
ز دل فریاد کردم کای خداوند
من او را دوست دارم
دوست دارم ..
مگر چندان تواند اوج گیرد
صدایی دردمند
ومحنت آلود
خدایا اینصدا را میشناسی
من او را دوستدارم
دوست دارم ...
((فروغ فرخزاد))
👇👇👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

ما یکدگر رابا نفسهامان
آلوده میسازیم
آلودهٔ تقوای خوشبختی
ما از صدای باد میترسیم
ما از نفوذ سایههایشک
در باغهای بوسههامان رنگ میبازیم
ما در تمام میهمانیهای
قصرِنور از وحشت آوار میلرزیم
((فروغ فرخزاد))
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

یاد آن پرتو سوزندهٔ عشق
که ز چشمت به دل من تابید
یاد آن بوسه که هنگام وداع
بر لبم شعلهٔ حسرت افروخت
یاد آن خندهٔ بیرنگ و خموش
که سراپای وجودم را سوخت
((فروغ فرخزاد))
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

من تشنه ی صدای تو بودم
که می سرود،
در گوشم
آن کلام خوش دلنواز را...
((فروغ فرخزاد))
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

سخن از پیوند سست دو نام
و همآغوشی در اوراق کهنهٔ یک دفتر نیست،
سخن از گیسوی خوشبخت منست
با شقایق های سوختهٔ بوسهٔ تو ...
و صمیمیت تن هامان، در طراری
و درخشیدن عریانیمان
مثل فلس ماهی ها در آب
سخن از زندگی نقره ای آوازیست
که، سحر گاهان فوارهٔ کوچک میخواند ...
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

پای مرا دوباره به زنجیر ها ببند
تا فتنه و فریب زجایم نیفکند
تا دست آهنین هوسهای رنگ رنگ
بندی دگر دوباره بپایم نیفکند
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

زیرِ پایم بوته های خشک
با اندوه مینالد
"چهره ی خورشیدِ شهرِ ما
دریغا سخت تاریک است!"
خوب میدانم
که دیگر نیست امیدی
نیست امیدی...
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

میآیم، میآیم، میآیم
باگیسویم؛ ادامهٔ بو های زیر خاک
باچشمهام؛تجربه های غلیظ تاریکی
بابوته ها که چیده ام ازبیشه های آنسو ی دیوار
میآیم، میآیم، میآیم
و آستانه پر ازعشق می شود.
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

آه بگذار
زین دریچه باز
خفته بر بال گرم رویاها
همره روزها سفر گیرم،
بگریزم ز مرز دنیاها...
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

چون ابری از تشنج باران ها
چون آسمانی از نفس فصلهای گرم
تا بینهایت
تا آن سوی حیات
گسترده بود او
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

دستانت را دراز کردی
چون جريانهای بیسرانجام
لبهايت با سلام بوسه
ويران گشتند روی لبهام
يک لحظه تمام آسمان را
در هالهئی از بلور ديدم
خود را و ترا و زندگی را
در دايرههای نور ديدم...
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

در دل چگونه یاد تو می میرد
یاد تو یاد عشقِ نخستین است.
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

تو برایم ترانه میخوانی
سُخنَت جذبهای نهان دارد
گوئیا خوابم و ترانهٔ تو
از جهانی دگر نشان دارد.
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , گروه شعر در تلگرام

آه ای صدای زندانی!
آیا شِکوه ی یاس تو هرگز
از هیچ سوی این شب منفور
نقبی بسوی نور نخواهد زد؟
آه ای صدای زندانی
ای آخرین صدای صداها..!
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

سایهٔ توام به هر کجا روی
سر نهادهام به زیر پای تو
چون تو در جهان نجستهام هنوز
تا که برگزینمش به جای تو
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

و در اندوهِ صدایی جان دادم
که به من میگوید:
دستهایت را دوست میدارم...
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر صدا

و گيسوان بيهوده اش
نوميدوار از نفوذ
نفس های عشق
می لرزد...
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

و سال دیگر وقتی بهار
با آسمان پشت پنجره هم خوابه میشود
و در تنش فوران میکنند
فواره های سبز
ساقه های سبکبار
شکوفه خواهد داد ...
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر شکوفه

چرا بیهوده میکوشی که بگریزی ز آغوشم
ازین سوزندهتر هرگز نخواهی یافت آغوشی
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

شانه های تو
قبله گاه دیدگان پر نیاز من
شانه های تو
مهر سنگی نماز من...
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

درخت کوچک من
به باد،
عاشق بود
به باد بی سامان
کجاست خانهی باد؟
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , شعر درخت , اشعار فروغ فرخزاد , شعر باد

نمی توانستم، دیگر نمی توانستم
صدای پایم از انکار راه برمی خاست
و یأسم
از صبوری روحم وسیعتر شده بود
و آن بهار، و آن وهم سبز رنگ
که بر دریچه گذر داشت،
با دلم میگفت
«نگاه کن
تو هیچگاه پیش نرفتی
تو فرو رفتی»
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

آسان تر نگاهم کن ،
من تا عشق بیشتر نخواندم
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

من عریانم، عریانم، عریانم
مثل سکوتهای میان کلامهای محبت
عریانم
و زخمهای من همه از عشق است
از عشق، عشق، عشق.
من این جزیرهی سرگردان را
از انقلاب اقیانوس
و انفجار کوه گذر دادهام
و تکهتکه شدن، راز آن وجود متحدی بود
که از حقیرترین ذرههایش آفتاب به دنیا آمد.
((فروغ فرخزاد))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

و دختری كه گونههايش را
با برگ های شمعدانی رنگ می زد ، آه...
اكنون زنی تنهاست...
اكنون زنی تنهاست...
((فروغ فرخزاد))
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

که زنده های امروزی
چیزی به جز تفالهٔ یک زنده نیستند ؟
گویی که کودکی
در اولین تبسّم خود پیر گشته است
((فروغ فرخزاد))
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

بعد از تو
هر چه رفت
در انبوهی از جنون و جهالت رفت...
((فروغ فرخزاد))
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

چون ابری
از تشنج بارانها
چون آسمانی از نفس
فصلهای گرم تا بی نهایت
تا آن سوی حیات گسترده بود او
((فروغ فرخزاد))
برچسب ها: فروغ فرخزاد , اشعار فروغ فرخزاد , شعر های فروغ فرخزاد , شعر عاشقانه فروغ فرخزاد
| مطالب جديد تر | مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.

























