
در یادِ منی همچنان...
رود رود، غار غار، و زخم زخم...
و خوب به یاد میآورم
عطر دستانت را،
چوبهای آبنوس
و ادویه های عربیِ مبهم،
پراکنده در شبِ کشتیهایِ
سفر کرده به نامعلوم ها
اگر حنجرهام غاری کولاک شده نبود،
به تو میگفتم سخنی شیرین و گوارا
شبیه به جملهی "دوستت دارم"...
-
((غادة السمان))
برگردان:سعید هلیچی
-
👇👇👇
برچسب ها: غادة السمان , اشعار شاعران عرب زبان , اشعار غادة السمان , سعید هلیچی

از لحظهی آغازینی که
دل به تو بستم
بر آن بودم که
زبانهایِ سکوت تو را بیاموزم
که بیصدا با تو سخن بگویم
آیا صدای مرا میشنوی ؟
((غادة السمان))
مترجم : سعید هلیچی
👇👇👇
برچسب ها: غادة السمان , اشعار شاعران عرب زبان , اشعار غادة السمان , سعید هلیچی

تا زمانی که از عمق دوست داشتن
طرف مقابلات مطمئن نشدی
عمیقانه دوست نداشته باش
چرا که عمق عشق امروز
همان عمق زخم فردای توست
((نزار قبانی))
مترجم : سعید هلیچی
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: نزار قبانی , اشعار نزار قبانی , شاعران عرب زبان , اشعار شاعران خارجی
.: Weblog Themes By Pichak :.

























