شعر و اجرا : الهه دهقان
-
-
کانال یوتیوب شعر های باران خورده
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر ناب
شعر و اجرا : الهه دهقان
-
-
ازشب وخاطره و تخت بدم می آید
از تکاپوی تن و رخت بدم می آید
مثل یک دست فروشم سربازارجنون
که از آن عابر خوشبخت بدم می آید
با نگاه و هوسِ هرزه ی هر مرد، عجیب
ازخودم این زن بدبخت بدم می آید
روبه آیینه و آرایش خودمی رنجم
من از این موی کمی لخت بدم می آید
این غزل پیرو گفتار پر از خشم تو بود
گفتی از شاعر سرسخت بدم می آید
((الهه دهقان))
برچسب ها: الهه دهقان , غزلسرا , غزل معاصر , شعر خوانی الهه دهقان
نگاه کوچه سنگینه
خیابونا پر از دوده
یه کم با من مدارا کن
برای رفتنت زوده
بهم دستامو پس دادی
میگی سردن نمی گیری
دیگه یاغی شدی حالا
منو گردن نمیگیری
تو این روزا بدون من
دچار شک و تردیدی
بهاری بودم اما تو
منو پاییز می دیدی
تو این راهی که بن بسته
بدون من داری ...میری ؟
یه کم شک کن به این رفتن
بری بی وقفه می میری !
((الهه دهقان))
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر ناب
به خاطرات پناه می برم
بین روزها ورق می خورم
وهرچه قدر فکر می کنم
دلیل خنده را
درعکس های گذشته نمی فهمم
ما بی دلیل
درقاب می خندیم
وبه هزاردلیل
بدون چهارچوب
گریه می کنیم
((الهه دهقان))
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر ناب
با من ازعشق بگو از خودمان حرف بزن
از نگاه من و ابروی کمان حرف بزن
انقدر سخت به این واژه و آن واژه نپیچ
ساده و راحت و خاکی و روان حرف بزن
ازسکوت لب تو رود ارس خشک شده
لطف کن پیش من خسته بمان حرف بزن
نبض من روی تمام غزلم افتاده
با من از عشق بگو از ضربان حرف بزن
خسته از همهمه ی مردم و جنگ وهمه چیز
گفتمت حال مرا جان ِجهان حرف بزن
-
((الهه دهقان))
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر ناب
این روزها من معنی تکرار را فهمیده ام
از رنگ خانه لحن هر آزار را فهمیده ام
با هر نفس اکسیژن خونم کمی کمتر شده
من حال یک زندانی بیمار را فهمیده ام
هرشب نشستم با خودم گفتم تمامش می کنم
درد و عذاب متهم بر دار را فهمیده ام
گاهی فقط تنها به خود ایمان بیاری کافی است
در سینه ماندن تا ابد اسرار را فهمیده ام
هر کس که نزدیکم بیاید بی سبب پس می زنم
از زهر عقرب تا که زهر مار را فهمیده ام
از دود بیزارم ولی در ازدحادم غصه ها
حال کسی که می کشد سیگار را فهمیده ام
((الهه دهقان))
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر ناب
نگات تابستون شرجی و داغه
منم تبعیدیِ چشم سیاتم
تا اسمت رو میارم بین مردم
دلم ،رو می کنه که مبتلاتم
یه آواره توی دنیای شعرم
همه تک واژه هام نذر نگاهت...
یه وقتایی واست عکاس می شم
اونم ارزونی چشمای ماهت
با این سلاح گرم چشمت امشب
منو تا به ابد اسیر داری
چقد خوبی مثه خورشید مرداد
چه نسبتی با ماه تیر داری ؟!
یه روزایی که حالم خیلی خوبه
می شم پروانه و دورت می گردم
یه وقتایی میام دنبالت و بعد...
تو نیمه راه رفته بر می گردم
همین دیوونگی دست نگاته...
من و چشمای تو با هم عجینیم
یه روز با هم ، همین اطراف شاید
کنار هم رو یه نیمکت بشینیم ...
با اون سلاح گرم چشمت امشب
دلم رو با خودت درگیر کردی
تموم شهر اینو خوب می دونن
که روح مُردم و تسخیر کردی
می گم ناگفته ها رو آخر شعر ...
دلم تا دیده چشمات و یهو رفت
دوباره دست من با یه ترانه
پیشت رو شد ، دقیقا ساعت هفت...!
