گاه باید روئید از پسِ آن باران
گاه باید خندید،بر غمی بی پایان ..
((سهراب سپهری))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر ناب , شاعرانه آرام
دنگ...، دنگ ....
لحظهها میگذرد.
آنچه بگذشت ، نمیآید باز.
قصهای هست که هرگز دیگر
نتواند شد آغاز
((سهراب سپهری))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر ناب , شاعرانه آرام
کار ما شاید این است
که در افسون گل سرخ
شناور باشیم...
((سهراب سپهری))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر ناب , شاعرانه آرام
پای نیزاری ماندم
باد میآمد
گوش دادم؛
چه کسی با من حرف میزد؟
((سهراب سپهری))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر ناب , شاعرانه آرام
صبح است
باید بلند شد
در امتداد وقت قدم زد
گل را نگاه کرد
ابهام را شنید
باید دوید تا ته بودن...
((سهراب سپهری))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر ناب , شاعرانه آرام
موجِ تو اقلیم مرا فرا گرفت ...
تو را یافتم ؛
آسمانها را پی بردم
تو را یافتم ؛
درها را گشودم ؛
شاخه را خواندم ...
((سهراب سپهری))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر ناب , شاعرانه آرام
و پلک هایش
مسیر نبض عناصر
را به ما نشان داد...
((سهراب سپهری))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر ناب , شاعرانه آرام
روان کنیدم دنبال بادبادک آن روز
مرا به خلوت ابعاد زندگی ببرید
حضورِ هیچِ ملایم را
به من نشان بدهید ...
((سهراب سپهری ))
برچسب ها: سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر ناب , شاعرانه آرام
ریه را از ابدیت
پر و خالی بکنیم!
بار دانش را از دوش پرستو
به زمین بگذاریم...
روی پای تر باران به
بلندی محبت برویم...
((سهراب سپهری))
برچسب ها: سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر ناب , شاعرانه آرام
...یک زمانی بود آدم ها خیال می کردند
یک گنجشک برای تمام آسمان بس است.
چه آرزوی کوچکی داشتند.
آدم هایی پیدا می شدند که تمام عمر عاشق می ماندند.
چه حوصله ای. خوشا به حال ما
که با چند قدم از روی همه چیز رد می شویم.
بی آن که دعایی خوانده باشیم
روی دیوار کلیسا نقاشی می کنیم،
به همان سبُکباری که رفته ایم بر می گردیم
و یقین داریم که برای مذهب نمره خوبی خواهیم گرفت.
مثل زنبور عسل نه، مثل پروانه روی تجربه ها بنشینیم
و برخیزیم.
تنهایی، مراقبه ، شور، حال ،عشق...
از هر کدام اندکی بچشیم ،
هیچ چیز نباید زیاد وقت ما را بگیرد.
((سهراب سپهری / هنوز در سفرم))
برچسب ها: سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر ناب , شاعرانه آرام
خندهای کو که به دل انگیزم؟
قطرهای کو که به دریا ریزم؟
صخرهای کو که بدان آویزم؟
مثل این است که شب نمناک است.
دیگران را هم غم هست به دل،
غم من، لیک، غمی غمناک است.
((سهراب سپهری))
برچسب ها: سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر ناب , شاعرانه آرام
راه از شب آغاز شد
به آفتاب رسید
و اکنون از مرز تاریکی میگذرد
قافله از رودی کم ژرفا گذشت
سپیدهدم روی موجها ریخت ...
((سهراب سپهری ))
برچسب ها: سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر ناب , شاعرانه آرام
اندوه
مرا
بچین
که
رسیده ست...
((سهراب سپهری))
برچسب ها: سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر ناب , شاعرانه آرام
و اتفاقِ وجودِ مرا
کنار درخت
بدل کنید به یک
ارتباط گمشدهٔ پاک
((سهراب سپهری))
برچسب ها: سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر ناب , شاعرانه آرام
صبحها وقتی خورشید در میآید،
متولد بشویم.
