خودم را قضاوت کردم
دیدم یک آدم مهربانی نبودهام،
من سخت، خشن و بیزار درست شدهام،
شاید اینطور نبودم
تا اندازهای هم زندگی و روزگار
مرا اینطور کرد.
((صادق هدایت))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , شعر مرگ , شعر مهربانی
می بایستی در این زندگی،
نزدیک او بوده باشم.
هرگز نمیخواستم او را لمس کنم،
فقط اشعهی نامریی
که از تنِ ما خارج و به هم آمیخته میشد،
کافی بود
در این دنیای پست
یا عشقِ او را میخواستم
و یا عشقِ هیچکس را
((صادق هدایت))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , شعر عشق , شعر مهربانی
گمان می کنم از پشتِ صورتک
بهتر بشود راست گفت
((صادق هدایت))
از داستانِ صورتکها
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , شعر صورتک ها , جملات صادق هدایت
در چشمهایم
غبار مرگ را دیده بودم ؛
دیده بودم که باید بروم.
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , شعر مرگ , شعر مهربانی
تنها چیزی که از من دلجوئی میکرد
امید نیستی پس از مرگ بود
- فکر زندگی دوباره مرا میترسانید
و خسته میکرد -
من هنوز باین دنیائی که در آن زندگی میکردم
انس نگرفته بودم،
آیا دنیای دیگر به چه درد من میخورد؟
((صادق هدایت))
بوف کور
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , شعر مرگ , شعر مهربانی
کاش میتوانستم
مانند زمانیکه بچه و نادان بودم
آهسته بخوابم -
خواب راحت بیدغدغه.
از کتابِ بوف کور
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , شعر خواب , جملات صادق هدایت
در زندگی زخم هايی هست که مثل خوره
روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد ...
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , شعر مرگ , شعر مهربانی
مرگ، مادر مهربانی است
که بچه ی خود را پس از یک روز طوفانی
در آغوش کشیده،
نوازش میکند و می خواباند.
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , شعر مرگ , شعر مهربانی
همه محض رضای خدا او را میزدند
و به نظرشان خیلی طبیعی بود
سگ نجسی را که مذهب نفرین کرده
و هفت تا جان دارد برای ثواب بچزانند!
سگ ولگرد
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , جملات صادق هدایت , جملات فلسفی
این سرنوشت است که فرمانروایی دارد
ولی در همین حال این من هستم
که سرنوشت خودم را درست کرده ام،
سرنوشتی که دیگر نمیتوانم از آن بگریزم.
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , جملات صادق هدایت , عکس صادق هدایت
من از بس چیزهای متناقض دیده
و حرفهای جوربجور شنیده ام
و از بسکه دید چشمهایم
روی سطح اشیاءِ مختلف سابیده شده -
این قشر نازک و سختی
که روح پشت آن پنهان است،
حالا هیچ چیز را باور نمیکنم -
به ثقل و ثبوت اشیاء،
به حقایق آشکار و روشن همین الان شک دارم -
نمیدانم اگر انگشتهایم را
به هاون سنگی گوشه حیاطمان بزنم
و از او بپرسم آیا ثابت و محکم هستی
در صورت جواب مثبت باید حرف او را باور بکنم یا نه.
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , جملات صادق هدایت , شاعرانه های باد
وقتی انسان شهری را وداع می كند؛
مقداری از یادگار ،
احساسات و كمی از هستی خودش
را در آنجا می گذارد.
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , جملات صادق هدایت , جملات فلسفی
می دانید همیشه زن باید به طرف من بیاید
و هرگز من به طرف زن نمی روم.
چون اگر من جلو زن بروم این طور حس می کنم
که آن زن برای خاطر من خودش را تسلیم نکرده،
ولی برای پول یا زبان بازی و یا علت دیگری که خارج از من بوده است؛
احساس یک چیز ساختگی و مصنوعی می کنم.
اما در صورتی که اولین بار زن به طرف من بیاید،
او را می پرستم
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , جملات صادق هدایت , جملات فلسفی
پرنده را برای قفس نیافریده اند،
اسب ، الاغ با زین و پالان زاییده نشده اند.
واضح تر بگوییم: انسان آنان را از طبیعت دزدیده،
برای هر کدام یک مصرف و کاری تراشیده است.
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , جملات صادق هدایت , جملات فلسفی
زندگی من مثل شمع خرده خرده آب می شود، نه
اشتباه می کنم ، مثل یک کنده هیزم تر است که
گوشه دیگدان افتاده و به آتش هیزم های دیگر
برشته و ذغال شده ، ولی نه سوخته است و نه تر و
تازه مانده ، فقط از دود و دم دیگران خفه شده.
