
شب های بسیار
با شوق دیگری
کنار تو خوابیدم
شبیه خرچنگی
که در خزه ها گیر کرده است
لعنت به تو!
چرا نفهمیدی که سرزنشم کنی
و به رودخانه بیندازی
لعنت به تو!
سال هاست
چون سنگی
در حال غرق شدنم!
((شیرین خسروی))
https://telegram.me/sherebarankhorde
برچسب ها: شیرین خسروی , اشعار شیرین خسروی , شعر کوتاه , کانال شعر در تلگرام

چگونه نامت
مثل کلیدی به گردنم آویخت
و قفل باغم را گشود
چگونه بهار
به نارنج های من بازگشت !
و پاییز ،
غم انگیزی اش را از دست داد ..
((شیرین خسروی))
برچسب ها: شیرین خسروی , اشعار شیرین خسروی , شعر کوتاه , کانال شعر در تلگرام

شب ها به دشت پیرهنم خواب می دهی
نیلوفری و جلوه به مرداب می دهی
تو کیستی که با تو پُر از حرف تازه ام؟
هر شب به دفترم غزلی ناب می دهی
هر واژه را به لمس سرانگشت شاعرت
از دست من گرفته تب و تاب می دهی
پیراهن سفید تو آرامش شب است
این رنگ تازه را تو به مهتاب می دهی
در سینه ات که گرم ترین آشیانه هاست
جایی به یک پرنده یِ بی تاب می دهی
من تشنه ام که غرق شوم در تمام تو
تو چکه چکه چکه به من آب می دهی
((شیرین خسروی))
برچسب ها: شیرین خسروی , اشعار شیرین خسروی , غزلسرا , شعر ناب
.: Weblog Themes By Pichak :.


























