شعر های باران خورده ....

توبه کردم که دگر شعر نگویم ز فراق

این دل توبه شکن با غم عشقت چه کند؟

((پروانه حسینی))

باز بر جانم فراقت پادشاهی می‌کند

وآنچ در عالم‌کشی کرد از تباهی می‌کند

شهر صبرم تا سپاه هجر تو غارت زدند

با من آن کردی که با شهری سپاهی می‌کند

بی‌گناهم کشت عشقت وای اگر بودی گناه!

حال چون بودی چو این در بی‌گناهی می‌کند؟

چشم تو دعوی خونم کرد و ابرو شد گواه

کژ چرا شد گرنه میلی در گواهی می‌کند

در غمم گفتی: صبوری کن! بلی، شاید کنم

هیچ جایی صبر اگر بی‌آب ماهی می‌کند

بر ظهیر این غصه کمتر نه که طبع او ز نظم

بر سپهر مهر مدح شاه ماهی می‌کند

شهریار شیر کینه نصرت دین بیشکین

آنک شمشیرش ز شیران کینه‌خواهی می‌کند

-
((ظهیر فاریابی))

-

👇👇👇

instagram.com/mohammad.shirinzadeh/

من یک شب از تو دور شدم، سوختم ز غم

خورشید از فراقِ تو هرشب چه می‌کند؟

((رفیع مشهدی))

👇👇👇

دردا و دریغا که بود عمر مرا

شب‌ها شب هجر  و روزها روز فراق...

((هاتف اصفهانی))

👇👇👇 

اجل به قتل من آمد شبِ فراق، ولی

فراقِ یار مرا می‌کشد، چه منّت ازو؟

((آصفی هروی))

  👇👇👇   

بیا کـه جان مـرا بی‌تو نیست برگ حیات

بیا، که چــشمِ مرا بی‌تو نیـسـت بینایی...

((عراقی))

گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇

t.me/sherebarankhordee

غم هجرت به که گویم، به که ابراز کنم

خسته ام خسته تر از آنکه سخن باز کنم

نفسم رفت هوا نیست در این شهر شلوغ

سخن از عشق زیاد است ولیکن به دروغ

در پی ات رو به کدامین طرف شهر کنم

تا به کی بی خبر از روی تو من صبر کنم

دوری ات طاقت من برده نمانده نفسی

از همه دل زده ام جز تو نماندست کسی

این همه حرف زدم سفره ی دل وا کردم

گشتم آنقدر توان رفت کمر تا کردم

چه فراقیست مرا و تو که پایانش نیست

آنکه یک عمر اسیرت شده تقصیرش چیست

کاش ای کاش که این قائله ها گردد ختم

آخر قصه ی این فاصله ها باشد وصل

نیست مصراعی و بیتی که شود پایانی

جز همانی که خودت از همه بهتر دانی

یا که از خویش به این غم زده پیغام رسان

یا خودت را به کنارش دم مرگش برسان

((علیرضا محمدی سرچشمه یی))

گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇

t.me/sherebarankhordee

تو چه دانی که چه‌ها کرد فراقت با من

داند این آنکه ازین غم بود او را قدری

((عراقی))

گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇

t.me/sherebarankhordee

ما وصل خواستیم و رقیبان فراق را

نفرین سریعتر ز دعا مستجاب شد....

((نوراء نریمان))

لحظه وصل

به يك چشم زدن میگذرد...

اين فراق است

كه هر ثانيه اش يكسال است...

((محمد شیخی))

گفتم بــه بلبلی که علاج فراق چیست؟

از شاخ گل به خاک فتاد و تپید و مرد

((حزین لاهیجی))