هیجانها را پرواز دهیم
روی ادراکِ فضا، رنگ، صدا، پنجره، گل،
نم بزنیم
((سهراب سپهری))
برچسب ها: سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر ناب , شاعرانه آرام
کودکان احساس!
جای بازی اینجاست
زندگی خالی نیست
مهربانی هست سیب هست ایمان هست...
((سهراب سپهری))
برچسب ها: سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر ناب , شاعرانه آرام
تو مرا آزردی
که خودم کوچ کنم از شهرت
تو خیالت راحت میروم از قلبت
میشوم دورترین خاطره در شب هایت...
((سهراب سپهری))
برچسب ها: سهراب سپهری , شاعرانه سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شاعرانه
دوره گردی خواهم شد ،
کوچه ها را خواهم گشت
جار خواهم زد:
آی شبنم ، شبنم ،
شبنم....
هر چه دشنام ،
از لب ها خواهم بر چید.
هر چه دیوار ،
از جا خواهم برکند...!
((سهراب سپهری))
برچسب ها: سهراب سپهری , شاعرانه سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شاعرانه
دور باید شد ، دور
شب سرودش را خواند
نوبت پنجره هاست
((سهراب سپهری))
برچسب ها: سهراب سپهری , شاعرانه سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شاعرانه
چشمانت
را گشودی،
شب
در من فرود آمد ...
بسان نسیمی از روی خودم برخواهم خاست،
درها را خواهم گشود،
در شب جاویدان خواهم وزید.
((سهراب سپهری))
برچسب ها: سهراب سپهری , شاعرانه سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شاعرانه
آنی بود، درها وا شده بود .
برگی نه ، شاخی نه، باغ فنا شده بود .
مرغ مکان خاموش، آن خاموش، این خاموش ،خاموشی
گویا شده بود.
آن پهنه چه بود:
با میشی گرگی همپا شده بود .
نقش صدا کم رنگ ، نقش ندا کم رنگ ، پرده مگر تا شده بود.
من رفته ، او رفته ، ما بی ما شده بود .
زیبایی تنها شده بود.
هر رودی دریا
هر بودی بودا شده بود.
((سهراب سپهری))
برچسب ها: سهراب سپهری , کانال اشعار سهراب سپهری , اشعارسهراب سپهری , شعر ناب
رویای سرزمین,افسانه شکفتن گلهای رنگ را
از یاد برده است, بی حرف باید از این ره عبور کرد
رنگی کنار این شب بی مرز مرده است...
((سهراب سپهری))
برچسب ها: سهراب سپهری , شاعرانه سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شاعرانه
زندگی جنبش جاری شدن است
زندگی کوشش و راهی شدن است
از تماشاگه آغاز حیات
تا به جایی که خدا می داند...
((سهراب سپهری))
برچسب ها: سهراب سپهری , کانال سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر زندگی
نزديك تو مي آيم
بوي بيابان مي شنوم،
به تو مي رسم،
تنها مي شوم.
كنار تو تنها تر شدم...
((سهراب سپهري))
از شعر گردش سايه ها
برچسب ها: سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شعر کوتاه , کانال شعر در تلگرام
باز آمدم از چشمه خواب
کوزه تر در دستم.
مرغانی می خواندند.
نیلوفر وا می شد
کوزه تر بشکستم،
در بستم و
در ایوان تماشای تو بنشستم.
((سهراب سپهری))
برچسب ها: سهراب سپهری , شاعرانه سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شاعرانه
روزگاري است در اين گوشه ی پژمرده هوا
هر نشاطي مرده است
((سهراب سپهری))
برچسب ها: سهراب سپهری , شاعرانه سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شاعرانه
تماشای
آبی آسمان
تماشای درون است
رسیدن به صفای شعور است.
((سهراب سپهری))
برچسب ها: کانال اشعار سهراب سپهری , سهراب سپهری , شعر کوتاه , اشعار سهراب سپهری
صبح یعنی وسط قصه تردید شما
کسی از در برسد نور تعارف بکند
((سهراب سپهری))
برچسب ها: سهراب سپهری , شاعرانه سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری , شاعرانه
مطالب جديد تر | مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.