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , جملات صادق هدایت , جملات فلسفی
زندگی من تمام روز
میان چهار دیواری اطاقم
می گذشت
و می گذرد .
میان چهار دیوار
گذشته است ...
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , شعر تنهایی , شعر کوتاه
از دور ریختن
عقایدی كه به من تلقین شده بود،
آرامش مخصوصی
در خودم حس میكردم...
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , جملات صادق هدایت , جملات فلسفی
اصلاً مرده شور این طبیعت مرا ببرد،
حق بجانب آنهائی است که می گویند
بهشت و دوزخ در خود اشخاص است،
بعضی ها خوش بدنیا می آیند و بعضی ها ناخوش.
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , شعر کوتاه , شعر ناب
آیا اتاق من یک تابوت نبود؟
رختخوابم سردتر و تاریکتر از گور نبود؟
رختخوابی که همیشه افتاده بود و مرا دعوت بخوابیدن میکرد -
چندین بار این فکر برایم آمده بود که در تابوت هستم -
شبها بنظرم اتاقم کوچک میشد
و مرا فشار میداد آیا در گور همین احساس را نمیکنند؟
آیا کسی از احساسات بعد از مرگ خبر دارد؟
اگرچه خون در بدن میایستد
و بعد از یک شبانه روز بعضی از اعضای بدن شروع به تجزیه شدن میکنند
ولی تا مدتی بعد از مرگ موی سر و ناخن میروید -
آیا احساسات و فکر هم بعد از ایستادن قلب از بین میروند
و یا تا مدتی از باقیمانده خونی که در عروق کوچک هست
زندگی مبهمی را دنبال میکنند؟
حس مرگ خودش ترسناک است
چه برسد به آنکه حس بکنند که مرده اند!
پیرهائی هستند که با لبخند میمیرند،
مثل اینکه خواب بخواب میروند و یا پیه سوزی که خاموش میشود.
اما یکنفر جوان قوی که ناگهان میمیرد
و همه قوای بدنش تا مدتی بر ضد مرگ می جنگند
آیا چه احساساتی خواهد کرد؟
بوف کور
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , عکس های صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , شعر ناب
ما بچهٔ مرگ هستیم
و مرگ است که ما را از فریبهای زندگی نجات میدهد،
و درته زندگی،
اوست که ما را صدا میزند
و بهسوی خودش میخواند
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , جملات صادق هدایت , جملات فلسفی
هر کسی با قوه ی تصور خودش کس دیگری را دوست دارد
و این از قوه ی تصور خودش است که کیف می برد
نه از زنی که جلو اوست
و گمان می کند که او را دوست دارد.
آن زن تصور نهایی خودمان است،
یک موهوم است که با حقیقت خیلی فرق دارد.
((صادق هدایت))
صورتک ها 1311
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , جملات صادق هدایت , جملات فلسفی
یاد من باشد که تنهایی ام را برای خودم نگه دارم
و بغض های شبانه ام را برای کسی بازگو نکنم
تا ترحم دیگران را با اظهار علاقه اشتباه نگیرم،
یاد من باشد که فقط برای سایه ام بنویسم.
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , جملات ناب , جملات صادق هدایت
اگر راست باشد که هر کس ستاره ای در آسمان دارد،
ستاره ی من باید دور، تاریک و بی معنی باشد…!
اصلا شاید من ستاره ای نداشته ام…!
زندگی من مانند بیابانیست
که در آن لاشه ی کاروان روزهای گذشته
روی هم تل انبار می شود…!
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , جملات صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , شعر ناب
دنیا دمدمی است ، دو روز دیگر ماها خاک می شویم
چرا سر حرف های پوچ وقتمان را تلف بکنیم ؟
چیزی که می ماند همان خوشی است
وقت را باید غنیمت شمرد ،
باقیش پوچ است و بعد افسوس دارد ...
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , جملات ناب , جملات صادق هدایت
در زندگی زخم هایی هست
كه مثل خوره روح آدم را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد.
این دردها را نمی شود به کسی اظهار کرد
چون عموما عادت دارند این درددهای باور نکردنی را
جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمرند
و اگر کسی بگوید یا بنویسد مردم بر سبیل عقاید جاری
و عقاید خودشان سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک
و تمسخرامیز تلقی بکنند .
((صادق هدایت))
برچسب ها: صادق هدایت , جملات صادق هدایت , اشعار صادق هدایت , شعر کوتاه
.: Weblog Themes By Pichak :.