از افکارم بيرون برو ، ميخواهم خودم را بي تو ببينم
از دلم بيرون برو ، ميخواهم دريا را ببينم
ازنگاهم بيرون برو ، ميخواهم جنگل را ببينم
در من و کنار من قدم نزن ، ميخواهم صداي پاهايم را بشنوم
جايت را در قطار هواپيما اتوبوس از شن زار تا شالي زار
از شرق تا غرب از شمال تا جنوب از کنار من ورق بزن
مي خواهم فقط جاده را ببينم
از فصلهايم خارج شو ، طعم انگور بي دانه پاييز را
رنگ توت فرنگي بهار را ،
وعطر پرتقال را در شب يلدا فراموش کرده ام
از باريدن تا آبي شدن هواي تو فقط فاصله هست
از نفسي که ميکشم بيرون شو
از تمام صحنه و صحنه هاي زندگيم بيرون شو
ميخواهم ترا فراموش کنم
ميخواهم زندگي کنم !
((نسرين بهجتي))
برچسب ها: اشعار نسرين بهجتي , نسرين بهجتي , شعر , شعر ناب
.: Weblog Themes By Pichak :.