چگونه یافته
گلدان گوشه ی اتاق را
پاییز ؟!
((امید کوشکی))
برچسب ها: امید کوشکی , اشعار امید کوشکی , هایکو , شعرکده
شبی که نه تو هستی نه من
میان کدام دو پنجره
طلوع می کند
ماه ؟
((امید کوشکی))
برچسب ها: امید کوشکی , اشعار امید کوشکی , شعر طلوع , شعر ماه
می خواهی از تو
بت بسازند ؟
سنگ شو
((امید کوشکی))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: امید کوشکی , اشعار امید کوشکی , هایکو , شعر بت
به طنین غمگین قلبم فکر می کنم
که پیکره ی اتاق را
چون تپه ای از دل مشغولی ها
تراشیده
به شهاب سوزناک یک نگاه
که عبور می کند از آسمان سرد پنجره ام
به پیراهنم که زنده است
و احساس میکند درد را
به ماشین ها
که می روند مثل انسان ها
به دیوارها
که از فاصله چیزی نمی دانند
و به شب
که مشغول مردن است
و به گلدان ها
که به خاک تن آنها مشکوکم
تمام شلیک های تاریخ را در ذهنم مرور می کنم
و فرمان های مرگ را
تنم هزار تکه می شود
انگار همه چیز بیراهه می رود
حتی من، حتی تو، حتی ماه
که جای او نباید وسط شب باشد
((امید کوشکی))
برچسب ها: امید کوشکی , اشعار امید کوشکی , شاعرانه آرام , عکس نوشته تنهایی
.: Weblog Themes By Pichak :.