تو هنوز مرد زندگیمی ولی
از رو دستت یکی تقلب کرد
یه نفر غیر تو واسه یک شب
منو توو تختمون تصاحب کرد
فک میکردم محاله پیش بیاد
اتفاقی که توو اتاق افتاد
سخته باور کنم هنوز اما
همهچی ساده اتفاق افتاد
توو تب و اعتراض خواستنش
لبهی دره ی جنون بودم
تو یه آغوش با یه عطر جدید
چشم تو چشم عکسمون بودم
عکسی که هر دفعه نگاش کردم
انگار از زندگیم جدا میشدم
باید از بغضی که ازت داشتم
با همین وسوسه رها میشدم
منو قدی که تو نخواستی میخواست
همه چی بر خلاف قاعده بود
من بهشت و توی تنم دیدم
حالا زن بودنم مهم شده بود
از یه حال عجیب سر رفتم
قد دیوونگیم بلندتر شد
تا به جایی که کل زندگیمون
با یه شب داشتنش برابر شد
زنی که از جلو چشمات گم شد
حالا پیدا شده ولی اون نیست
زنی که میدونه تو رو باخته
ولی از باختنت پشیمون نیست
تو هنوز مرد زندگیمی ولی
من به چشمت همیشه کم بودم
دردناکه ولی تصور کن
من برای یک شب خودم بودم
((رویا دیژن))
برچسب ها: رویا دیژن , اشعار رویا دیژن , ترانه های رویا دیژن , ترانه سرا
.: Weblog Themes By Pichak :.