هیچ چیز،
هیچوقت در هیچ کجای جهان
سر جایی که باید، نیست.
اسمهایی را در لیستهای خداحافظی دیدیم
که هنوز به حد کافی سلام نکرده بودند
و اسمهایی را در صفحه بیزاری
که هنوز عاشقشان بودیم...
-
((رویا شاه حسین زاده))
-
👇👇👇
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , شعر خداحافظ
هر بار که با دلم می جنگم
تو برنده می شوی،
جهان
جای خوبی
برای عاشقانه زیستن نیست
این حرف را اما
با هیچ گلوله ای نمی شود
در مغز این دل فرو کرد!
می میرد اما
باور نمی کند!
((رویا شاه حسین زاده))
👇👇👇
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , شعر برنده , شعر جنگ , شعر دل
دیر کرده ای
شکوفه کوچک
دیر کرده ای .
نسیم
پیراهن خواهرانت را می نوازد
و من
سخت
نگران تو هستم
چه کسی جای خالی یک شکوفه ی کوچک را
در میان بی شمار شکوفه حس خواهد کرد؟
چه کسی می تواند حزن درخت را درک کند
وقتی که دست می گذارد روی یک تکه از قلبش
و می گوید :
«او قرار بود در اینجا بشکفد
درست همینجا »
((رویا شاه حسین زاده))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شاعرانه , شعر کده
تو
با آن همه جراحت تازه
کجا رفتی؟
نمی توانستم قلبم را چون گیاهی
روی زخمت بگذارم؟
مگر قرار بود
چقدر زنده بمانیم ؟
حالا
آمده ای درون این شعر
که رد پای خودت را پیدا کنی ؟
مردم چه بیهوده
در اخبار هواشناسی
دنبال دلیل بازنگشتن رفتگانشان می گردند
نه کولاکی راهها را بسته
نه بهمنی فرو ریخته روی این دی ماه
تنها
مهی روی شهر نشسته
که غروب ها
خیره می شود درون چشمهای آدم
و
می پرسد؟
کسی که هیچ وقت نیامد
چگونه توانسته اینقدر از شما رفته باشد ؟
((رویا شاه حسین زاده))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شاعرانه , شعر کده
بهشت بی گمان
کوچه ای دارد که در آن
آن ها که از دوری کسی مرده اند
غروب ها
دور هم می نشینند
و بلند بلند گریه می کنند ....
((رویا شاه حسین زاده))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شاعرانه , شعر کده
ابری که
از مقابل ماه
می گذرد
چه حسی دارد؟!
((رویا شاه حسین زاده))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شاعرانه , شعر کده
هر شب
به رفتن فکر می کنم اما
هر صبح
پیراهنم را از چمدانی که در خیال بسته بودم
بیرون می کشم
هر شب به رفتن فکر می کنم اما
هر صبح
موهایم را می بافم
سرکار می روم و
به نرفتن ادامه می دهم.
چند زن
مثل من
مدام لای لیوانهای ته گنجه
در پی دری به سمت کوچیدنند؟
چند تن مثل من
ملافه ها را
جوری صاف می کنند که انگار
جاده های جهان را برای رفتن ؟
تو تا به حال
از خانه ات در طبقه آخر یک آپارتمان
تونلی برای فرار کنده ای؟
تو تا به حال
وقت اتو کشیدن
نقشه ی فرارت را هم کشیده ای؟
لاک می زنم که رد خون را پنهان کنم
تا هیچ کس نفهمد
در فکر هایم مدام
دیوارها ی زمان را می کنم
حال را
مضارع و ماضی را
آدم چطور می تواند
پشت دری که قفل نیست
اینقدر
زندانی
مانده باشد؟
((رویا شاه حسین زاده))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شاعرانه , شعر کده
من از جهانی که
جای خالی زنده هایش هم
به اندازه ی جای خالی مردگان عمیق است
می ترسم...
