تا آینه رفتم
که بگیرم خبر از خویش
دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست
((هوشنگ ابتهاج))
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , کانال اشعار هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , شعر آیینه
شب فرو می افتاد...
به درون آمدم و پنجره ها را بستم،
باد با شاخه در آویخته بود.
من در این خانه،
تنها،تنها،
غم عالم به دلم ریخته بود...
((هوشنگ ابتهاج))
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , کانال اشعار هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , شعر شب
درون سینه ام دردی ست خونبار
که همچون گریه می گیرد گلویم ...
((هوشنگ ابتهاج))
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , کانال اشعار هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , شعر کوتاه
دلی که در دو جهان
جز تو،
هیچ یارش نیست
گرش تو یار نباشی،
جهان به کارش نیست
((هوشنگ ابتهاج))
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , کانال اشعار هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , شعر کوتاه
بیا ساقی آن می که جام آفرید
به من ده که جان جامه بر تن درید
کجا تن کشد بارِ هنگامه اش
که او جانِ جان است و جان جامه اش
بیا ساقی آن می که خونِ حیات
ازو شد روان در رگِ کائنات
به من ده که خورشیدِ رخشان شوم
ز گنجِ نهان ، گوهر افشان شوم
بیا ساقی آن می که چنگِ صبوح
بدین مایه سر کرد آوازِ روح
به من ده که اسبِ سخن زین کنم
سر...ودِ کهن را نو آیین کنم
بیا ساقی آن می که چون روشنی
به روز آرد این شامِ اهریمنی
به من ده کزین دامگاهِ هلاک
برآیم به تدبیرِ آن تابناک
جهان در رهِ سیل و ما در نشیب
برآمد ز آبِ خروشان ، نهیب
که خواهد رسید ، ای شب آشفتگان !
به فریادِ این بی خبر خفتگان ؟
مگر نوح کشتی بر آب افکند
کمندی به غرقابِ خواب افکند ...
((هوشنگ ابتهاج))
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , عکس هوشنگ ابتهاج , شعر ناب
.: Weblog Themes By Pichak :.