
ای دوست به هر منزل، همخانه تو را یابم
در کشور جان و دل، جانانه تو را یابم
در دیدهٔ بیداران، در جلوه تو را بینم
در حلقه هشیاران، مستانه تو را یابم
خود باده و خود جامی، خود رند می آشامی
میخانه تو را دانم، پیمانه تو را یابم
چندان که زنم غوطه چون موج به هر دریا
در سینه هر قطره دردانه تو را یابم
در دیر و حرم جز تو دیّار نمی باشد
در کعبه تو را بینم، در خانه تو را یابم
در چشم حزین دایم، بی پرده تو پیدایی
ای چشم و چراغ دل پروانه تو را یابم
((حزین لاهیجی))
برچسب ها: حزین لاهیجی , شعر گرافی , غزلسرا , کافه شعر

آگه ز بی وفایی اغیار گشته ای
از جام حسن مستی و هشیار گشته ای
چون گل شده ست دامن پاک تو غرق خون
گویا سراسری به دل زار گشته ای
مشکین شده ست رنگ تو ای خطّ سبزفام
از بس در آفتابِ رخ یار گشته ای
فتوا ز رشک کرده هدر خون آینه
از ما زیاده تشنهٔ دیدار گشته ای
سرگشتگی بس است حزین ، آسمان نیی
بنشین به کوی عشق، که بسیار گشته ای
-
((حزین لاهیجی))
-
👇👇👇
instagram.com/mohammad.shirinzadeh/
برچسب ها: حزین لاهیجی , شعر گرافی , غزلسرا , غزل کهن

بنمای رخ چون دیده را گرم تماشاکرده ای
ور خوش بود مستوریت، ما را چه رسوا کرده ای
مومن برهمن می کند، نیرنگ سازی های تو
رخ در نقاب افکنده ای، عشق آشکارا کرده ای
شوراب زمزم داده ای رگهای مژگان مرا
این سینهٔ تفسیده را صحرای بطحا کرده ای
دامان یوسف کرده ای جیب و گریبان مرا
شوق دل از کف داده را دست زلیخا کرده ای
زخم نمک سود مرا، شور بیابان داده ای
آشوب مژگان مرا هم چشم دریا کرده ای
کو قدر غم پروردگی، کو مزد دیرین بندگی
لطفی که با من کرده ای باگبر و ترساکرده ای
در قید زلف افکنده ای، کار پریشان خاطران
گل را به دامان صبا، دفتر مجزا کرده ای
چشم حزین خسته را، دور از عذار خویشتن
چون وامق دل سوخته، با داغ عذراکرده ای
-
((حزین لاهیجی))
-
👇👇👇
instagram.com/mohammad.shirinzadeh/
برچسب ها: حزین لاهیجی , شعر خاطر پریشان , غزلسرا , غزل کهن

ای شوق، در شکنجهٔ دلها چگونهای؟
آه ای شرار شوخ، به خارا چگونهای؟
در پرسشت به لب نفسم میتپد به خون
ای ماهی بریده ز دریا چگونهای؟
ای دل که بود سجده برت فرق آفتاب
در زیر دست داغ سویدا چگونهای؟
ای همّت بلند که گردون به خاک توست
در زیر بار منّت بیجا چگونهای؟
ناسازی است شیوهٔ اجزای روزگار
با یک جهان عدو، تن تنها چگونهای؟
در ظلمت زمانه که جهل آفتاب اوست
ای نورِ عقلِ دیدهٔ بینا چگونهای؟
داغی حزین و از جگرت دود برنخاست
در آتش ای سپند شکیبا چگونهای؟
-
((حزین لاهیجی))
-
👇👇👇
برچسب ها: حزین لاهیجی , اشعار حزین لاهیجی , شعر دل , غزلسرا

در قفل فروبستهی غمهای دل خویش
آن کهنه کلیدیم که دندانه نداریم…
-
((حزین لاهیجی))
-
👇👇👇
برچسب ها: حزین لاهیجی , تک بیت های زیبا , تک بیت ناب , تک بیتی

مرا آزاد میسازد ز دام دل تپیدنها
جنون گر وسعتی بخشد به صحرای رمیدنها
به خاک افتادهٔ ضعفم، چو نقش پا درین وادی
زمینگیر غبار خاطرم، از آرمیدنها
سهی بالای من، تا خالی افکندهست آغوشم
دوتا گردیدهام در زیر بار دل کشیدنها
از آن مهر جهانآرا نقاب از رخ برافکندن
ز ما بیطاقتان، چون صبح پیراهن دریدنها
رقیبان را به درد خود نبیند هیچ ناکامی
چه با جان زلیخا کرد، رشک کف بریدنها
تب و تاب دل ما تشنهکامان را چه میدانی؟
شراب بیخماری میکشی از لب مکیدنها
بیا در دیده، گر دلجویی این ناتوان خواهی
نگه را منزل دوریست تا مژگان رسیدنها
بهاران بودهای در باغ، دی را هم تماشا کن
عجب بر چیدنی دارد، بساط عیش چیدنها
حزین آخر سر حرفی به آن شیرین زبان واکن
چه لذت بردهای از شهد ناکامی چشیدنها
((حزین لاهیجی))
👇👇👇
برچسب ها: حزین لاهیجی , اشعار حزین لاهیجی , غزلسرا , شعر باغ

ای نام تو زینت زبانها
حمد تو طراز داستانها
تا دام گشاد، چین زلفت
افتاد خراب، آشیانها
در رقص بود به گرد شمعت
فانوس خیال آسمانها
بگشای نقاب تا برآیند
از قالب جسم تیره، جانها
مقصد تویی از سلوک عالم
شوق تو دلیل کاروانها
در وصف کمال کبریایت
ابکم شده کلک نکتهدانها
خاموش حزین که برنتابد
افسانهٔ عشق را زبانها
((حزین لاهیجی))
👇👇👇
برچسب ها: حزین لاهیجی , اشعار حزین لاهیجی , غزلسرا , شعر کمال

در قیدِ غمم،
خاطر آزاد کجایی؟
تنگ است دلم،
قوّتِ فریاد کجایی؟
((حزین لاهیجی))
👇👇👇
برچسب ها: حزین لاهیجی , شعر فریاد , شعر غم , شعر کجایی

دلبر بسیار و دل نگهدار کم است
دلدار کم و چه کم که بسیار کم است
گویند به عالم تو چرا بی یاری
یاران چه کنم یار وفادار کم است
((حزین لاهیجی))
👇👇👇
برچسب ها: حزین لاهیجی , شعر یاران , شعر وفا , شعر عالم

از مُلک وجودم اثری عشق تو نگذاشت
چون کشور سلطان ستمکار ، خرابم
((حزین لاهیجی))
👇 👇 👇
https://t.me/mohammadshirinzadeh : "تلگرام"
instagram.com/mohammad.shirinzadeh : "اینستاگرام"
برچسب ها: حزین لاهیجی , تک بیت ناب , شعر ستمکار , شعر سلطان

گفتم بــه بلبلی که علاج فراق چیست؟
از شاخ گل به خاک فتاد و تپید و مرد
((حزین لاهیجی))
برچسب ها: حزین لاهیجی , اشعار حزین لاهیجی , شعر بلبل , شعر فراق
.: Weblog Themes By Pichak :.

