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شاعرانه , شعر کده
افسردگی تنها چیزی بود
هست
که سرزمین من آن را
عادلانه تقسیم کرده است
من افسرده ام
افسرده ام که خوشحالی را مدام
به فردا
موکول میکنم
فرنگیس هم بود -مادر بزرگم را می گویم-
وقتی برایش مهم نبود دیگر
که خان -پدر بزرگم را می گویم-
موهایش را نوازش کند
یا بپیچد دور مچش
و بکشد
بکشد
بکشد.
مرده است
مرده است اما
مدام در ذهن من
موهایش را می کشند.
می گویند موها
تا چند روز بعد مرگ
همچنان رشد می کنند
موها دیرتر از قلب باور می کنند
مرگ را.
پس مرگ چقدر ناتوان است
وقتی که نمی تواند
به گیسوان ما حکم کند
حتی اگر یک عمر
کسی کشیده باشدشان.
ما به هم می رسیم
و پیش از رسیدن قول می دهیم
افسردگی های هم را بکشیم
نمی کشیم اما
روی هم می گذاریم
تا هر کداممان
دو افسردگی ممتد مزمن را مدام
به دوش کشیده باشیم.
تو فکر می کنی
این قرص های کوچک قادرند؟
قادرند قرص ماه را دوباره در چشم های من زیبا کنند؟
و دنیا را که از چشمم افتاده
بردارند
و بگذارند سر جایش؟! .
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شاعرانه , شعر کده
غروب
باران
برف پاک کن ها
تو گریه ات گرفته تا حالا؟!
با ترانه ای که در عروسی ات با آن رقصیده ای..
((رویا شاه حسین زاده))
https://telegram.me/sherebarankhorde
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شعر گریه , شعر کده
چه میشود کرد
با تنگ شکسته ای
که دلش ماهی بخواهد...!
((رویا شاه حسین زاده))
https://telegram.me/sherebarankhorde
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شاعرانه , شعر کده
بگو دوباره به این جهان باز خواهیم گشت
و مرا
حتی اگر درخت گیلاسی آفریده شده باشم
خواهی شناخت..!
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شاعرانه , شعر کده
و زنان در حوالی سی سالگی ،
شاید دیگر قلبی روی بخار شیشه نکشند
اما هنوز هم پر از دوستت دارمند ؛
چند تا از دوستت دارمهایم را
برایت مربای آلبالو درست کرده ام ،
چند تا را گرد گرفته ام از اشیا ،
با یکی از آنها پیرهنت را اتو کرده ام ،
و با یکی ،
با یکی دارم ،
این شعر را برایت مینویسم...
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , اشعار رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شعر زن
.. ما گریه هایمان را
پیش از لیوان ها
سر سفره چیدیم.
غمگین بودیم و غم
پیش از نان از گلویمان پایین رفت
هر کس
سهمی از جهان دارد
و سهم ما
این نبود!
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , اشعار رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شاعرانه
نمی فهمی
نمی فهمی
من تا کجا غمگینم .
هیچ کس نمیفهمد آدم تا کجای اش غمگین است
آدم پیت حلبی که نیست
خطی بکشد
روی دنده ی سومش
و بگوید :
تا اینجا
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , کانال اشعار رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , اشعار رویا شاه حسین زاده
امشب اگر خوابم برد
بیدارم نکنید
اگر غرق شدم هم .
من امشب انسان نیستم
قایقم.
قایقی که درست وسط سینه اش
سوراخ شده است.
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , اشعار رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شاعرانه
بیا
دست بیست سالگی ام را بگیر و
ازین قاب عکس
بیرون بکش
باهم فرار کنید
با هم فرار کنید
با هم فرار کنید
جایی که دست هیچ کس به شما نرسد
نه مرگ
نه زندگی
و نه حتی
من .
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , اشعار رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شاعرانه
محبوب من از دوست داشتنم می ترسد
از داشتنم می ترسد
از نداشتنم هم می ترسد
بااینهمه اما مبادا گمان کنید مرد شجاعی نیست
وطنش بودم اگر بخاطر من می جنگید
و مادرش اگر
به خاطر من جان ...
من اما
هیچکسش نیستم
من
هیچکسش هستم .
