
همهی مردها خوشحالت میکنند
اما اگر زمانی این شعر را خواندی
به مردی فکر کن که آن را نوشته
او به خاطر تو از دنیا متنفر شد.
((لئونارد کوهن))
ترجمه: سینا کمال آبادی
برچسب ها: لئونارد کوهن , اشعار لئونارد کوهن , اشعار شاعران خارجی , شعر

با ویالونی سوزان مرا به سوی زیبایی ات برقصان.
مرا از میانه دلهره، به آرامش و اطمینان برقصان.
همچون شاخهٔ زیتونی مرا بلند کن،
و فاخته ای باش در مسیر خانه ام.
مرا تا انتهای عشق برقصان.
مرا تا انتهای عشق برقصان.
آه بگذار زیباییات را ببینم،
آن هنگام که همه ناظران رفتهاند.
بگذار حرکاتت را لمس کنم،
آنگونه که در بابل انجام میدهند.
به آرامی نشانم بده،
آنچه را که فقط مرزهایش را میشناسم.
مرا تا انتهای عشق برقصان.
مرا تا انتهای عشق برقصان.
اکنون برای پیوندی زناشویی مرا برقصان،
مدام و مدام.
مرا با لطافت و بسیار طولانی برقصان.
ما هر دو در عمیقترین جایگاه
و بالاترین جای عشقمان هستیم.
مرا تا انتهای عشق برقصان.
مرا تا انتهای عشق برقصان.
مرا به سوی کودکانی برقصان،
که تمنای زادهشدن دارند.
مرا در میان پردههای برقصان،
که بوسههای ما آنها را فرسوده کرده اند.
اکنون خیمهای برای سرپناهمان بر پا کن،
هر چند همه رشتهها گسسته شده است.
مرا تا انتهای عشق برقصان.
با ویالونی سوزان مرا به سوی زیبایی ات برقصان.
مرا از میانه دلهره، به آرامش و اطمینان برقصان.
مرا با دستان برهنه ات،
یا با دستکش ات لمس کن.
مرا تا انتهای عشق برقصان.
مرا تا انتهای عشق برقصان.
مرا تا انتهای عشق برقصان.
((لئونارد کوهن))
ترجمه مهیار مظلومی
برچسب ها: لئونارد کوهن , اشعار شاعران خارجی , شاعران خارجی , کانال شعر جهان

اگر بدانم
سرزمینی که شعر در آن زاده می شود کجاست،
هر روز سری به آن سرزمین خواهم زد...
((لئونارد کوهن))
برچسب ها: لئونارد کوهن , اشعار لئونارد کوهن , اشعار شاعران خارجی , شعر

کارم را کرده ام
خوابم را خوابیده ام
مرگم را مرده ام
و حالا دیگر میتوانم بروم
ترک کنم چیزی را که ضروری ست
و ترک کنم چیزی را که سرشارست
ضروری در دل
و ضروری در مخمصه
دلدار من،من مال تو هستم
همان طور که همیشه بوده ام
از مغزِ استخوان تا به منفذ ها
از اشتیاق تا پوست
حالا که دیگر مأموریتم
به پایان رسیده است:
دعا کن بخشیده شده باشم
بابتِ عمری که گذراندم
تنی که تعقیب کردم
او هم در تعقیب من بود
اشتیاق من مکانی ست
و مرگم سفری ست دریایی
((لئونارد کوهن))
برچسب ها: لئونارد کوهن , اشعار لئونارد کوهن , اشعار شاعران خارجی , شعر ناب

با من بمان
اندکی بیشتر با من بمان
ای سایه ی گریزان آرامشم
ای سنجاق شده
بر هر نفسی که پیش از اولین سوال فرو می برم
بانوی من
تو آن تشنگی هستی
که عطش را فرو می نشاند
کدام آغوش می تواند
چون آغوش تو
کودکی را آنقدر عشق ببخشد
که هرگز
کسی را نکشد
((لئونارد کوهن))
برچسب ها: لئونارد کوهن , اشعار لئونارد کوهن , اشعار شاعران خارجی , شعر ناب
.: Weblog Themes By Pichak :.


























