چرا پنهان کنم،
عشق است و پیداست.
در این آشفته اندوه نگاهم...
((هوشنگ ابتهاج))
https://t.me/mohammadshirinzadeh
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , شعر ناقوس هوشنگ ابتهاج , شاعرانه هوشنگ ابتهاج
غم اگر به کوه گویم، بگریزد و بریزد
که دگر بدین گرانی، نتوان کشید باری
((هوشنگ ابتهاج))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , شعر ناقوس هوشنگ ابتهاج , شاعرانه هوشنگ ابتهاج
بلدم
آه به آه
از تو بگویم هر بار
تا بسازم قفس از
غُصه ی بسیار خودم ...
((هوشنگ ابتهاج))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , شعر ناقوس هوشنگ ابتهاج , شاعرانه هوشنگ ابتهاج
دانی که آرزوی توست
تنها در دلم
((هوشنگ ابتهاج))
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , شعر ناقوس هوشنگ ابتهاج , شاعرانه هوشنگ ابتهاج
آه در باغ بیدرختی ما
این تبر را به جای گل که نشاند؟
چه تبر؟ اژدهایی از دوزخ
که به هر سو دوید و ریشه دواند
((هوشنگ ابتهاج))
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , شعر ناقوس هوشنگ ابتهاج , شاعرانه هوشنگ ابتهاج
بی او چه بر تو می گذرد سایه ای شگفت
جانت ز دست رفت و تو بی چاره زنده ای ...
((هوشنگ ابتهاج))
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , شعر ناقوس هوشنگ ابتهاج , شاعرانه هوشنگ ابتهاج
هوا بد است
تو با کدام باد میروی؟
چه ابر تيرهای گرفته سينهی تو را
که با هزار سال بارش شبانه روز هم
دل تو وا نمیشود.
زمان بیکرانه را
تو با شمار گام عمر ما مسنج
به پای او دمیست اين درنگ درد و رنج.
به سان رود
که در نشيب دره سر به سنگ میزند
رونده باش
اميد هيچ معجزی ز مرده نيست،
زنده باش...
((هوشنگ ابتهاج))
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , شعر ناقوس هوشنگ ابتهاج , شاعرانه هوشنگ ابتهاج
لبِ تو نقطهی پایانِ ماجرای من است
بیا که این غزلِ کهنه را تمام کنی
((هوشنگ ابتهاج))
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , شعر ناقوس هوشنگ ابتهاج , شاعرانه هوشنگ ابتهاج
درون سینه ام دردی ست خونبار
که همچون گریه می گیرد گلویم
غمی آشفته دردی گریه آلود
نمی دانم چه می خواهم بگویم
((هوشنگ ابتهاج))
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , شعر ناقوس هوشنگ ابتهاج , شاعرانه هوشنگ ابتهاج
بنگر
چه آتشی
زتو بر پاست در دلم...
((هوشنگ ابتهاج))
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , شعر ناقوس هوشنگ ابتهاج , شاعرانه هوشنگ ابتهاج
ایران ای سرای امید
بر بامت سپیده دمید
بنگر کزین ره پر خون
خورشیدی خجسته رسید
اگر چه دلها پر خون است
شکوه شادی افزون است
سپیده ما گلگون است، وای گلگون است
که دست دشمن در خون است
ای ایران غمت مرساد
جاویدان شکوه تو باد
راه ما، راه حق، راه بهروزی است
اتحاد، اتحاد، رمز پیروزی است
صلح و آزادی جاودانه در همه جهان خوش باد
یادگار خون عاشقان، ای بهار
ای بهار تازه جاودان در این چمن شکفته باد
((هوشنگ ابتهاج))
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , شعر ناقوس هوشنگ ابتهاج , شاعرانه هوشنگ ابتهاج
بانگ ناقئس در دلم برخاست
من سر آسیمه وار و خواب آلود
جستم از جا
چه بود ؟ آه چه بود ؟
روز شادی است ؟ یا نوای عزاست ؟
هیچ کس لب به پاسخم نگشود
باد جنبید وکشته شد فانوس
شب گرانبار و تیره چون کابوس
بانگ ناقوس در دلم برخاست
آه می پرسم از خود
این چه نواست ؟
از برای که می زند ناقوس ؟
((هوشنگ ابتهاج))
برچسب ها: هوشنگ ابتهاج , اشعار هوشنگ ابتهاج , شعر ناقوس هوشنگ ابتهاج , شاعرانه هوشنگ ابتهاج
.: Weblog Themes By Pichak :.