((الهه دهقان))
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر ناب
دنیا رو من به هم می ریزم واست
فقط بگو دوستت دارم کافیه
ترانه ها زنده می شن به عشقت
شعر و ردیف و غزل و قافیه
تب می کنم شبا، غروبا، این جا
پلک به هم نزن ببین عکس مو
تو رویا و خیالِ هر روز من
یه لطفی کن بگیر دستمو
کبودی زیر چشای خیسم
به خاطر غربت و این دوریه
عاشقی و دیوونگی یه زن
وقتی که مجنون می شه این جوریه
زنم ولی عاشقتم مردونه
می خوای بگم حالم خوبه عالیه
یه رژ قرمز بزنم بخندم
نگم که جات تو زندگیم خالیه
لیلا بشم ، عذرا بشم یا شیرین
مجنون میشی وامق میشی یا فرهاد
نمی دونم چه کار خوبی کردم
عاشق شدم خدا تو رو به من داد
بیا با هم بریم سفر عزیزم
تو واقعیت یا که توی رویا
فرقی نداره آخر قصه مون
من و تو هستیم و خدا و دنیا
با حس بودنت چه شیرین میشه
تلخی و درد و هر چی که بد باشه
کی می تونه به جرم عاشق شدن
راه من و تو رو بخواد سَد باشه
همیشه من عاشقتم تا ابد...
حتی اگه به خاطرت بمیرم
یه جای دیگه توی دنیای بعد
بازم می یام دست تو رو می گیرم
((الهه دهقان))
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر ناب
شب ...
انتظار ...
سکوت ...
تیک تاک ساعت ...
وقتی از من دوری ...
وقتی نیستی و دلتنگی امانم را بریده ...
وقتی درد نداشتنت هرروز نیمه جانم می کند ...
یلدا چه فرقی با بقیه ی شبها دارد؟!
بدون تو تمام این شیرینی ها
مثل زهرتلخ است ...
دوباره مثل هرشب
خیره به آسمان زیبای چشمهایت شده ام !
و بارها بی اجازه بوسه بارانت خواهم کرد ...!
((الهه دهقان))
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعرکده
این را خوب می دانم
یک بار باختن
می تواند بردهای زیادی را برایم درآینده
به همراه داشته باشد ...
زمین می خورم ...
تمام قد می ایستم ...
سرم را بالا می گیرم ...
اماهنوز قلبم این شکست را نپذیرفته
که هرلحظه ازدرد نداشتنت تیر
می کشد ...
((الهه دهقان))
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعرکده
درقلب واژه ها نفوذکرده ام
جمله ی دوستت دارم را
یک به یک از دهان کلمات بیرون کشیده ام ...
هر روز برایت
نامه های عاشقانه می نویسم ...
برای تو که
در دورترین نقطه از دنیای من ایستاده ای
که هر چقدر برایت عاشقانه ترمی نویسم
کمتربه من فکر می کنی ..
((الهه دهقان))
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعرکده
ماه ومهتاب وعشق ممنوع است
ردپایی در این حوالی نیست
کوچه بی رهگذر شده، اما
پنجره از نگاه خالی نیست
یاد دیروزهای رفته به خیر
پای ما کوچه را ورق میزد
ماه از روی تو شروع می شد
چشم تو طعنه بر شفق میزد
ما نرفتیم ، جاده می داند
این که از ره رسید غربت بود
آخرین لحظه ها به گریه گذشت
ما دو بودیم و مُشتی حسرت بود
رفتی و شهر بی تو غمگین ماند
سال ها بی تو آمد و بگذشت
دست هایم چقدر تنها شد
آه ای رفته از تبسم دشت
آن دو چشم سیاه را بردار
سوی آغوش خسته ام برگرد
من و کوچه همیشه منتظریم
در به رویت نبسته ام برگرد
-
((الهه دهقان))
-
👇👇👇
instagram.com/mohammad.shirinzadeh/
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعرکده
پا به شعرم گذاشتی
موسیقی شکل گرفت
تانگو ...
دستهایم را بگیر
آن قدر از خود بیخودم
که صدا را ببوسم
بپیچم دور خودم
چون شال گردنی که
مرا از زمستان
عبور دهد!
