با ترس هایم پیر شده ام
یکی همین که
وقتی خیلی سرد می شود
و برف می بارد
می ترسم تو
آن پیراهن یقه بازِ گلدار کتانی را
هیچوقت دیگر نپوشی
ترس هایم را دوست دارم
((مودب ميرعلايي))
برچسب ها: مودب میر علایی , اشعار مودب ميرعلايي , شعر برف , شعر عاشقانه
تاريخ : شنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۸ | 14:53 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
کوچ دو چمدان است
یکی آنقدر پُر
که بسته نمیشود
یکی آنقدر خالی
که هیچوقت بازش نمیکنی.
((مودب میر علایی ))
برچسب ها: مودب میر علایی , شعر کوچ , شعر چمدان , شعر کوتاه
تاريخ : شنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۸ | 14:42 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
.: Weblog Themes By Pichak :.