بانو هزار مرتبه گفتم
گفتم تمام می شود این ابرهای سرد
گفتم تمام میشود این روزهای تلخ
گفتم حصارها، بانو
حصار این شب سنگین شکستنی است
بانو بهار میرسد از راه
بانو بخند تا که بخندد گل و گیاه
بانو بخند تا که بتابد نگاه ماه
((محمد رضا عبدالملکیان))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: محمد رضا عبدالملکیان , اشعار محمد رضا عبدالملکیان , گروه شعر در تلگرام
بانو هزار مرتبه گفتم
بانو ، بانو ، بانو
بانو هزار مرتبه گفتم
دریا ظهور می کند از چشم رو به رو
بانو هزار مرتبه گفتم
از اولین ترانه باران
از اولین شکوفه لبخند
چشمی طلوع می کند از شرق آرزو
بانو هزار مرتبه گفتم
گفتم تمام می شود این ابرهای سرد
گفتم تمام می شود این روز های تلخ
گفتم حصارها... بانو
حصار این شب سنگین شکستنی است
بانو بهار می رسد از راه
بانو بخند تا که بخندد گل و گیاه
بانو بخند تا که بتابد نگاه ماه
گفتم هزار مرتبه گفتم بانو
مرا بمان بانو مرا بخند بانو مرا بگو
بانو هزار مرتبه گفتم
این تشنه پشت حادثه ی عشق مانده است
این تشنه هر چه گفته همان است
بانو این تشنه را دو جرعه بنوشان
این تشنه عشق را به تماشا کشانده است
بانو ، بانوی لاجورد
مردی در این میانه اگر هست
حرف وحدیث چشم تو او را سروده است
مردی که مهر را از برق آفتاب نگاهت ربوده است
((محمد رضا عبدالملکیان))
برچسب ها: محمد رضا عبدالملکیان , اشعار محمد رضا عبدالملکیان , شعرکده
زیبا!
آنگونه عاشقم که حرمت مجنون را
احساس می کنم؛
آنگونه عاشقم که نیستان را
یکجا هوای زمزمه دارم
آنگونه عاشقم که هر نفسم
شعر است...
((محمد رضا عبدالملکیان))
برچسب ها: محمد رضا عبدالملکیان , اشعار محمد رضا عبدالملکیان
گلوله ها،دوباره مرا می خوانند
چرا که، گردن نداده ام
به قلاده
چرایش را
فقط بلندترین قله ها
چرایش را
فقط ماه وخدا .
می دانند
((محمد رضا عبدالملکیان))
برچسب ها: محمد رضا عبدالملکیان , اشعار محمد رضا عبدالملکیان , کانال اشعار محمد رضا عبدالملکیان
چقدرفاصله دارم من از شکوه درخت
و رد پای من از سمت باغ پیدا نیست
وچشم های من از اضطراب گنجشگان
چقدر فاصله دارد
چقدر بیگانه است!
((محمد رضا عبدالملکیان))
برچسب ها: محمد رضا عبدالملکیان , اشعار محمد رضا عبدالملکیان , کانال اشعار محمد رضا عبدالملکیان
روبه روی من فقط تو بوده ای
از همان نگاه اولین
از همان زمان که آفتاب
با تو آفتاب شد
از همان زمان که کوه استوار
آب شد
از همان زمان که جستجوی عاشقانه مرا
نگاه تو جواب شد . . .
((محمد رضا عبدالملکیان))
برچسب ها: محمد رضا عبدالملکیان , اشعار محمد رضا عبدالملکیان , شعر عاشقانه , شعر کوتاه
تمام می شود
این چنار و
این چند دیوار
اما سرنوشت این كوچه
دهان به دهان میچرخد
((محمد رضا عبدالملکیان))
برچسب ها: محمد رضا عبدالملکیان , اشعار محمد رضا عبدالملکیان , شعر عاشقانه , شعر کوتاه
رو به روی من فقط تو بوده ای
از همان نگاه اولین
از همان زمان که آفتاب
با تو آفتاب شد
از همان زمان که کوه استوار
آب شد
از همان زمان که جستجوی عاشقانه مرا
نگاه تو جواب شد
((محمد رضا عبدالملکیان))
برچسب ها: اشعار محمد رضا عبدالملکیان , شعر ناب , شعر کوتاه , شعر
وقتی درخت در راستای معنی و میلاد
بر شاخه های لخت پیراهن بلند بهاری دوخت
با اشتیاق رفتم به میهمانی آئینه
اما دریغ
چشمم چه تلخ تلخ ، پاییز را دوباره تماشا کرد
و دیگر جوان نمی شوم
نه به وعده ی عشق و نه به وعده ی چشمان تو
و دیگر به شوق نمی آیم
نه در بازی باد و نه در رقص گیسوان تو
چه نامرادی تلخی
و دریغا ، چه تلخ تلخ فرو می ریزم
با سنگینی این غربت عمیق
در سرزمین اجدادی خویش
و دریغا ، چه عطشناک و پریشان پیر می شوم
در بارش این گستره ی تشویش
در خانه ی خورشید ها و خاطره ها
دریغا بر من ، چگونه فراموش می شود ؟
سبد ها و سفره هایی که سالهاست نه سیب را می شناسند
و نه مهربانی را
و دریغا بر من ، چه لال و بی برگ و بال پیر می شوم
در اینسوی دیوارهایی که از من دزدیده اند سیب را
و جان مایه ی سرود های جوانی را
ودیگر جوان نمی شوم
نه به وعده ی این بهاری که آمده است
و نه به وعده ی آن شکوفه های شکستنی
((محمد رضا عبدالملکيان))
برچسب ها: اشعار محمد رضا عبدالملکیان , شعر ناب , شاعرانه , شعر گرافی عاشقانه
کنار حوصله ام بنشين
بنشين مرا به شط غزل بنشان
بنشان مرا به منظره ي عشق
بنشان مرا به منظره ي باران
بنشان مرا به منظره ي رويش
من سبز مي شوم
ستاره هاي کلامت را
در لحظه هاي ساکت عاشق
بر من ببار
بر من ببار تا که برويم بهاروار
چشم از تو بود و عشق
بچرخانم
بر حول اين مدار
((محمد رضاعبدالملکيان))
برچسب ها: اشعار محمد رضا عبدالملکیان , شعر باران , باران , شعر بارانی
.: Weblog Themes By Pichak :.