دندان بر جگر بگذار،
اگر چه كوهستان ها را
صخره به صخره؛
با خون شكوفه شستهاند،
اما رنگين كمانهاى بسيارى
بر پيچ و تاب رود بزرگ
پل خواهند زد.
من به تو قول مىدهم.
((سيد على صالحى))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شعر کوتاه
ما را می گردند
می گویند: همراهِ خود چه دارید؟
ما فقط رویاهایمان را با خود آورده ایم
پنهان نمی کنیم
چمدان های ما سنگین است
اما فقط
رویاهایمان را با خود آورده ایم.
((سید علی صالحی))
https://telegram.me/sherebarankhorde
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شعر کوتاه
عین
جانشین الف خواهد شد
شین را
در پردۀ پلکهای خود نهان کرده ام،
و قاف
سرآغازِ الفبای آدمیست
سلام بر همین سه حرفِ ساده
که همه چیز را از من گرفت
تا شاعرترین ترانه خوانِ زمین شوم.
((سید علی صالحی))
https://telegram.me/sherebarankhorde
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شعر کوتاه
دیگر تمام شد،
حالا بیا به خانه برگردیم
بیا به فالِ گشودهی این کتابِ قدیمی
فقط از یک جوابِ روشنِ کوتاه
به سهمِ اندکِ این علاقه قناعت کنیم.
اگر اشتباه نکنم
به گمانم دارد یک اتفاقِ تازه میافتد.
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شعر کوتاه
من شاعرم
من شاعر ِعاشقانهترین ترانههای ِ توام !
و تکرار می کنم:
واقعا
وقتی که تو نیستی
من نمی دانم برای ِ گُم وُ گور شدن
به کدام جانب ِ جهان بگریزم !
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شعر کوتاه
من آنقدر دوستت میدارم
که دوباره بعد از مرگ
به خانه باز خواهم گشت،
و برمیگردم.
من برمیگردم،
درست به شیوهٔ شبنمی
در گرگ و میشِ سحر.
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شعر کوتاه
من
فقط یک سوال دارم:
شادمانی آدمی را کجا،
و نان مردم را
کی ربودهاند؟
مهم است که میگویم
گوش بگیر!
او که امید را از تو میگیرد
همه چیز را از تو گرفته است.
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شعر کوتاه
گناهانم را دوست دارم
بیشتر از تمام کارهای خوبی که کرده ام،
می دانی چرا؟
آنها واقعی ترین انتخاب های منند ...
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شاعرانه
اینجا اگر چه گاه
گل به زمستان خسته خار میشود
اینجا اگر چه روز
گاه چون شب تار میشود
اما بهار میشود
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعر بهار , شاعرانه بهاری
من بعد از هزار سالِ تمام حتی
باز روزی مُردهام به خانه باز خواهد گشت
تو از اين تنبورهزنانِ توی کوچه نترس
نمیگذارم شبهای ساکتِ پاييزی
از هول و ولایِ لرزانِ باد بترسی
هر کجا که باشم
باز کفن بر شانه از اشتباهِ مرگ میگذرم
میآيم مشقهای عقبماندهی تو را مینويسم
پتوی چهارخانهی خودم را
تا زيرِ چانهات بالا میکشم
و بعد... يک طوری پرده را کنار میزنم
که باد از شمارشِ مُردگانِ بیگورش
نفهمد که يکی کم دارد
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شعر کوتاه
میماندی ببینمت!
کجا میروی به این مَجالِ عجیب،
کجا میروی به این لکنتِ الوداع.
فنجانِ قهوهات را تمام کن
حضرتِ حافظ هم
اهلِ تفأل بود.
چنین مواقعی
معمولاً معلوم نیست
مردم به مردم چه میگویند.
کاش...
ای کاش میدانستم
این دیگر چه حسِ خرابْ آبادیست
که محرمانهترین کلمات حتی
به دادم نمیرسند.
هیییی...هیییی
حرف اگر حرفِ رفتن بود
من بارها پیش از پردهْدارانِ دریا
رفته بودم.
بمان...!
ماندن به دنیا هم
بیدلیلاش خوب است.
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شعر کوتاه
آرزو كن كه آن اتفاق قشنگ بیفتد
رویا ببارد
دختران برقصند
قند باشد
بوسه باشد
خدا بخندد به خاطر ما
ما كه كارى نكردهایم
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شعر کوتاه
اینجا
همین جا
نزدیک همین تنفس بیخواب
تو را
طوری نزدیک به لمس هوا حس میکنم
که گنجشک تشنه، عطر باران را
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شعر کوتاه
اما دیدی آرام
آرام آرام دلمان به بیکسی
صدایمان به سکوت وُ
چشمهایمان به تاریکی عادت کرد!
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شعر کوتاه
چه دارد این چراغِ شکسته
که انتظارِ یکی شبتابِ پا در گریزش نیست.
