از افکارم بيرون برو ، ميخواهم خودم را بي تو ببينم
از دلم بيرون برو ، ميخواهم دريا را ببينم
ازنگاهم بيرون برو ، ميخواهم جنگل را ببينم
در من و کنار من قدم نزن ، ميخواهم صداي پاهايم را بشنوم
جايت را در قطار هواپيما اتوبوس از شن زار تا شالي زار
از شرق تا غرب از شمال تا جنوب از کنار من ورق بزن
مي خواهم فقط جاده را ببينم
از فصلهايم خارج شو ، طعم انگور بي دانه پاييز را
رنگ توت فرنگي بهار را ،
وعطر پرتقال را در شب يلدا فراموش کرده ام
از باريدن تا آبي شدن هواي تو فقط فاصله هست
از نفسي که ميکشم بيرون شو
از تمام صحنه و صحنه هاي زندگيم بيرون شو
ميخواهم ترا فراموش کنم
ميخواهم زندگي کنم !
((نسرين بهجتي))
برچسب ها: اشعار نسرين بهجتي , نسرين بهجتي , شعر , شعر ناب
ماه در ميانسالي کامل مي شود
روي از من مپوشان عزيزم
موهاي نقره اي ات را کنار بزن
مي خواهم ماه تمام را تماشا کنم
((نسرين بهجتي))
برچسب ها: شعر ماه , شعر کوتاه , اشعار نسرين بهجتي , شاعرانه آرام
من فقط در کوچه اي بن بست
در روزي باراني
بدون چتر تو را ملاقات خواهم کرد
بدون چتر در زير باران
تا تو اشکهايم را نبيني
در کوچه اي بن بست
که گريزي از اينهمه بيتابي
عاشقانه مرا نداشته باشي
((نسرين بهجتي))
برچسب ها: اشعار نسرين بهجتي , شعر باران , شعر بارانی , شعر کوتاه
فانوس اين خانه عاشقانه مي سوزد
گردباد هم که باشي
خاموش نخواهم شد
دريا با جزر مي رود
که با مد بازگردد
يا جزر باش يا مد
اين کشتي شکسته
بايد به ساحل برسد
((نسرين بهجتي))
برچسب ها: شعر کوتاه , اشعار نسرين بهجتي , شاعرانه کوتاه , دلنوشته
بگذار برگردم
همانجا که دلم را جا گذاشتم
بروم دلم را بردارم
بگذار برگردم
قلبم را ميان هزار توپ رنگي
پيدا کنم بردارم
آفتاب بيداد مي کند
بگذار برگردم سايه ام را بردارم
دستم کنار داسم جا مانده است
بگذار برگردم دست و داسم را
از ميان آن مزرعه بي نام بردارم
زمستان بيداد مي کند
بگذار برگردم حاصلم را بر دارم
بگذار برگردم کفش هايم ؟
نه ... نه ... نه
بروم پاهايم را بر دارم
بگذار برگردم
گل آفتابگردانم را بر دارم
ياد دوست را بردارم
((نسرين بهجتي))
برچسب ها: اشعار نسرين بهجتي , نسرين بهجتي , شعر , شعر گرافی
.: Weblog Themes By Pichak :.