
من عهد بسته بودم که انقلاب کنم
تفنگ دردست بگيرم و
خنجر به کمر ببندم و
کوله اي برپشت بگيرم
من عهد بسته بودم تمام ديکتاتورهاي جهان را خاکستر سيگارم کنم
پاي پياده کوه ها را به لرزه دربياورم
بيابانها را دريا کنم
درياها را خروشان
من عهد بسته بودم کودکان را سيرکنم
زنان را آزاد
مردان را زندان بشکنم
اما
حضور تو عهد من را شکست
مرا به زندان چشمانت انداختي
خانه نشينم کردي
به نفرين عشق دچارم کردي
حالا عهد بسته ام کنار تنت بمانم
گيسوانت را به دست بگيرم
لبانت را به لبهايم بگيرم
وتا زنده ام
اسير عشق تو باشم
به تمام ديکتاتورهاي عالم بگو
آسوده بخوابند
من عاشق شدم
((حامد بدر خان))
مترجم : بابک شاکر
برچسب ها: اشعار حامد بدر خان , اشعار شاعران خارجی , شعر ناب , شعر
.jpg)
من عهد بسته بودم که انقلاب کنم
تفنگ دردست بگيرم و
خنجر به کمر ببندم و
کوله اي برپشت بگيرم
من عهد بسته بودم تمام ديکتاتورهاي جهان را خاکستر سيگارم کنم
پاي پياده کوه ها را به لرزه دربياورم
بيابانها را دريا کنم
درياها را خروشان
من عهد بسته بودم کودکان را سيرکنم
زنان را آزاد
مردان را زندان بشکنم
اما
حضور تو عهد من را شکست
مرا به زندان چشمانت انداختي
خانه نشينم کردي
به نفرين عشق دچارم کردي
حالا عهد بسته ام کنار تنت بمانم
گيسوانت را به دست بگيرم
لبانت را به لبهايم بگيرم
وتا زنده ام
اسير عشق تو باشم
به تمام ديکتاتورهاي عالم بگو
آسوده بخوابند
من عاشق شدم
((حامد بدر خان))
مترجم : بابک شاکر
برچسب ها: اشعار شاعران خارجی , اشعار حامد بدر خان , شعر خارجی , شعر زیبا
.: Weblog Themes By Pichak :.
























