يک شب بيا حوالی چشمم قدم بزن
آرامش تمام جهان را بهم بزن
با دست های نرگسی ات بخت باغ را
لای نگاه ناز کبوتر رقم بزن
چشمت تمام شعر مرا دست برده است
با پلک خود به روی غزل ها قلم بزن
نه بی خيال عالم و آدم شبيه موج
بر اوج قلــه هـای مصمم عَلَم بزن
با اشک روی فاصله ها خط بکش برو
پشت سرت به آينه ها رنگ غم بزن
فکری بحال غربت من کن تو بعد از اين
اصلن بيا زمين و زمان را بهم بزن
((جابر ترمک))
برچسب ها: اشعار امام زمان , عاشقان امام زمان , جابر ترمک , اشعار جابر ترمک
زمـانه به زخـم نبودت نمـک می زند
دل کوچـه ها در هوای تو لـک می زند
بـبار ابـر مـن! ورنه باران بيم و اميد
لـب تشنـه ی خـاک مـن را تــرک می زند
مـنِ ساده سمت شما را بلـد نيستم
خـيابانِ دنيـا به آدم کلـک می زند
بيـا خـاطر ريز مـن را ببر با خودت
وگـرنه زمين خـاک من را الـک مـی زند
پس ازتو زمانه به کام زبان بازهاست
غـزل، کــنج تاريخها نی لبـک مـی زند
دلِ تنــگِ من در هــوای شما پـر پـرست
خــودش را بــرای شهــادت مـحک ميزند
((رضا کرمی))
برچسب ها: اشعار رضا کرمی , شاعرانه , اشعار امام زمان , یک شاعرانه آرام
غروب جمعه و مُو بی شکيبُم
نشد عطــر گل نرگـس نصيبُم
به راهش منتظر موندم خدايا
نيومــد ازچه زيبـــای نجيــبُم
((سيد علمدار ابوطالبی نژاد))
برچسب ها: اشعار امام زمان , اشعار سيد علمدار ابوطالبی نژاد , شعر کوتاه , شعر عاشقانه
.: Weblog Themes By Pichak :.