تمام دلتنگی‌ام را
پاشیدم روی دست‌هایم
خودم را ازتنم درآوردم
اما هنوز
جای صدایت
درون گوش‌هایم درد می‌کند
((نسرینا رضایی))
https://telegram.me/sherebarankhorde
برچسب ها: نسرینا رضایی , اشعار نسرینا رضایی , شعر کوتاه , شعر درد
از من نخواه
مُردنم را فراموش کنم
در هوایی که اکسیژنش
قصد خودکشی دارد...
((نسرینا رضایی))
برچسب ها: نسرینا رضایی , اشعار نسرینا رضایی , شعر کوتاه , شعر درد
رفتنت
شاعرم کرده است
زورم به ذهنم نمی رسد
کلمه ها
تمام تنم را کبود کرده اند
((نسرینا رضایی))
برچسب ها: نسرینا رضایی , اشعار نسرینا رضایی , شعر کوتاه , شعر درد
بازوهایت
ارتش مقتدری است
هر بار که به آغوشت می‌آیم
اسیر می‌شوم
((نسرینا رضایی))
برچسب ها: نسرینا رضایی , اشعار نسرینا رضایی , شعر های عاشقانه , شعر ناب
خودم را از تنم در آوردم
اما هنوز
جای صدایت
درون گوش هایم درد می کند ...
((نسرینا رضایی))
برچسب ها: نسرینا رضایی , اشعار نسرینا رضایی , شعر کوتاه , شعر درد
اسلحه ای برای شکار ندارد
زنی که
سگ چشمانش پارس کردن نمی داند
استخوانی که به دندان گرفته ای
تکه آهنی است
که در کوره تنم
ذوب شده
خوشبختی ای که مقابل لنز دوربین ها
در پیراهن سرخم لیز می خورد
سناریو از پیش نوشته شده ای است
که زورش
به واقعیت ها نمی رسد
کمی عقب نشینی کن
بگذار این ویدیو
لحظه هایی را به نمایش درآورد
که در حافظه اش ثبت نشده است
تنهایی
زنی است
که مقابل آینه
اولین چروک روی صورتش را
کشف می کند.
((نسرینا رضایی))
برچسب ها: نسرینا رضایی , اشعار نسرینا رضایی , شعر زن , شعر کوتاه
.: Weblog Themes By Pichak :.
