پاييز بيايد
ديگر هيچ نمي خواهم.
اين دروغِ بزرگ را
باور نمي كنم
كه پاييز فصل رفتن است!
تو با پاييز مي آيي
با پاييز مي ماني
و با پاييز جاودانه مي شوي
بيخود نيست
پادشاه فصل ها پاييز است
تو بيا
تا بر تخت بنشيند
تا ابد
پاييز . . .
((ژاله زارعي))
https://t.me/mohammadshirinzadeh
برچسب ها: ژاله زارعي , اشعار ژاله زارعي , شعر کوتاه , شاعرانه ژاله زارعي
تاريخ : چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۰ | 4:4 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
شب هايم يلداي ديگري است
وقتي شانه اَت
ميزبانِ شبانه اي ديگر است.
((ژاله زارعي))
برچسب ها: ژاله زارعي , اشعار ژاله زارعي , شعر کوتاه , شاعرانه ژاله زارعي
تاريخ : دوشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۵ | 18:0 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
تو آمدي
و انگار، تمامِ ترس هاي دنيا
در دلم تير مي كِشند
و درد
هنوز چَشم هايم را معاف نمي كند.
((ژاله زارعي))
برچسب ها: ژاله زارعي , اشعار ژاله زارعي , شعر کوتاه , شاعرانه ژاله زارعي
تاريخ : شنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۵ | 14:18 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
تو از كجاي سرنوشتِ سياهم سر در آوردي
كه هر چه موخوره اَم را مي چينم،
سر از جاي ديگري در مي آوري؟!!
((ژاله زارعي))
برچسب ها: ژاله زارعي , اشعار ژاله زارعي , شاعرانه ژاله زارعي , شعر کوتاه
تاريخ : شنبه ۸ آبان ۱۳۹۵ | 5:23 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
.: Weblog Themes By Pichak :.
