نم باران نشسته روی شعرم دفترم یعنی ...
نمیبینم تو را ابری ست در چشم ترم یعنی
سرم داغ است یک کوره تبم انگار
فقط یکریز میگردد جهان دور سرم یعنی ...
تو را از من جدا کردند و پشت میله ها ماندم
تمام هستی ام نابود شد بال و پرم یعنی ..
نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم
اذان گفتند و من کاری نکردم کافرم یعنی ؟!...
تن تو موطن من بوده پس در سینه پنهان کن
پس از من آنچه میماند بجا خاکسترم یعنی ...
نشستم چای خوردم شعر گفتم شاملو خواندم
اگر منظورت این ها بود ... خوبم ... بهترم یعنی !!...
((مهدی فرجی))
👇👇👇
برچسب ها: صبا اکبری , دکلمه های صبا اکبری , مهدی فرجی , غزلسرا
خواندم دروغ از چشمهای راستگویت
وقتی که برگشتی نیاوردم به رویت
یک روز و یک شب دست کم در خانهام ماند
آه از تو حتی باوفاتر بود بویت
در خاطراتت سخت غرقم کرد هر شب
یک یادگار ساده قدر تار مویت
غم شهریاری ساخت از مردی دهاتی
کاری که حالا کرده با من آرزویت
در آن دل دیوانه آن دیوانگی مُرد
حتی اگر یک روز برگردد به سویت
عیب است عاشق باشی و اشکی نریزی
ای چهرهی غمگین من کو آبرویت؟
((مهدی فرجی))
👇👇👇
برچسب ها: مهدی فرجی , شعر گرافی , شعر ناب , اشعار مهدی فرجی
صدای عشق شدم، دیگران صفا کردند
که میگسار زیاد است، غمگساری نیست...
((مهدی فرجی))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: مهدی فرجی , شعر گرافی , شعر ناب , اشعار مهدی فرجی
من چه ام!؟ زرد ترین برگِ خزان، این از من
تو چه!؟ سرسبزترین ماهِ بهار، این از تو
((مهدی فرجی))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: مهدی فرجی , شعر گرافی , شعر ناب , اشعار مهدی فرجی
حرف را
میشود از حنجره بلعید و نگفت...
وااای اگر چشم بخواند ،
غم ناپیدا را !
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , شعر گرافی , شعر ناب , اشعار مهدی فرجی
عشق تو
خواست با تو عجینم کند که کرد
وقتی به عمق من برسی جز تو نیستم..
((مهدی فرجی))
https://telegram.me/sherebarankhorde
برچسب ها: مهدی فرجی , کانال اشعار مهدی فرجی , شعر ناب , اشعار مهدی فرجی
من خواستم که خواب و خيال خودم شوی
رويا شوی اميد محال خودم شوی
لرزيد دستهايم و سرگيجه ام گرفت
آوردمت دليل زوال خودم شوی
يا در دلم شناور يا بر تنم روان
ماهی و ماه حوض زلال خودم شوی
هر روز بيشتر به تو نزديک می شوم
چيزی نمانده است که مال خودم شوی
حالا تو چشمهای منی ابر شو ببار
تا قطره قطره گريه به حال خودم شوی
عاشق نمی شوی سر اين شرط بسته ام
نه ... حاضرم ببازم و مال خودم شوی
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , اشعار مهدی فرجی , کانال شعر گرافی در تلگرام , کانال شعر در تلگرام
تو یک غریبهای از عشق من نشانه نداری
که روی آمدن و سر زدن به خانه نداری
بله! سعادتِ گُمکردهای که دلخوشیات بود
سرِ من است که امروز روی شانه نداری!
نگفته بودم از این آشیانه در شبِ طوفان_
نرو... که صبح چو برگردی آشیانه نداری؟...
هنوز هم كه هنوز است من لبالبِ عشقم
تويى كه از نفس افتاده اى ترانه ندارى
هنوز تاب و تبِ عاشقيست در تب و تابم
ولى لياقتِ يك شعرِ عاشقانه ندارى
گذشته رفته و بگذار بگذريم عزيزم!
مگر به حيله رديفش كنى، بهانه ندارى
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , اشعار مهدی فرجی , کانال شعر گرافی در تلگرام , کانال شعر در تلگرام
واي شَبگريه اگر جاي من آرامت كرد
آه اگر آينه تلقين بكند من خوبم!
نگرانم كه پيامي ندهي صبح شود
اي به هم ريختنت ساعتِ خوابآشوبم
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , کانال اشعار مهدی فرجی , شعر ناب , اشعار مهدی فرجی
اى شمع! مى خواهم كه رازى را بگويم؛
از بوسه ديشب به اين سو، روشنم من!
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , اشعار مهدی فرجی , کانال شعر گرافی در تلگرام , کانال شعر در تلگرام
گوش تا گوش به صحرا بخرام و نهراس
شیرها خاطرشان هست که آهوی منی
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , اشعار مهدی فرجی , کانال شعر گرافی در تلگرام , کانال شعر در تلگرام
حالا تـو نیستی و...
دهان هایِ هرزه گو
با سنگ ِ حرف ِ مُفت،
سرم را شکسته اند...!