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , اشعار رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شاعرانه
کاش بشود
بعد از نبودن هم
با هم بود ....
یا بارها به دنیا برگشت
هربار یکدیگر را دید
و جوری عاشق شد که انگار
بار اول است
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , اشعار رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شعر عاشقانه
تو فکر می کنی
این قرص های کوچک قادرند؟
قادرند قرص ماه را دوباره در چشمهای من زیبا کنند؟
و دنیا را که از چشمم افتاده
بردارند
و بگذارند سر جایش؟
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , اشعار رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شاعرانه
دل تنگ کسی هستم
که برای بوسیدنم
لب ندارد
برای در آغوش کشیدنم، دست
و نه حتی صدا
که بگوید:
رویا!
از وقتی مرده ام
عاشق ترت شده ام.
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , اشعار رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شاعرانه
اندوه های یک مرد را گاهی
چند نخ سیگار هم می تواند به هم بدوزد و
از لبهایش بشکافد و
بیرون ببرد از پنجره
اندوه های زنانه اما
خانگی تر ازین حرفها هستند
درست مثل شیشه های مربا
مثل سبزیهای خشک معطر که می کوشند
یک تکه از بهار را
برای زمستان
کنار بگذارند
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , اشعار رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شاعرانه
من کدامم هستم ؟
پیری ام؟
یا
جوانی ام؟
وقتی مرا میبوسی
به چه می اندیشی؟
به این که پیرزنی را بوسیده ای
که زمانی
زن زیبای جوانی بوده؟
یا زن جوانی را
که پیر شده ؟!
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شعر پیری , اشعار رویا شاه حسین زاده
امروز هم
بی «صبحت به خیر عزیزم » ات آغاز شد
یک جمله ی ساده که قادر بود
خورشید مرا
از پشت کوهها بیرون بکشد
بالا بیاورد
بنشاند پشت میز صبحانه
من در ادامه ی شب
میز را چیدم
من در ادامه ی شب
صبحانه ی گنجشک ها را دادم
من با چراغهای روشن
به خیابان زدم
و هیچ کس نمی دانست
در درونم زن دیوانه ایست
که روزش
به چند کلمه وابسته است.
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , اشعار رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شاعرانه
گلوله ها
در خبرها
شلیک می شوند
در گوشه ای دور
از زمین
من
اینجا
قلبم
تیر می کشد.
زمین لرزه ها
در خبر ها اتفاق می افتند
در گوشه ای دیگر
من اینجا
قلبم می لرزد
سر بازی که خونش روی دوربین پاشیده
ممکن بود
پسر من باشد
اگر
با فاصله ی دیگر ی از نصف النهار
مادر شده بودم.
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: شعر ناب , رویا شاه حسین زاده , اشعار رویا شاه حسین زاده , شاعرانه های باد
خدا بعضی ها را
از چشمهایشان آفریده
اول چشمهای مرا آفریده مثلا
بعد زل زده توی مردمکهایم
و با خودش گفته
باید چیزی شبیه باران بیافرینم
که دست از سر این دو تا دایره ی محزون برندارند
بعد
برای چشمهایم صورتی کشیده
دست
پا
قلب
و گفته این آدم حتما باید زن باشد
ابر مونثی
که یک عمر ببارد
گاهی
سر بر شانه ی کوهی
وگاهی
در عمق تنهایی...
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , شعر زن , شعر ناب , شاعرانه
هر بار که با دلم می جنگم
تو برنده می شوی،
جهان
جای خوبی
برای عاشقانه زیستن نیست
این حرف را اما
با هیچ گلوله ای نمی شود
در مغز این دل فرو کرد!
می میرد اما
باور نمی کند!
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , شعر ناب , شعر کوتاه , شاعرانه آرام
گاهی
یک پیراهن چهارخانهی مردانه هم حتی
میتواند
خانهی آدم باشد
که دلتنگیهایت را در جیبش بریزی
و دگمههایش را
برای همیشه
ببندی.
((رویا شاه حسین زاده))
برچسب ها: رویا شاه حسین زاده , شعر کوتاه , شاعرانه , عاشقانه
مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.