من اقرار میکنم
حتی یک لحظه بیتو نزیستهام!
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شعر کوتاه
دندان بر جگر بگذار،
اگر چه كوهستان ها را
صخره به صخره؛
با خون شكوفه شسته اند،
اما رنگين كمان هاى بسيارى
بر پيچ و تاب رود بزرگ
پل خواهند زد.
من به تو قول مى دهم.
((سيد على صالحى))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شعر کوتاه
کاش اینجا بودی!
همین کنار خودم.
و من یادم می رفت؛
که خسته ام
خرابم
ویرانم…
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شعر کوتاه
نمی دانم این نسیم
بر کلالهی چند شقایق
سفر کرده است
باید از آنان بوده باشی
تا که بدانی
مگر کیانند اینان؟
بسا که ساده گذشتن و رفتن
کارِ هر کبوتر خانگی
نبوده و
نیست
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شعر کوتاه
دارد از پشت نیزار این دامنه
صدای کسی میآید
کسی دارد مرا به اسم کوچک خودم میخواند
آشناست این هوای سفر
آشناست این آواز آدمی
آشناست این وزیدن باد
خنکای هوا
عطر برهنه ی بید ...
((سيد على صالحى))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شعر کوتاه
دارم برای خودم دنیا را
قدم می زنم
گاهی
وقتِ قشنگ یک ترانه ی ساده
همین ثانیه های آرامِ آدمی ست.
خُب ... خیلی خوب است همین حسها
فرصتها
صورتها
فهمیدنها
کاش اینجا بودی، همین کنارِ خودم
و من یادم می رفت که خستهام، خوابم، ویرانم
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعرکده , شعر کوتاه
هر کجا کلمه کم می آورم
تو را بلند به نامِ کوچکت آواز می دهم
بی برو برگرد
هفت شب و هفت روزِ تمام
می بینی دارد از آسمان واژه می بارد.
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , کانال اشعار سید علی صالحی , کانال شعر در تلگرام , اشعار سید علی صالحی
وقتی که تو نيستی
من حزن هزار آسمان بیاردیبهشت را
گريه میکنم.
فنجانی قهوه در سايههای پسين،
عاشق شدن در دیماه،
مردن به وقت شهريور.
وقتی که تو نيستی
هزار کودک گمشده در نهان من
لایلای مادرانهی ترا میطلبند.
درها بسته و کوچهها مغمومند.
چشم کدام خسته از آواز من
خواهد گريست؟
سفر بنام تو، خانه
خانه بنام تو، سينه
سينه بنام تو، رگبار.
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , کانال اشعار سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعر ناب
يک صبحِ زود
يک صبحِ قشنگ خواهيم رفت
همان طرفهای دورِ آشنا خواهيم رفت.
میگويند آنجا
کوچههايی دارد عجيب،
غرقِ نور و سلام و تبسم وُ
هر چه شما بخواهيد!
میگويند آنجا
نسترنها نماز میخوانند
آب، اهل آوازِ رفتن است
و ملايکی بیسوال
پيالههای پُر از می را
بر چينههای ستاره چيدهاند،
هوا خوش است و کلمات،
همهی کلمات از هر چه گفتنِ بوسه آزادند!
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعر صبح , شعر ناب
من با چشمان تو
اندوه آزادیِ هزار پرنده ی بی راه را
گریسته بودم
و تو نمی دانستی...
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , شعر گرافی سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعر کوتاه
امّا خاطرت باشد!
هميشه،
اين تويی كه میرَوی،
هميشه،
اين منم كه،
میمانم...!
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعر خاطره , شعر کوتاه
جهان
پیر تر از آن است
که بگویم دوستت می دارم
من این راز را به گور خواهم برد...
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعر کوتاه , شعر ناب
من با چشمان تو
اندوه آزادیِ هزار پرنده ی بی راه را
گریسته بودم
و تو
نمی دانستی...
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعر کوتاه , شعر ناب
دریغا آدمی
دریغا دمشق
دریغا حلب،
ببین چه کرده اند با مردمان تو
در اندوه این همه عرب!
به بند کردن باران
به بند کردن رنگین کمان
امان... الامان
هی سرزمین غاده السمان!
مردگان من
محمد، یوما، حنانه، لیث،
شامات شعله ور...
سنگ مزار اویس.
غریبا...!
کشتار کلمه، کشتار کودکان
کشتار نغمه به خواب نی،
سارین، سیانور، خردل، تباهی
تا کی
تا کی...!؟
بر این بوریا،
سوریا...!
دریغ که مهلت نمی دهد مرگ،
این مرگ بی حواس
وگرنه... منم ترانه خوان تو،
اولاد ابونواس
((سید علی صالحی))
برچسب ها: سید علی صالحی , اشعار سید علی صالحی , شعر باران , شعر کوتاه
مطالب جديد تر | مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.