بیابانم
با بادهایی که در من می وزد
و این همه هیچ را
برای هیچ کس
به هیچ جا نمی برد
اما
نامت را به سنگی سپرده ام
((بدری دهنوی))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: بدری دهنوی , اشعار بدری دهنوی , شاعرانه , شعرکده
زمستان
از من بیرون نمی زند
هر شب
دلتنگی هایم را می پوشم
و میزنم به خیابانی که
سایه ات
با کوچه ها تبانی کرده است
بگو
با آفتاب
چه نسبتی داری؟
((بدری دهنوی))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: بدری دهنوی , اشعار بدری دهنوی , شاعرانه , شعرکده
نگاهت روشنی در ماه می ریخت
و اشک از چشم من گهگاه می ریخت
چه شب ها که نبودی و غم تو
میان سینه ی من آه می ریخت
((بدری دهنوی))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: بدری دهنوی , اشعار بدری دهنوی , شعرکده , عکس بدری دهنوی
دستت را
به اشاره ی کدام پرواز برداشته ای
که هزاران پروانه در من
به آسمان گریخت
((بدری دهنوی))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: بدری دهنوی , اشعار بدری دهنوی , شعر پرواز , شعر پروانه
آسمان
به چه کارِ پنجره می آید
وقتی
سهم این کوچه از آفتاب
سایه ایست
که روی دیوار می رقصد
((بدری دهنوی))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: بدری دهنوی , اشعار بدری دهنوی , شاعرانه , شعر آسمان
مرگ
همیشه سیاه نیست
گاهی
برف است
در کوچه ای
با دیوارهای کاهگلی
و تنها ردپایی که
از یک نفر به جا مانده است
((بدری دهنوی))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: بدری دهنوی , اشعار بدری دهنوی , شاعرانه , شعر کوتاه
باران که می بارد ...
تو را
برای جنگل
ترجمه میکنم
وگرنه
درختها
چگونه می توانستند
نامت را
از لابه لای ابرها بردارند
((بدری دهنوی))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: بدری دهنوی , اشعار بدری دهنوی , شعر ابر , شعر جنگل
مطالب جديد تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.