلبم دوباره از نفس افتاد..
با هر قدم از من گذشت و رفت ,
خیلی شبیهت بود رفتارش...
مثل تو گرم و تلخ و سنگین بود
ترکیب بوی عطر و سیگارش..
از صورتش نگامو دزدیدم ,
چشم و دلم از عشق ترسیدن
شاید خودت بودی... نمیدونم ..
زنها همیشه غرق تردیدن...
پیراهن تو آسمونم بود ,
پیراهن اون مثل آواره...
لعنت به این چارخونه آبی,
لعنت به هرکی عطرتو داره..
من سعی کردم بی تفاوت شم ,
دست از سر دنیات بردارم...
اون مرد باعث شد بفهمم که
مثل گذشته دوستت دارم..
((شقایق رعیتی))
برچسب ها: شقایق رعیتی , اشعار شقایق رعیتی , شعر ناب , ترانه های عاشقانه
تو مثل طعم تلخ قهوه میچسبی
منو میبینیو نگامو میشناسی
منو درگیره یه بازی سخت کردی
آهای همبازیه مغروره احساسی .
کجای بازی میشه مال هم باشیم؟
کجا دستای تو سقف سرم میشه ؟
زمین شطرنجیه ، دنیام واروونه
تا وقتی شاه من تو چشم تو کیشه .
((پونه حدادیان))
برچسب ها: پونه حدادیان , شعر قهوه , اشعار پونه حدادیان , ترانه های عاشقانه
به خودم حق نمیدم کنار تو
خودمو یه عکسِ دیدنی کنم
از تو و قشنگیات حرف بزنم
شعرمو بازم شنیدنی کنم...
به خودم حق نمیدم، حتا اگه
تو خیال کنی تموم شدم دیگه
یا خیال کنی خیالاتی شدم
اینو که نگات داره بهم میگه
آخه من حس میکنم که جای تو
توی قلبِ منه... نه ترانه هام...
واژه ها هیچی ازت نمیدونن
حسمه که حستو میگه برام
تو یه همزادی برای حس من
نیمه ی گمشده ی خودِ منی
با تو که حرف میزنم حس میکنم
تو داری برای من حرف میزنی ...
((محمد علی بهمنی))
برچسب ها: محمد علی بهمنی , اشعار محمد علی بهمنی , ترانه های عاشقانه , شعر ناب
.: Weblog Themes By Pichak :.