![[تصویر: normal_Best_Nature__0013.jpg]](http://parsskin.com/gallery1/albums/userpics/10001/normal_Best_Nature__0013.jpg)
ناگهان به ذهنم رسيد
که امشب
نامه هاي عاشقانه قديمي ام را باز کنم
و دوباره بخوانم
نمي دانستم که با آتش بازي مي کنم
و گورم را با دستهايم باز مي کنم
دقيقه اي نگذشته بود از خواندن
که انگشتهايم سوختند
بعد از دو دقيقه
چراغي که با نور آن نامه را مي خواندم ،سوخت
بعد از سه دقيقه
پتوي رختخوابم آتش گرفت و لباس خوابم
و از من چيزي جز تلي از خاکستر نماند.
نمي دانستم که نامه هاي عاشقانه
ممکن است به بمبهاي ساعتي تبديل شوند
و اگر به آنها دست بزنم منفجر مي شوند
نمي دانستم که عبارتهاي عاشقانه
ممکن است به گيوتيني تبديل شوند
نمي دانستم که انسان
با خواندن نامه عاشقانه
مي تواند زندگي کند
واگر دوباره آنها را بخواند
ممکن است بميرد.
عجب حماقتي مر تکب شدم
برداشتن سر پوش آتشفشان
آتشفشاني که
سالها خاموش است
وارد عجيب ماجرا جويي شده ام
هنگامي که غول را از چراغ جادويش بيرون آوردم
تمام وسايل اتاقم را نابود کرد
النگو ها و اوراق و کتابهايم را
ووسايل تزئينيم را
و مرا يک لقمه گاز زد
چون سيب .
آيا ممکن است زني با نامه هاي عاشقانه اش
خود کشي کند
آيا ممکن است که با اراده خويش
خود را زير چرخ اتوموبيل ها بيندازد
حروف افسونگر
و کلمات جنون آميز
آيا ممکن است با خونسردي تمام
خود را بکشد
غرق کند در دريايي از مداد آبي
اين همان کاريست که
امشب من انجام دادم
و آتش را بر ذهنم گشودم
و شيطان را از خوابش بيدارکردم
اي پنهان آشکار
در زمان و مکان
خواندن نامه ام بعد از گذشت سالها از رفتنت
قتلگاه حقيقي است
و اين منم که از تجربه خون آلودم
بيرون مي آيم چنان مرغي سرکنده
((سعاده الصباح))
برچسب ها: اشعار سعاده الصباح , شاعرانه سعاده الصباح , اشعار شاعران خارجی , شعر عاشقانه
.: Weblog Themes By Pichak :.
