-
((الهه دهقان))
-
👇👇👇
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر زمستون
نگاه کوچه سنگینه
خیابونا پُر از دوده
یه کم با من مداراکن
برای رفتنت زوده
بهم دستاموپَس دادی
میگی سردن نمیگیری
دیگه یاغی شدی حالا
منو گردن نمیگیری
تو این روزا بدون من
دچار شک وتردیدی
بهاری بودم اما تو
منو پاییز می دیدی
تو این راهی که بن بسته
بدون من داری میری
یه کم شک کن به این رفتن
بری بی وقفه می میری!
((الهه دهقان))
-
👇👇👇
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعرکده
یه احساس حسادت باز دارم
به اون سیگاری که روی لباته
چه حالی می کنه تلخیش هر روز
با اون لبهایی که مثل نباته
ببخشیدا جسارت می شه...اما
رقیب سخت من سیگار باشه!
یه زیر سیگاری و یه فندک و دود
می تونه با دلتون یار باشه؟!
یه پاکت کنت یا اینکه وینستون...
با دستت هی هم آغوشه دوباره
یه حسی داره که من هم دلم خواست
بسوزم دود شم... با این ترانه
آقا اون آخری سیگار قبلی
به یاد من نبود و می کشیدی
این آخری که روشن کردی امشب
به عشق من به فکر من کشیدی؟!
خوش اقباله همون دودی که هر روز
تو دنیای شما تو یه حصاره
ببین این لعنتی بی مروت
همین سیگار دنیاتونو داره!
((الهه دهقان))
👇👇👇
برچسب ها: الهه دهقان , ترانه سیگار الهه دهقان , شعر سیگار , ترانه های الهه دهقان
محتاج روزای پُر از برفم
من عاشق فصل زمستونم
از این هوای لعنتی خستم
دلتنگ اون سرما و بارونم
شاید هوا انقدر هم بد نیست
حالم ولی افسوس داغونه
اصلا دل من قرص و محکم نیست
دنیا واسم بی تو یه زندونه
با گریه شب تا صبح بیدارم
هرشب تو این خونه ، دلم خونه
اصلا حواست نیست من هستم
جایی که تو نیستی یه زندونه
دارم گلایه می کنم رسما
گرما و سرماو.... همش حرفه
کاشکی می فهمیدی که رنگ عشق
سپید مطلقه مثه برفه
((الهه دهقان))
👇👇👇
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر زمستون
ماه ومهتاب وعشق ممنوع است
ردپایی در این حوالی نیست
کوچه بی رهگذر شده، اما
پنجره از نگاه خالی نیست
یاد دیروزهای رفته به خیر
پای ما کوچه را ورق میزد
ماه از روی تو شروع می شد
چشم تو طعنه بر شبق میزد
ما نرفتیم ، جاده می داند
این که از ره رسید غربت بود
آخرین لحظه ها به گریه گذشت
ما دو بودیم و مُشتی حسرت بود
رفتی و شهر بی تو غمگین ماند
سال ها بی تو آمد و بگذشت
دست هایم چقدر تنها شد
آه ای رفته از تبسم دشت
آن دو چشم سیاه را بردار
سوی آغوش خسته ام برگرد
من و کوچه همیشه منتظریم
در به رویت نبسته ام برگرد
((الهه دهقان))
👇👇👇
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر ناب
درد یعنی که زن باشی و هر روز
روسریت روی سرت باشه
تنها مَردی که تا ابد باید
عاشقش باشی همسرت باشه ...!
((الهه دهقان))
👇👇👇
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر ناب
پاییز به جانِ این خیابان افتاد
مهرت به دلِ تمام تهران افتاد
تا چتر به روی سرِ خود بگشودی
صد دلهره بر چهره ی باران افتاد
((الهه دهقان))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر ناب
دنیارو من بهم می ریزم واست
فقط بگو #دوستت_دارم کافیه
ترانه ها زنده میشن به #عشقت
شعر و ردیف و غزل و قافیه
((الهه دهقان))
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر ناب
نامحرمی به صورتـم، امشب کمی نگاه کن
اصلا گناهش پای من، امشب کمی گناه کن
من عاشق چشم شما، رنگی بزن بر هستیم
مشکیقشنگ مطلقاست، عُمر مَرا سیاه کن
((الهه دهقان))
برچسب ها: کتاب مجنون بی پروا , الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان
دریای قلب من پرازموجه
ازاین تلاطم چیزی می دونی؟!
چشمات یه شهرو مست وداغون کرد
توفان به پاکردی نمی دونی؟!
