
دوباره منظره ی آسمان، زمین، باران
زلال زمزمه های کسی است این باران
دوباره تر شده چشمان آفتابی شهر
دوباره پر شده چشمانم از یقین، باران
ببین رها شده در من خلاصه ی یک درد
به گریه آمده ابری در آستین باران
نه ابر نیست، نه! این زخم کهنه ی مردی است
که تازه می شود از ضربه های این باران
دوباره می رسد از راه شاعری بی چتر
آهای دختر دلتنگی زمین، باران!
هوای گریه گرفته است ناودان ها را
بخوان برای من آواز دلنشین باران!
((علی داوودی))
برچسب ها: علی داوودی , غزلسرا , اشعار علی داوودی , شعرکده
تاريخ : چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۸ | 1:11 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
.: Weblog Themes By Pichak :.
























