به تمام زنان مرده،
خفته در گور لباس هایم می اندیشم
که می توانستند تنها
بانوازش دست هایت زنده شوند!
((مریم یزدانی))
برچسب ها: مریم یزدانی , اشعار مریم یزدانی , شعر زن , شعر کوتاه
هوا سرد است
باید تنت را بپوشانم
با پیراهنی
تن پوشی
یا که نه
آغوشی !
((مریم یزدانی))
برچسب ها: مریم یزدانی , اشعار مریم یزدانی , شعرکده , عکس عاشقانه
به گل های روی پیراهنم خیره می شوم
و هر گل را
بوسه ای می بینم از لبان تو
که گلی نشکفته است
بر روی تن من...!
((مریم یزدانی))
برچسب ها: مریم یزدانی , شاعرانه مریم یزدانی , اشعار مریم یزدانی , شعر عاشقانه
گاهی تصور کن
زنی را
نه زشت نه زیبا
درست شبیه من!
زنی که چشم هایش
هنوز دوره گردِ نگاهِ تـوست
و هر شب
پرسه گردِ خیالی است
که بی تـو
به رویایی ختم نمی شود!
زنی که هر روز خودش را
دار می زند با مژه هایت
و جان می سپارد
در شبِ چشم هایِ تـو!
زنی که بیگانه شد با خود
وقتی که دیگر لب هایت
نامش را
به نجوایی درآغوش نکشید!
زنی که هر روز با اشک هایش
سیلی می زند برگونه های خود...
زنی فراموش کار
که تکه ای از تن اش را
درست همان جا که می تپد در سینه
جاگذاشت، در میان آغوشِ تـو!
زنی که با من در جدال است هر دم
و تـو را بهانه می کند، دم به دم!
زنی که
هیچ ...
گاهی به یادش باش!
((مریم یزدانی))
برچسب ها: مریم یزدانی , اشعار مریم یزدانی , شعر عاشقانه , شعر دلتنگی
.: Weblog Themes By Pichak :.