تو گاهی از من وُ از خانه بیرون می روی
راه به انتظار توست
بی آن که تنبلی کنی به راه می افتی.
خانه با تمام وجود سکوت می کند،
این حالتِ تنهایی است.
من به تو، تو به من، تو به خانه، خانه به تو
عصبانی و غضبناک نگاه می کند یا گاهی
آه در حالتی که کسی نمی تواند دیگری را بیازارد.
حالتِ دور افتاده یِ خانه است، گردنش خم می شود.
در آشپزخانه صدایِ چایی دم می کشد
صبح، در صدایم بهار
در صدایت، کودکی
خانه از حالش راضی ست،
پُر از پارچه های “پوتیکاره” می شود.
من از تو، تو از من می پرسی بعضی شب ها؛
تو از خودت آویزان می شوی، من از خودم.
خال هایم را صبح “خاله شریفه” بشمارد
این حالتِ پریشانِ خانه است.
((بیرحان کسکین))
ترجمه : مجتبی نهانی
برچسب ها: بیرحان کسکین , اشعار شاعران خارجی , شاعران ترک زبان , شعر جهان
.: Weblog Themes By Pichak :.