"الا یا ایهاالدلبر" که از این دل گذر کردی
جهانم را به اندوهی،لَبالب مختصر کردی
شدم یک پنجره رویا،به چشم انداز چشمانت
تو با باران نگاهم را،شبانه همسفر کردی
دو پلک خیس و بُغضی که، مسلّح می شود هرشب
به قصد کشتنم با غم، تبانی تا سحر کردی
ببین! نیمی زنم آن نیم دیگر هم درختی که
دچار مرگ تدریجی، به زخم صد تبر کردی
هنوزم تحت پیگردم، به جرم عطر آغوشت
که شهری را به افیون و مخدر پر خطر کردی
((بدری دهنوی))
برچسب ها: بدری دهنوی , اشعار بدری دهنوی , شاعرانه , شعر عطر آغوشت
تاريخ : سه شنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ | 23:44 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
.: Weblog Themes By Pichak :.