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , اشعار مهدی فرجی , کانال شعر گرافی در تلگرام , کانال شعر در تلگرام
دامیست که باید بکشاند به گناهم
سیبی که تو انداخته باشی سرِ راهم
«ما از تو بهغیر از تو نداریم تمنا»
من لال شوم از تو بهغیر از تو بخواهم
((مهدی فرجی))
برچسب ها: کانال اشعار مهدی فرجی , اشعار مهدی فرجی , مهدی فرجی , شعر کوتاه
می بینی ام وقتی به مویم برف غم باشد
روزی که پشتم مثل پشت کوه خم باشد
با تو شبی از حسرت امروز خواهم گفت
وقتی که حرفم محض پیری محترم باشد
می گویم از روزی که خوردم حرفهایم را
ترجیح میدادم که نانم در قلم باشد
روزی که گریان از خیابان آمدی گفتی
نفرین به شهری که سگی در هر قدم باشد
یادت می آرم گفتی امید بهاری نیست
وقتی زمستان و زمستان پشت هم باشد
آن روز وقتی سروهای سبز را دیدیم
شکرخدا شب رفته باید صبحدم باشد
چای از دهان افتاد ول کن شاید آن فرصت
روزی برای کودکانت مغتنم باشد
میخواستم از بوسه بنویسم هراسیدم
توی کتابم بیتی از این شعر کم باشد
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , اشعار مهدی فرجی , کانال شعر گرافی در تلگرام , کانال شعر در تلگرام
با او که گل آورده دم شیشه ی ماشین
از لذت این شُرشُر باران چه بگویم ؟!
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , کانال اشعار مهدی فرجی , شعر ناب , اشعار مهدی فرجی
قدر تنی از پیرهنی فاصله داریم
وای از تو چه سخت است همین قدر جدایی!
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , کانال اشعار مهدی فرجی , شعر ناب , اشعار مهدی فرجی
وا کرد درهای قفس را... گفت: مختاری!
ترجیح دادم دست روی دست بگذارم
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , اشعار مهدی فرجی , کانال شعر گرافی در تلگرام , کانال شعر در تلگرام
این عشق زمینی ست که آغاز صعود است
پابندِ « هوس » نیستم ای عشق « هوایی »
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , کانال اشعار مهدی فرجی , شعر ناب , اشعار مهدی فرجی
نه سراغی...
نه سلامی...
خبری می خواهم...!
قدر یک قاصدک
از تو اثری می خواهم... .
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , کانال اشعار مهدی فرجی , شعر قاصدک , اشعار مهدی فرجی
شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن
گریه کن پس شانه مردانه میخواهی چکار؟؟؟
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , کانال اشعار مهدی فرجی , شعر ناب , اشعار مهدی فرجی
گیرم هنوز تشنه ی حرف تو ام ولی
گوشی مگر برای شنیدن گذاشتی ؟
آلوچه های چشم تو مثل گذشته اند
اما برای من دل چیدن گذاشتی ؟
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , اشعار مهدی فرجی , شعر چشم تو , شعر ناب
حالا تو هم دچار منی ...
چون از این قفس ...
حتی اگر رها بشوی دل نمی کنی!!
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , اشعار مهدی فرجی , کانال اشعار مهدی فرجی , کانال شعر در تلگرام
وای از آن شب که تو مهمان شده باشی جایی
مست با این، بغلِ آن شده باشی جایی
بله! یک روز تو هم حال مرا می فهمی
چونکه در آینه حیران شده باشی جایی
بی گناهی ست که تهمت زده باشند به او
باد، وقتی که پریشان شده باشی جایی
ماهِ من! طایفه ی روزه بگیران چه کنند؟
شب عیدی که تو پنهان شده باشی جایی
صورت پنجره در پرده نباشد از شرم
کاش، وقتیکه تو عریان شده باشی جایی
من نشستم بروی مِی بخری برگردی
ترسم این است مسلمان شده باشی جایی
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , اشعار مهدی فرجی , کانال شعر گرافی در تلگرام , کانال شعر در تلگرام
من نشستم برَوی
مِی بخری
برگردی
ترسم اين است
مسلمان شده باشی جايی..!
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , اشعار مهدی فرجی , شعر ناب , شاعرانه آرام
من گم شده ام هرچه بگردی خبری نیست
جز این دو سه تا شعر که گفتم اثری نیست
یک بار نشستم به تو چیزی بنویسم
دیدم به عزیزان گله کردن هنری نیست
دلگیرم از این شهر پس از من که هوایش
آن گونه که در شأن تو باشد بپری نیست
ای کاش کسی باشد و کابوس که دیدی
در گوش تو آرام بگوید: خبری نیست
هر جا نکنی باز سر درد دلت را
چون دامن تر هست ولی چشم تری نیست
ای کاش که می گفت نگاه تو؛ بمانم
این لحظه که حرفت سند معتبری نیست
دل خوش نکنم پشت وداع تو سلامی ست
یا پشت خداحافظی من سفری نیست؟
من چند قدم رفتم و برگشتم و دیدم
در بسته شد آن گونه که ان گار دری نیست
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , اشعار مهدی فرجی , غزلسرا , شعر گرافی
من بی تو
چون
دنیای بی شاعر
خطرناکم...
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , اشعار مهدی فرجی , شعر کوتاه , شعر ناب
نشستم چای خوردم
شعر گفتم
شاملو خواندم
اگر منظورت این ها بود
خوبم ...
بهترم یعنی!
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , اشعار مهدی فرجی , شعر خوبم , شعر کوتاه
دنبال من میگردی و حاصل ندارد
این موج عاشق کار با ساحل ندارد
باید ببندم کوله بار رفتنم را
مرغ مهاجر هیچ جا منزل ندارد
من خام بودم، داغ دوری پخته ام کرد
عمری که پایت سوختم قابل ندارد
من عاشقی کردم تو اما سرد گفتی:
از برف اگر آدم بسازی دل ندارد
باشد ولم کن باخودم تنها بمانم
دیوانه با دیوانه ها مشکل ندارد
شاید به سرگردانی ام دنیا بخندد
موجی که عاشق میشود ساحل ندارد
((مهدی فرجی))
برچسب ها: مهدی فرجی , اشعار مهدی فرجی , غزلسرا , شعر ناب
مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.