وقتی می یام آروم تو آغوشت
رسمایه کوه عشق پشتم هست...
وقتی درگوشی بهم میگی؛
دوستت دارم...دستات تودستم هست
ابروهاتو گره نزن برهم...
می خوای به یغمابره بازدنیام
اخمت شبیه خشم چنگیزه
رو زخم قلب کاری چشمام
توجنگل موهای آشفته م
دستات شبیه بادولگرده
وقتی که زل می زنی توچشمام
تموم میشه هرچی غم و درده...
دنیای من بهشته بایادت
حتی تو وقتی که میگی خسته م...
حرف منوقطع می کنی میگی؛
کاری نداری چشمامو بسته م
((الهه دهقان))
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر ناب
نگاهم را به هر طرف می دوزم
شاید تورا پیداکنم
به من نزدیکی
فقط در هیاهوی تهران
گمت کردم
روزی خواهی آمد
ومن در امواج احساست
غرق می شوم
درست راس ساعت بی قراری
صدایت درگوشم می پیچد
آهسته تکرار می کنی
بانوی ترانه واحساس
دوستت دارم...
دوستت دارم...
((الهه دهقان))
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر ناب
مثل هر روز
برای بوسیدن صدایت
بی قرارم...!
چندساعت بیشتر نمانده
تا چشمهایم را
به نگاهت بدوزم...
فردا صبح
وقتی مثل هر روز
خورشید درآسمان لبخند می زند
وشهر پرازهیاهو می شود...
آغوش من تا نزدیکی ظهر
بوی دستهایت را خواهد گرفت ...
((الهه دهقان))
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر ناب
ازشب وخاطره و تخت بدم می آید
از تکاپوی تن و رخت بدم می آید
مثل یک دست فروشم سربازارجنون
که از آن عابر خوشبخت بدم می آید
با نگاه و هوسِ هرزه ی هر مرد، عجیب
ازخودم این زن بدبخت بدم می آید
روبه آیینه و آرایش خودمی رنجم
من از این موی کمی لخت بدم می آید
این غزل پیرو گفتار پر از خشم تو بود
گفتی از شاعر سرسخت بدم می آید
((الهه دهقان))
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , غزلیات الهه دهقان , شعر ناب
به جرم عاشق شدن بدون آمادگی
یه اعتراف شیرین به عشق و دلدادگی
با لحنی سرد و مغرور با یک نگاه دلگیر
با عالمی ترانه دیگه شدی نمک گیر
به حرمت ترانه به حرمت شقایق
تو فتح قلب سنگیت برنده شد یه عاشق
بازم دوباره گل داد کویر احساس من
شدی یه مرهم واسه این دل حساس من
قربون لحن سردت فدای این غرورت
منم ترانه می گم به حرمت حضورت
من و خدا و این عشق با عالمی ستاره
یه زن به لطفت آقا شاعر شده دوباره
((الهه دهقان))
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر ناب
ماه ومهتاب وعشق ممنوع است
ردپای کسی که هرگزنیست
ردشدم خط قرمزنگاهت را...
من که رد می شدم توگفتی ایست
وای... من بودم وتووحسرت
وای...من بودم و غم غربت
و شبی تلخ مثل یک مجرم
اعتراف کرده ای تو بر جرمت
آه این خرابه می شودآباد؟؟؟
جرم تو من ، گناه من احساس
جرم توعشق ، جرم من وسواس
من گلی بر شکسته و زخمی
تودلی لب ب لب از عطریاس
میم مثل مرگ
مرگ عشق یک نفردر دل
مثل محبوبه های شب درآن گلدان
خشک شد
صدگل قشنگ احساست
خانه زندان وهمخانه زندانبان
آه این خرابه می شودآباد ؟؟؟
می شود...می شوم شبی آزاد
می روم سمت مرزوبوم خوشبختی
می روم من
دوباره باداباد
ازنگاه پر از تلاطم عشق
تا که شلتاق رقص بادی مست
برگهای زردرنگ پاییزی
یک خرابه .... خرابه شد آباد ....
((الهه دهقان))
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر ناب
دلتنگ شدی حال و هوات معلومه
ازلحن عجیب اون صدات معلومه
حتی تو خیالتم کسی جزمن نیست
ازبغض نشسته تو نگات معلومه
((الهه دهقان))
برچسب ها: الهه دهقان , اشعار الهه دهقان , ترانه های الهه دهقان , شعر ناب
مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.